3255.jpeg

پس از بيست سال غارت ، و تجارتي بي طهارت ،چرخ دنده هاي چهار هيولاي خون آشام بخش ريز با قاطعيت  دادستان محترم قفل شد.

دستوري كه مردم  و شوراي بخش ريز براي گرفتنش به اندازه ي همان بستر رودخانه اي كه ديگر نيست عرق ريختند و جگر سيختند.
آب را از شاهراهش مي مكيدند و تمام روز گردوخاك عظيمي يك بخش چهارده هزار نفري را  به سرفه مي انداخت. زيستگاه تيهو و كبك و خرگوش و هر آنچه بود را ويران كردند؛پساب هاي چسبناك خود را مثل لحاف عفريته اي خواب آلود روي سينه ي بستر رودخانه پهن كردندتا ديگر هيچ آبي در زمين نفوذ نكند؛ برداشتي كه قانوني اش ٢متر بود را تا عمق ٢٠متري رفتند؛آب را ٧٠٪؜ بيشتر از حدمجاز چپاول كردند؛ از قانون گريختند و در جيب قانون گذاران ريختند؛با بار اضافه كمر جاده ها را شكستند و دهان پليس هاي آبي رنگ را بستند؛ اينهمه جنايت انساني ؛اقتصادي ؛سياسي و زيست محيطي چه مجالي ميگذارد كه عده اي دهان را براي حمايت از آنها خشاب مي كنند و ماشه را به اشاره؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

 

بر اساس كدام تفسير و منطق مجوز هفت سنگ شكن را در بخش ريز داده بودند ؟؟؟سوز ما اين است كه مردم بومي اگر به اندازه ي يك قاشق چايخوري از بستر رودخانه شن برداشت مي كردند ،قانون قدعلم ميكرد اما سنگ شكن هايي كه چندين برابر مجوز شخم ميزدند را نمي ديد. صنعت و معدن ، منابع آب و محيط زيست مجريان مجرم اين فاجعه ي هولناكند.


ديدن حوضچه هاي آبِ هدررفته ،همانقدر براي ما زجرآور است كه نعش جگرگوشه اي مقابل چشمان مادري تك فرزند؛آنان كه اشتغال را با آماري دروغين
براي حمايت از سنگ شكن ها بهانه مي كنند يا ساكن اين اقليم خاك خورده نيستند و يا حساب شخصي شان به سكسه افتاده؛ در عجبم چگونه هنوز عده اي نمي دانند ، عمق فاجعه را از گلوي خروسهاي تشان وجمال آباد هم ميشود فهميد وقتي كه بجاي آواز صبحگاهي خلط بالا مي آورند.

اگر به بستر جن زده ي رودخانه ي بخش ريز نگاهي بيندازيم به تمام قانون شكني ها پي خواهيم برد،نعمتي كه مثل لاشه ي يك آهو تمام جزئيات آن را بلعيده اند و حفره هاي خونين آن حكايت از دهان گرگ هاي قحطي زده دارد. تمامي مردم از اين حكم قاطعانه خرسندند و داستان قهرماني دادستان نقل محافل مردمي است
كه اين روزها بي تفاوتي قانون و عدالت مملكت شان را سلاخي كرده است.

[کد خبر:AJ25823]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم