IMG-20190518-WA0010.jpg

آینه جم:   مصطفی ارجمند:  
پدری که کارمند پتروشیمی و ساکن جم است دختر ۷ ساله اش(کلیپ بالا) را به قتل می رساند. آنچه از علت قتل می دانیم همان است که از قول قاتل منتشر شده:«می خواستم او را روانه بهشت کنم!»
خبر بسیار تلخ بود و دردناک! اینکه چطور پدری پاره تن اش را با دست خود خفه می کند نیازمند واکاوی متخصصان هست هر چند روح انسان به قدری پیچیده هست که هر پاسخی ولو دقیق و کارشناسی ممکن است همه ماجرا را نتواند توضیح دهد.
اما واکنش ها به این خبر در فضای مجازی تامل برانگیز بود. از زمان انتشار خبر، حدس و گمان ها آغاز شد. اولین آن مصرف شیشه توسط قاتل بود. حتی عده ای استوری کردند و از مضرات شیشه گفتند! تا اینکه مشخص شد نه شیشه مصرف کرده نه مشروب خورده!
عده ای هم به عقده گشایی پرداختند:«نام شهرمان را لکه دار کرد، لعنت بر پدر سنگدل، خوشی زده بوده زیر دل اش و...»
واقعیت تلخ این است که عادت کرده ایم هر اتفاقی را از زاویه دیدمان تحلیل کنیم و برای اش قصه ببافیم!
ما جای پدر آن دختر بیگناه نبوده ایم و از فضای ذهنی و روحی اش هم اطلاعی نداریم حتی نمی دانیم در زندگی اش چه کشیده و چطور به این حد از جنون رسیده که در موردش قضاوت کنیم؟ اما مدام در حال قضاوت دیگرانیم در حالی که خدا هم نیستیم!
 
این اتفاق ممکن بود برای ما هم رخ دهد و چه کسی می تواند تضمین کند هرگز به این خطای بزرگ دچار نمی شود.کافی است در همان شرایطی قرار بگیریم که قاتل قرار گرفت. واقعا نمی ترسیم ما هم همان قدر سنگدل شویم!؟
رفتارمان درست مثل همان راننده ای است که گمان می کند تصادف مال دیگران است و خودش هیچگاه تصادف نمی کند!
فحش دادن و تحقیر کردن یک سقوط کرده در منجلاب،کار شجاعانه ای نیست.
یک پدر،دخترش را به قتل رسانده و امروز احتمالا در گوشه زندان نشسته و برای پاره تن اش گریه می کند،همان دختری که با دستان اش، پرپرش کرده!
ما هم که لعن و نفرین می کنیم، قدیس نیستیم. پر از خطاهای ریز و درشت ایم که گاه دیده نمی شود! وقتی هر روز در حال خفه کردن آدم های دور و بر مان هستیم؛ با زخم زبان مان، با مهربانی نکردن مان، با دوست نداشتن های مان، با تحقیر های مان، با حق خوری های گاه و بیگاه مان. ما هم با شدت و ضعف، قاتلیم؛ گاهی قاتل جسم و روح خود، گاهی قاتل جسم و روح دیگران! .
امروز پدری مایه عبرت و تاسف دیگران شده و دختری مهربان و زیبا به خاک آرمیده است. نه قضاوت کنیم نه زهر بریزیم بر درد دیگران! فقط مراقب خودمان باشیم!
[کد خبر:AJ28899]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


دیدگاه‌ها   

+3 # رضایی م 1398-04-23 17:44
طرف روانی بوده اگر نه آدم عاقل این کار نمی کنه
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # جوون 1398-04-23 18:21
قضاوت نادرست نکتیم باید جای اون باشیم که بتوانیم قضاوت کنیم هر چند او را دیده باشیم اما باز نمی توانیم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # همکار طرح اقماری 1398-04-23 19:11
این اتفاق آنقدر تلخ هست که آدم نخواد راجع به آن حرفی نزنه ...به هر جهت احساسات همه ما در خصوص این دختر زیبا و معصوم و عمل اتفاق افتاده یکیست . امیدوارم روشنگری درباره علت این واقعه بشه و اگر طرز فکری اشتباه از زندگی و روزگار در بین برخی رواج پیدا کرده تمیز بدیم تا شاهد تکرار این حوادث نشیم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+2 # مجيد 1398-04-23 19:50
درود برشما جناب ارجمند منم تحليل شما رو داشتم و دوس داشتم كسي بياد اين حرفا رو بزنه بايستي زود قضاوت نكنيم اما اي كاش تيم قوي از روانشناسان و روانپزشكان اين مسئله رو آسيب شناسي مي كردن من مطمئنم الان داغ ترين فرد همان پدر است و خيلي دلم واسش ميسوزه خداوند به ايشان و خانواده اش صبري دهد
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
-1 # چگاسه 1398-04-23 22:33
مرسی
همه ما قاتل هستیم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+3 # محسن حسینی 1398-04-24 07:40
توی درمونگاه وقتی داشتن سرم وصل میکردن به دست یه دختر بچه پدرش از فرط ناراحتی بخاطر درد گذاری سوزن داد کشید.چه حسی داشته این حیوان شریف وقتی دست و پا زدن و خر خر دخترش و توی بغلش حس میکرده؟بهشت؟؟؟؟ ؟؟کجا؟؟؟بهشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # جوهری جمی 1398-04-24 09:00
به هیچ عنوان حق قضاوت نداریم اما از دیگر سوی نباید به بهانه های واهی و الفاضی همچون جنون و....... برای یک قاتل هم دلسوزی کنیم. این قتل فی نفسه و تحت هرشرایطی زشت و محکوم و مذموم است. بازهم تاکید میکنم قضاوت کردن کار صحیحی نیست اما نباید با توسل به یک سری الفاظ و القاب و عناوین و تیترهای روانشناسی ،مجوزی برای قتل های بعدی صادر کرد و این قتل فجیع را هم توجیه نمود. ضمنا عصبانیت و ناراحتی و خشم گرفتن هیچ مجوزی برای قتل نمی باشد. اگر قرار باشد با هر خشم و عصبانیتی دست به قتل بزنیم باید روزانه صدها نفر در خانه ها و بیرون خانه کشته شوند زیرا عصبانیت متاسفانه در جامعه بالاست.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # فاتحان آسمان 1398-04-24 10:00
نمیدونم‌والا
ادم‌نمیتونه قضاوت کنه
اللهُ اَعلَم
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
+1 # سعید 1398-04-24 11:42
نظر شما درست است ولی این موضوع احساسات مردم را خدشه دار کرده و انسانها نمی توانند احساسات خود را در دل پنهان کنند. قاتل قبلا در در جای دیگری از مناطق ویزه اقتصادی مشغول بود کم و بیش ایشان را میشناختیم ایشان هم از لحاظ ظاهر، رفتار، طریقه صحبت کردن و نشست و برخاست با دیگران کاملا انسان محترمی بودند ولی ایشان انتقالی گرفتند و به شهرستان جم رفتند نمی دانم انجا چطور به ایشان گذشته و چه بلایی بر سر ایشان آمده که اینجور سنگدل شده بود واقعا قلب هر انسانی از این خبر به درد میگیرد بغض گلوی همه همکاران را را گرفته از این اتفاق ناگوار و از اینکه قاتل چه بر سرش اومده که به شیطان در نمای انسان تبدیل شده آیا ایشان از نظر اعتقاداتی عوض شده آیا شیفهای کاری در صنایع پتروشمی گاهاً انسان را به همچنین انسانی مبدل میسازد یا .... انتظار میرود مسولین محترم و روانشنسان خبره بر روی این موضوع مجدانه کار کنند و نتیجه را به جامعه منعکس نمایند
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # #j.a 1398-04-24 13:04
والا ملت دیگه چیزای تازه یاد گرفتن....کشتمش بره بهشت...ینی ادم میمونه چی بگه :/
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # ناشناس 1398-04-25 15:09
چرا خودش خودشو نفرستاد بهشت؟ مادر پارمین کجاست؟
بهشت برای پارمین خونش و مدرسش و دوستای مدرسه ایی و مادر و خونوادش بود. پارمین بایستی الان بازی کنه، ورجه ورجه کنه و تو خونه و کوچه و مدرسه کودکی کنه. الان زیر خاکه وهمسایه ی مار و مور.
خدایا نکنه زبانم لال این شیطان صفت آزاری به پارمین رسونده و خواسته ساکتش کنه ؟ حتی شیطان هم نمیتونه دختر هفت ساله ی خودشو خفه کنه!
خواهش انهایی که میدونند بیشتر بنویسند.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # کازرونی 1398-04-25 15:26
آیا پزشک قانونی پیش از صدور جواز دفن پارمین را معاینه کرده؟
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن
0 # کازرونی 1398-04-30 11:55
سپاس که پیام من را نوشتید.
این حرف که “ ما هم میتوانیم پدر همان قاتل باشیم” بسیار بسیار زجر اور است. یعنی شما هم در خود می بینید که فرزند دلبند خود را خفه کنید؟ دقت کنید با نوشته ی خود چه پیامی میفرستید.
امیدوارم همه که با آن قاتل شیطان صفت فرزند کش یا خوانواده ی عزادارش ارتباط دارند بیشتر بنویسند که چرا پارمین عزیز رفت؟
این غم پایان ندارد.
پاسخ دادن | پاسخ به نقل قول | نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب