4253080875850000.jpg

 

 

آینه جم؛   سجاد بهزادی 
مقدمه: 
روز جهانی "علم در خدمت صلح و توسعه" توسط سازمان ملل متحد و یونسکو در سال ۲۰۰۱ پایه‌گذاری شد و دهم نوامبر (۱۹ آبان ) به این مناسبت نامگذاری گردید.درست در همین روزشرکت فایزر آمریکا مژده ساخت و تولید واکسن کرونا که نتیجه تلاش علمی صدها دانشمند بود را به جامعه بشری اعلام کرد.شیوع ویروس کووید۱۹ اصلی ترین چالش تمام دنیاست و در برخی از کشورها به قدر یک جنگ تمام عیار انسان ها به دلیل مبتلا شدن به آن از دست رفته اند.حالا علم به کمک صلح آمده است تا این جنگ عالم گیر را پایان دهد. 
آنگونه که رییس شورایعالی نظام پزشکی کشور گفت "گرچه علم یک میراث مشترک جهانی و کشف و ساخت این "واکسن" نتیجه توسعه تاریخی علم و تکنولوژی است، ولی افتخارات آن نصیب کشورها، دولتها، جوامع و پژوهشگرانی می شود که با عقلانیت، علم و پژوهش جمعی و بهره گیری از فناوری پیشرفته روز موفق به انجام اینگونه خدمات بزرگ به بشریت می شوند." 
در روز جهانی "علم در خدمت صلح وتوسعه" گرامی می داریم تلاش دانشمندان زیادی که برای پیشگیری و زنده ماندن هزاران انسان در طول تاریخ تلاش کردند و برای نوع بشر واکسن آبله ، فلج اطفال و ... ساختند.اما چرا علم همیشه در خدمت صلح وتوسعه نبوده است؟مگر نباید علم همواره برای صلح، توسعه و کم کردن دردی از آلام بشر مورد استفاده قرار گیرد؟  
اگرچه توان علم برای ایجاد جهانی بهتر مورد تایید اندیشمندان عالم است اما بنظر می رسد برای بسیاری از چالش های کنونی، بشر نخواسته یا نتوانسته است به علم وتعقل تکیه زند.این چالش ها نه تنها در حوزه انسانی بلکه در حوزه های محیط زیست مانند کم آبی ، بیابان زایی و گرم تر شدن کره زمین هم دیده می شود.ماعلم را در بسیاری از موارد تنها در خدمت رشد اقتصادی قرار دادیم و مولفه های دیگر را نادیده گرفتیم.امروزه محیط اجتماعی و زیست محیطی ما بیش از محیط اقتصادی به توان علم جهت برطرف شدن چالش های خود نیاز دارد. 
سخن نخستین: 
با این مقدمه دانشمندان علوم اجتماعی وحتی روانشناسی نیز اکنون با یک پرسش جدی مواجه هستند.حال که سلامت اجتماعی وروانی جامعه نیز مانند سلامت جسمی یکی از جدی ترین دغدغه بشر امروزی شده است؛چرا علوم اجتماعی از انتقال دانش خود و خدمت به صلح وتوسعه چندان سریع عمل نمی کند؟پاسخ این پرسش را باید درعوامل متعددی دنبال کرد. 
یک: ابژه ها واهدافی که جامعه شناسان ودانشمندان علوم اجتماعی مورد مطالعه و پژوهش قرار می دهند مانند ویروس کرونا درآزمایشگاه و در کنترل محقق نیست.در حقیقت علم جامعه شناسی همواره در حال شلیک به اهدافی است که ذاتا در کنترل نیست و به صورت دائم تغییر می کند.پدیده ای که از قضا دانشمندان در مورد ویروس کرونا نیز درگیر آن هستند و تغییر ماهیت مدام این ویروس کار مطالعات بر روی آن را سخت تر و اثر بخش کردن نتایج مطالعات آن را طولانی تر کرده است.دستان علوم انسانی در جهان خالی نیست اما در عین حال نمی تواند مانندعلم اتم وفیزیک عمل کنند وبه تنهایی عامل باشد.  
دو: بسیاری ازدولت ها علم جامعه شناسی را در خدمت نظام سرمایه داری و اهداف خودکامه خود نمی بینند ومانند دیگر علوم برای آن هزینه نمی کنند.علم جامعه شناسی به مطالعه زندگی اجتماعی جوامع انسانی می پردازد ودامنه مطالعه آن وسیع است.مهم ترین رسالت جامعه شناسی روشنگری است.جامعه شناسی به دنبال تقویت کنش گری در جامعه است تا فرد "برده" وضعیت اجتماعی خود نباشد.علم جامعه شناسی می گوید مدرنیته متوقف نمی شود و نمی توان در برابر تغییرات مقاومت کرد.طبیعی است این علم مورد علاقه بسیاری از حکومت های توتالیتر نخواهد بود.
سخن دومین: 
علوم پایه و علوم اجتماعی در جامعه ایران با چه دگرگونی هایی روبرو بوده است و چقدر توانسته است در خدمت تفاهم و توسعه کشور باشد؟آیا اصولا علم نزد غرب بوده ومنابع علمی ما در مدل وارداتی و حتی بومی آن نیز نتوانسته است موفق عمل کند؟ نظرات علمی دانشمندان ما در حوزه های انسانی و طبیعی کجا رفرنس می شود؟ چراغ مجلات و همایش های علمی ما با نظریه کدام دانشمند معاصر روشن می شود که بتواند در نهایت گره ای از هزاران گره جامعه باز کند؟ پاسخ این پرسش را نیز مانند سخت نخستین ، باید درعوامل متعددی دنبال کرد.
یک: ردیف های بودجه کشور به ما می گوید هزینه وتوجهی که برای علوم دینی در جامعه ما می شود به نسبت مخاطبانی که دارد چندین برابر دیگر علوم پایه و علوم اجتماعی است. در عین حال ، علم دینی و صاحبان آن نتوانسته اند صلح وتوسعه را به گونه ای تقویت کند که الگویی در سطوح منطقه باشد.ما در علوم غیر طبیعی مانند علوم دینی و الهی که مدعی اخلاق آن هستیم نیز به بن بست خورده ایم و این علم با هزاران منابع ای که صاحبان آن در کشور تولید کرده اند عملا حلال مشکلات حوزه خود نبوده است.
از طرفی اگر چه وضعیت ما در علوم پایه،مهندسی و پزشکی بهتر از دیگر علوم بوده است اما بستر حقیقی علم و ارتباط مستمر مراکز علمی کشور با دنیای بیرون در اندک ترین وضعیت خود قرار دارد. در این زمینه دولت ها و ایدئولوژی های حاکم بر جامعه شدیدا زیر سئوال هستند.
دو:مسئولان سیاسی کشورنیز در بسیاری از موارد از شبه‌علم و خرافه،بیشتر از حقیقت علم دفاع کردند. ادعای ساخت واکسن کرونا و تبلیغ روش‌های غیراستاندارد طب سنتی ، ادعای مدیریت جهانی و پیچیدن نسخه های صلح ، توسعه و اقتصاد برای نظام های دیگر کشورها بخشی از مواجه ما با علم و نمونه ای از کشورداری ما بوده است. بعنوان مثال اکنون نزدیک به صد سال از علم مدیریت و انبوه دانش آموخته های این علم در ایران می گذرد؛با این حال ضعف مدیریت در بخش های مختلف کشور یکی از چالشی ترین موضوع هاست.کدام علم مدیریت ،کدام علم اقتصاد و کدام علم اخلاق در جهان با ملت خود چنان کاری می کند که شب می خوابند و صبح هنوز از خواب بیدار نشده نیمی از ارزش دارایی هایشان از دست رفته باشد؟ لذا هیچ کدام از اجزاء سیستم نمی تواند مدعی باشد که با علم مربوط به حوزه خود، سبب تحول در گوشه ای از مملکت شده یا که در خدمت توسعه پایدار بوده است.اگر به علم باور نداشته باشیم وچارچوب تئوریک اداره کشور ذهن گرایی ومعطوف به نگاهی تخیلی به امور باشد باید هر سال در حسرت توسعه کشورهای دیگر بمانیم که زمانی نه چندان دور از ما بسیار عقب تر بودند.
* توسعه و جامعه جم
[کد خبر:AJ34186]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم