00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000170704_091217.jpg


آینه جم؛ ابوالحسن صفرپور: نشست صمیمی شهردار با اصحاب رسانه در دقیقه 90 بازی که برزیل 7 بر 1 از آلمان عقب افتاده باشد. هر چقدر هم که حرف های خوب و درخشان در آن زده شود تلافی 7 گل نمی شود. همانطور که برزیل با شوت های آلمان ها به تاریخ فوتبال چسپید، احتمالا علمداری هم با فضایی که درموردش هست به تاریخ شهرداری میخکوب شود. در این نشست حرفایی که برای نگفتن باقی مانده بودند در دل شهردار، یکهو به مانند آتشفشانی فوران کرد و گدازه های آن دامن خیلی افراد را سوزاند. هرچند علمداری زین پس یک قاب عکس بر دیوار در کنار شهردارهای قبلی، بیش نیست.
علمداری نه مثل صفحه ی اینیستاگرامش شیک و ناشناخته بود و نه مثل تصویری که در جامعه دارد هیولایی خشمگین. ساده بود و خومانی حرف میزد. جای اعضا شورا هم اصلا خالی نبود. به جای تمام آنها مجموعه ی هماهنگ کت و شلواری، شهردار را همراهی می کردند. به قول شهردار آخر کار است و آن آقا دردسترس نیست، فلانی هم که به قول برادرش بوشهر است. بهمانی خارج از کشور و به همین ترتیب بقیه هم دنبال کارهای شخصی خودشان. شهرداری را به امان خدا رها کرده بودند. البته امان خدا قطعا بهتر از امان شوراست.
خبرنگاران مثل همیشه بودند. آن که از بقیه باتجربه تر است همان همیشگی ها را با واژه هایی متفاوت بیان کرد. ما هم مرتب ژست عوض می کردیم تا در عکس ها بهتر بیافتیم. چندتایی هم پاس کاری می کردند که روابط عمومی شهرداری ال است یا بل. دیگری هم که با جسارت جلوی مدیری که آخرین روز کاریش است صحبت می کرد مرا یاد لاف زدن در غریبی انداخت و ادامه ضرب المثلی که خودتان بهتر می دانید.
خلاصه عملکرد 4 ساله که شهردار بیان کرد: اولا 200 پروژه تحویل داده ایم، شهرداری با حسابرسی و بررسی کامل تا پایان سال 95 تحویل می دهیم، 80 درصد مردم از شهرداری راضی اند، ناراضی ها کسانی هستند که ازشان پول ساخت و ساز گرفته شده است، فضای سبز در تمام سال ها نسبت به گذشته رشد داشته است، بیشترین تعامل با دستگاه های اجرایی بوده است و البته شهردار طبق قانون یک بار 10 میلیون پاداش گرفته است. نکات قابل تامل اند. اولا که جای امور فرهنگی- اجتماعی در گزارش شهردار خالی است. دوما شهردار همه اش گل و بلبل های شهرداری را گفت.
جلسه با پاسخ های آتشین شهردار به صندلی داغ تبدیل شده بود. آقای شهردار از چه متنفرید؟ - رفتار منافق گونه. چرا با رسانه ها اختلاف داشتید؟ -چون رسانه ها توسط افراد خاص جهت دهی می شدند. آقای نادری به عنوان فرماندار بهتر بود یا نوروزی؟ -واضح است که جناب نادری. چرا؟ -زیرا آقای نوروزی مستقیم در استضیاح من به صورت غیرقانونی دخالت کرد. اینجا که رسید همه مشغول یادداشت خبر داغ شدند. دیگر یادمان رفت بپرسیم که چرا آقای نوروزی مخالف شماست؟ چرا نهادهای مربوط جلوی کار غیرقانونی ایشان نگرفتند؟
شهردار از آرزوهای برباد رفته می گفت. از دوست داشتنی هایش برای انجام شدن. به ترتیب ساختن شهرداری جدید و شکیل. جمع آوری و سامان دادن پسماند و زباله های شهری. فاضلاب شهری. البته این کارها با پول نقد 16.5 میلیاردی که در حساب است و درآمدی که در پیش است سهل بنظر می رسند.
آیا می دانستید همین آقای علمداری تماما مورد انتقاد، از دو شهر درون استانی و یک شهر برون استانی پیشنهاد مسئولیت داشته است؟ دو شهرداری و یک معاونت عمرانی فرمانداری. البته هر سه را رد کرده اند. ترجیح ایشان ابتدا مسافرت و استراحت است. بعد از آن هم شغل آزاد. هر چی نباشد هم پول بیشتری دارد هم پاسخگویی کمتری. البته کسی نپرسید کدام شغل آزاد؟ امیدوارم همان همیشگی نباشد./ شهرنامه

[کد خبر:AJ22648]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب