پیام حیاتی:
همیشه این سئوال در بین اکثریت افراد جامعه مطرح است که چرا کشور ما علیرغم داشتن منابع مالی و انسانی بسیار خوب، همچنان جز کشورهای توسعه نیافته است؟
حدود 110 سال است که جامعه بشری وارد دنیای مدرن شده است و علم و فناوری با سرعت زیادی جامعه بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است، در این زمان در کشور ما نیز اقدامات بسیاری انجام شده همانند: راه سازی، ساخت دانشگاه و مدرسه، گسترش صنایع و ... بطوری که در حال حاضر در کوچکترین شهرهای کشور نیز شاهد حضور مراکز دانشگاهی هستیم، با این وجود همچنان کشور ما کشوری توسعه نیافته است. واقعا چرا؟
به نظر میرسد پاسخ را باید در سیستم آموزشی وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم جست. سیستم آموزشی در این دو وزارتخانه که خروجی آن باید افرادی متفکر، توانمند و خلاق باشند، متاسفانه دارای نقایص عمیق و عدیدهای است که نتیجه آن مطلوب نیست.
اما پرسش اساسی آن است که چرا سیستم آموزشی ما معیوب است؟ این معایب ناشی از چیست؟ راهکارهای برون رفت از این نقایص کدام است؟
برای بررسی این موضوع و پاسخ به این پرسشها میتوان سیستم آموزشی حاکم بر آموزش و پرورش و دانشگاه را به سه دسته کلی تقسیم نمود:
1- دبستان
2- متوسطه (اول و دوم)
3- دانشگاه (دوره کارشناسی و تحصیلات تکمیلی)
دسته اول:
در دسته اول، سیستم آموزشی باید به دانش آموزان مهارتهای اساسی زندگی و چگونه زندگی کردن را بیاموزد.
در دسته دوم باید چگونه فکر کردن و چگونگی نگریستن به مسایل را به دانش آموزان آموخت.
و در دسته سوم در واقع باید چگونه حل کردن و راه حلها را در مقیاس کوچک و بزرگ به دانشجویان آموزش داد.
متاسفانه مهمترین دسته (دسته اول) توجه کمتری توسط مدیران کلان و خرد کشور به آن شده است. ما به جای ایجاد محیط های شاد و مفرح و دادن آموزشهایی که خلاقیت و ابتکار را در دانش آموزان تقویت کند به انواع تکنیکها و فعالیتهایی که دانش آموزان را از رفتن و لذت بردن از فضای آموزشی مدرسه باز می دارد، رو آوردهایم.
دسته دوم:
زمانی که دانش آموزان وارد دسته دوم (متوسطه اول و دوم) می شوند و پس از گذراندن 6 سال که کمترین لذت و علاقمندی برای آنها ایجاد شده، باید وارد محیط دوم شوند. در این دسته غولی به نام کنکور مطرح است. کنکور عملا تیر خلاص را به دانش آموزانی که کمترین خلاقیتی که پس از سپری کردن دوره اول داشتهاند میزند. کنکور سمی مهلک برای روح و روان دانش آموز و خانواده ایشان است. طوری که بسیاری از خانواده ها مجبورند میلیونها تومان خرج کنند تا از زیر استرس و فشار این غول رهایی یابند. حتی عدم تعادل و وجود صندلی های خالی در دانشگاه های خوب کشور هم نتوانسته از استرس و فشارهای کنکور بر دانش آموزان و خانوده هایشان بکاهد. در این قسمت به جا است که به تجزیه و تحلیل عملکرد آموزش و پرورش بر اساس کنکور (ملاک غیر علمی) بپردازیم. بودجه کل وزارت آموزش و پرورش حدود 36000 میلیارد تومان است و گردش مالی موسسات کنکوری حدود 8000 میلیارد تومان است و در کل 44000 هزار میلیارد تومان میشود که بخش اعظم این هزینه توسط مسولان و خانوده ها برای عبور از کنکور هزینه میشود. حال میانگین درصد کل دروس کنکور که توسط داوطلبان در کل سال هایی که کنکور سراسری برگزار شده بین 10- درصد تا 10+ می باشد. که اعداد و ارقام نشان دهنده فاجعه ای بزرگ در نظام تعلیم و تربیت کشورمان است. قابل ذکر است که در 10 سال گذشته ضریب منفی زدن درس ریاضی در کنکور سراسری 80 برابر شده است. اگر داوطلب هیچ مطلبی را نداند درصد صفر میشود درصد منفی یعنی دانش آموز ما در این سیستم درس ریاضی را علاوه بر اینکه متوجه نشده بلکه بد متوجه شده است. بگذارید طور دیگر به مساله بنگریم، در کنکور سال 95 حدود 50 درصد افزایش رتبههای زیر 100 توسط پایتخت نشینان داشته ایم و این بدین معناست که در تهران بودن، حداقل ماهی 3 میلیون تومان هزینه برای مدارس غیر انتفاعی و کلاسهای کنکور خاص و... باعث موفقیت در کنکور است حال اگر دانش آموزی واقعا استعداد داشته باشد ولی در مناطق محروم باشد عملا شانس دانش آموز برای کسب رتبه بهتر کاهش مییابد و این نتایج واقعا مبرهن عدم عدالت تحصیلی در سیستم آموزشی در کشورمان میباشد. وجود انواع سهمیهها (بیش از 15 نوع سهمیه) که بعضی از آنها همچون مناطق محروم و منطقه 3 برای دانش آموزانی که در مناطق محروم هستند بسیار خوب است ولی اکثرا (امتیاز پدر هیات علمی و ...) برای رسیدن به عدالت آموزشی نیاز نیست. کشور ژاپن حدود 220 میلیارد دلار برای آموزش و پرورش خود هزینه میکند. در صورتی که در ژاپن نه مدرسه غیرانتفاعی، تیز هوشان، دولتی، هیات امنایی و... وجود ندارد. حال کشور ما حدود 5 میلیارد دلار برای کل آموزش و پرورش هزینه میکند و انواع مدارس هم وجود دارد. در صورتی که کیفیت خروجی دانش آموزان کشور ژاپن با خروجی سیستم آموزشی کشور ما قابل قیاس نیست. اینجاست که مسولان ما باید به خود آیند و این مجموعه آموزش و پرورش بیمار کشور عزیزمان را درمان کنند.
دسته سوم:
در این دسته، دانش آموز لقب دانشجو را بر دوش خود احساس می کند. فردی که از دو مرحله خشک و بی روح، دیگر رمقی برای انجام کارهای خلاقانه و مبتکرانه ندارد. عملا دانشجویی داریم که قوه خلاقیت آن نزدیک به صفر است. که نتایج آن در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری که برای دفاع از رساله خود باید کمی از کارهای خلاقانه استفاده کرد، آشکار می شود که از نتایج شوم آن میتوان به خرید و فروش رسالههای مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، بی کیفیت بودن رساله های مقاطع تحصیلات تکمیلی و ... اشاره نمود.
همه این عوامل باعث می شود که ما نتوانیم مدیری خلاق و توانمند داشته باشیم که بتوان با بازارهای جهانی رقابتی پایاپای داشت.
اما برخی از راهکارهایی که برای برون رفت از این بن بست پیشنهاد میشود:
1- حذف مشق شب از برنامه درسی دانش آموزان دسته اول
2- تعیین آزمون هایی بر اساس رتبه بندی
3- حذف کامل کنکور سراسری
4- حذف مدارس نمونه و تیز هوشان
5- مجهز کردن مدارس به کارگاه های فنی و آزمایشگاه های مدرن
6-تربیت معلمانی توانمندتر و توجه به برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت جهت به روز نمودن آنها
7-ارتباط نزدیک آموزش و پرورش و وزارت علوم با مراکز فنی و حرفه ای و نهادهای مشابه آن
8- نظارتهای دقیق بر پایان نامه های دانشگاهی
9- افزایش ساعات تدریس دروس عملی خصوصا در دانش آموزان دسته اول
10-کاهش دروس تئوری
11- اضافه نمودن آموزش مهارتهایی همچون تئاتر، قصه گویی و ایفای نقش در دانش آموزان در دو دسته اول به منظور تقویت حافظه شنیداری آنها
12- تشویق دانش آموزان به انجام کارهای گروهی
13- بازنگری اساسی در کلیه دروس ارائه شده در مدارس و دانشگاهها به منظور حذف بخشی از مباحث غیر کاربردی از کتابهای درسی
14- فرهنگ سازی عمیق در سطوح مختلف جامعه در خصوص مدرک گرایی و اثرات سو آن
15- تقویت ارتباط صنعت با دانشگاه
16- جهتگیری مباحث آموزشی در سطح مدارس و دانشگاهها به سمت نیازهای اساسی جامعه
17- توجه ویژه به وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی
18- رعایت تعادل در عرضه و تقاضا در خصوص جذب دانشجو در رشتههای مختلف دانشگاهی با نیازهای موجود در جامعه
19- توجه خاص به وضعیت معیشت معلمان و مدرسین دانشگاهها
20- حمایت از شرکت های دانش بنیان و طرح های تحقیقاتی کاربردی و حذف بروکراسی های اداری در تاسیس این شرکتها
21- آموزش مهارت های اساسی زندگی در سطح مدارس در کنار آموزش مباحث درسی
22- توجه ویژه به طرح های تحقیقاتی و مقالاتی که در آنها صرفا به حل مشکلات جامعه پرداخته می شود به جای چاپ مقالاتی که شامل یکسری داده های غیرکاربردی است
23- حذف شرط چاپ مقاله جهت دفاع دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ارتقا اساتید دانشگاهها و جایگزینی آن با طرح هایی که بتوانند گرهی از مشکلات جامعه را حل نماید
24- بررسی سیستم آموزشی در کشورهای توسعه یافته به منظور اصلاح الگوهای موجود در نظام آموزشی کشور.
دکتر پیام حیاتی _ تخصص نانو شیمی
* اتحادخبر
[کد خبر:AJ29798]