به گزارش آینه جم:اهالی توییتر فارسی صبح خود را با خبری درباره تصادف برادر یکی از اعضای شورای شهر با خودروی در اختیار شورای شهر، آغاز کردند.
اعتماد نوشت: در ساعات اوليه صبح عكسي از خودروي كاملا خسارت ديده منتشر شد و كاربران مشغول نوشتن درباره اين ماجرا و خبر شدند.
آنها معترض به استفاده شخصي از امكانات دولتي شدند و درباره اين ماجرا در هشتگ «شوراي شهر تهران» نوشتند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين نوشته‌هاست:
«يكي از زنان عضو شوراي شهر تهران خودروي شورا را در اختيار برادرش مي‌‌ذاره. ايشون هم با خودروي شورا مي‌رن سفر شمال و تصادف مي‌كنن و خودروي اوراق رو برمي‌گردونن. برادر اين عضو شورا به عنوان راننده براي خواهرش كار مي‌كرد، ولي سفر كاري نبوده»،
«چندوقت پيش وزيربهداشت فنلاند به‌خاطر تماس بين‌المللي با همسرش به هزينه دولت مجبور به استعفا شد. چندسال قبل يكي از وزراي كابينه سوئد به‌خاطر اينكه خونه اجاره داده بود اما اظهارنامه مالياتي پرنكرد، استعفا داد. تو ايران اما اصل خدمت كردن مهمه، از اين سوسول‌بازي‌ها نداريم»، «شهردار استكهلم رو به‌خاطر جا گذاشتن كيف‌پولش، هزينه بنزين خودش رو از كوپن دولتي پرداخت كرد و اخراج شد...چقدر شبيه هستيم؟»،
«آرزوي سلامتي براي برادر عضو محترم شوراي تهران داريم و اميدواريم خودروي ايشون هرچه زودتر تعويض شه كه تو دردسر نيفتن. البته اينكه تعويض خودرو به 5 سال نرسيد هم دستاورد مهميه»، «كاش اين عضو محترم شوراي شهر قبل از منتشر شدن خبر توسط افراد ديگه، زودتر خبر رو منتشر مي‌كردن و بابت خيانت در امانت بيت‌المال عذرخواهي مي‌كردن. نه اينكه به اميد ديده نشدن ماشين تصادفي رو تو يك پاركينگ رها كنن»، «چرا براي برخي از مديران بيت‌المال هيچ فرقي با ارث پدري نداره؟»،
«البته كاش اسم اين عضو شوراي شهر رو هم منتشر مي‌كردن كه باقي به‌خاطر اين ماجرا سرزنش نشن. الان اسم همه به ذهن آدم مي‌رسه، در حالي كه فقط يه‌نفر اين كار رو كرد و نبايد بقيه رو به خاطر اين ماجرا سرزنش كرد»، «بايد منتظر برخورد شورا بمونيم، اين مي‌تونه چالش خوبي براي شفافيت و صداقت كساني باشه كه بهشون راي داديم»، «اين خوبه كه ببينيم شورا چه مي‌كنه، منظورم هم برخورد انقلابي و غيرمنطقي نيست.
لازمه كه اين اسم رسانه‌اي شه تا يادبگيريم رسانه‌اي شدن يك امر قطعي فقط در صورتي كه به منافع ملي ضربه بزنه اشكال داره و در باقي موارد شفافيت به كمك اداره بهتر جامعه مياد»، «اين خبر براي سه هفته پيش بوده و تازه رسانه‌اي شده، حالا بايد سه هفته صبر كنيم ببينيم چي مي‌شه؟».
«ولي تصوير خيلي وحشتناكه، واقعا نگران شدم كه سالم بيرون اومدن يا نه...حالا هرچي، كاش سرنشين‌ها سالم باشن» و « سال‌ها همه كارمندهاي بانك اين كاغذهاي پرينت به‌درد نخوررو مياوردن خونه كه بچه‌هاشون چرك‌نويس كنن اما باباي من پرينت حساب‌هايي كه ديگه به درد شعبه نمي‌خورد رو نمي‌آورد خونه كه ما چرك‌نويس كنيم. مي‌گفت بيت‌الماله».
[کد خبر:AJ26121]
«چندوقت پيش وزيربهداشت فنلاند به‌خاطر تماس بين‌المللي با همسرش به هزينه دولت مجبور به استعفا شد. چندسال قبل يكي از وزراي كابينه سوئد به‌خاطر اينكه خونه اجاره داده بود اما اظهارنامه مالياتي پرنكرد، استعفا داد. تو ايران اما اصل خدمت كردن مهمه، از اين سوسول‌بازي‌ها نداريم»، «شهردار استكهلم رو به‌خاطر جا گذاشتن كيف‌پولش، هزينه بنزين خودش رو از كوپن دولتي پرداخت كرد و اخراج شد...چقدر شبيه هستيم؟»،
«آرزوي سلامتي براي برادر عضو محترم شوراي تهران داريم و اميدواريم خودروي ايشون هرچه زودتر تعويض شه كه تو دردسر نيفتن. البته اينكه تعويض خودرو به 5 سال نرسيد هم دستاورد مهميه»، «كاش اين عضو محترم شوراي شهر قبل از منتشر شدن خبر توسط افراد ديگه، زودتر خبر رو منتشر مي‌كردن و بابت خيانت در امانت بيت‌المال عذرخواهي مي‌كردن. نه اينكه به اميد ديده نشدن ماشين تصادفي رو تو يك پاركينگ رها كنن»، «چرا براي برخي از مديران بيت‌المال هيچ فرقي با ارث پدري نداره؟»،
«البته كاش اسم اين عضو شوراي شهر رو هم منتشر مي‌كردن كه باقي به‌خاطر اين ماجرا سرزنش نشن. الان اسم همه به ذهن آدم مي‌رسه، در حالي كه فقط يه‌نفر اين كار رو كرد و نبايد بقيه رو به خاطر اين ماجرا سرزنش كرد»، «بايد منتظر برخورد شورا بمونيم، اين مي‌تونه چالش خوبي براي شفافيت و صداقت كساني باشه كه بهشون راي داديم»، «اين خوبه كه ببينيم شورا چه مي‌كنه، منظورم هم برخورد انقلابي و غيرمنطقي نيست.
لازمه كه اين اسم رسانه‌اي شه تا يادبگيريم رسانه‌اي شدن يك امر قطعي فقط در صورتي كه به منافع ملي ضربه بزنه اشكال داره و در باقي موارد شفافيت به كمك اداره بهتر جامعه مياد»، «اين خبر براي سه هفته پيش بوده و تازه رسانه‌اي شده، حالا بايد سه هفته صبر كنيم ببينيم چي مي‌شه؟».
«ولي تصوير خيلي وحشتناكه، واقعا نگران شدم كه سالم بيرون اومدن يا نه...حالا هرچي، كاش سرنشين‌ها سالم باشن» و « سال‌ها همه كارمندهاي بانك اين كاغذهاي پرينت به‌درد نخوررو مياوردن خونه كه بچه‌هاشون چرك‌نويس كنن اما باباي من پرينت حساب‌هايي كه ديگه به درد شعبه نمي‌خورد رو نمي‌آورد خونه كه ما چرك‌نويس كنيم. مي‌گفت بيت‌الماله».
