پیشنهادات و راهکارهای لازم  برای ترویج فرهنگ حجاب  وحل مسایل مربوط به حجاب  در جامعه   

نویسنده :موسی قیصری

 

 

در برههای که کشور و نظام با مشکلات اساسی تری روبرو هستند و هجمه همه جانبه و هماهنگی را از سوی قدرتهای استکباری تحمل کنند و در آستانه دو انتخابات مهم قرار داریم، شاید سخن گفتن در مورد حجاب ، در ابتدای امر غیر ضروری جلوه کند

 

به گزارش آینه جم، در گزارشی که در خبرآنلاین در بخش وبلاگهای خود منتشر کرده آمده است: ولی واقعیت این است که طرح نیروی انتظامی آغاز شده و خواهی نخواهی، به مسئله روز تبدیل خواهد شد، بر این اساس با نگاهی به عملکرد سالیان گذشته ، موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم.

در خلال 30 سال گذشته، چند همایش در مورد حجاب و عفاف برگزار شده است؟ چند کتاب در باره این موضوع نوشته و منتشر شده است؟ چند پژوهش میدانی در سطح ایران و به خصوص کلانشهرهایی همچون تهران انجام شده است؟ چند پایان نامه دانشگاهی به این موضوع اختصاص یافته است؟ چند مقاله در این زمینه نگاشته شده است؟ چند گزارش ویژه در روز نامهها ، هفته نامهها و ماهنامهها به چاپ رسیده است؟ چند گزارش محرمانه توسط مراکز ذیربط تهیه شده است؟ این چندمین بهار است که نیروی انتظامی، طرح حجاب و عفاف را پیاده می کند؟ و...

پاسخ این سوالات روشن است: بسیار زیاد ، اما در پاسخ این سوال که این اقدامات ، چه نتایج عملی به بار آورده است؟ باید بگوییم، هیچ!

علت بیثمری این اقدامات چه بوده است؟ که اتفاقا در این زمینه هم تعداد قابل توجهی مقاله نوشته شده ، ولی دریغ از این که دستگاههای ذیربط، آنها را مطالعه کرده و مورد بررسی قرار داده باشند.

چند نمونه از عمده ترین دلایل بی نتیجه بودن این اقدامات را می توان به شرح ذیل ذکر کرد :

1- در ابتدا باید پرسید اساسا کدامیک از ویژگیهای مثبت شهروندان ایرانی در تقید به واجبات دینی ، از طریق اقدامات دولت حاصل شده است که در مورد این یکی جواب بدهد؟ آیا کسانی که مقید به نماز ، روزه، حجاب، حفظ حرمت اموال و ناموس مردم هستند، آن را از کتابهای درس دینی، برنامههای تلویزیونی و اقدامات تشویقی دولت یاد گرفته و به آنها عامل شده اند یا تحت تربیت صحیح خانواده، بستگان موثر، معلمین متعهد، دوستان مقید و امثال اینها، به این باور رسیده اند؟ این سخن به این معنا نیست که این آموزشها و تاکیدات از سوی مقامات مسئول وجود نداشته باشد، بلکه منظور این است که نباید فقط به این چیزها دل خوش کرد. در واقع عوامل تربیتی از یک سو و اقدامات تبلیغی و تشویقی از سوی دیگر، لازم و ملزوم یکدیگر بوده و مکمل هم به شمار می آیند .

2- دلیل دوم این است که اکثریت گروههای مرجعِ جوانان و نوجوانان ما، اعم از هنرمندان و ورزشکاران و ... که به نوعی الگوی همسالان خود قرار می گیرند، اهل مراعات این موضوع نیستند. بدیهی است هر کس تلاش میکند تا خود را شبیه به قهرمان مورد علاقهاش سازد و هنگامی که جمع قابل توجهی از نام آوران هنری و ورزشی ما، حجاب و عفاف را در پوشش و رفتار خود رعایت نمیکنند، به سر مقلدین آنها نیز همان میآید که در جامعه مشاهده می کنیم.

3- عدم ارائه الگوهای رفتاری موفق در رسانهها میتواند به عنوان دلیل سوم شمرده شود . کم نیستند بانوان موفقی که ضمن رعایت حجاب ، حضور اجتماعی موثری داشته و در حوزه تخصصی خود، حرف اول را می زنند. اما آنچه مهم است این است که ببینیم در مراسم ویژه و جلسات بزرگداشت و تقدیر ، تاچه اندازه به معرفی و قدردانی از این گروه پرداخته می شود؟ در تبلیغات شهری، چقدر این الگوها مورد استفاده قرار میگیرند؟ در سریالها و فیلمهای سینمایی ، از چند درصد شخصیتهای مقید به رعایت حجاب استفاده میشود؟ طبیعی است که با وضعیت کنونی نمیبایست انتظاری از دختر و پسر جوانی داشته باشیم که این الگوها به وی عرضه نمیشود؟

4- شکل گیری فرهنگ غیر رسمی شاید یکی از مهم ترین این دلایل باشد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه بپذیریم و چه کتمان کنیم، بعضی از خانوادههای ایرانی ، متاثر از برنامههای ماهواره ای در حال استحاله فرهنگی و دور شدن از فرهنگ سنتی و کهن ایرانیان مسلمان هستند. باید توجه داشته باشیم که آمارها چه میگویند؟ چند درصد خانوادهها از ماهواره استفاده میکنند و در معرض تبلیغات حساب شده و غیرمستقیم برنامهها و سریالهای مروج بیعفتی هستند؟ چند درصد جوانان با استفاده از فیلترشکن، به درگاههای ضد اخلاقی مراجعه میکنند؟ بر این اساس، از این نسل چه انتظاری باید داشته باشیم؟

5-دلیل پنجم را می توان عدم توجیه نسل جدید نسبت به مسئله عفاف و حجاب، با ادبیات مخصوص آنها دانست. در این زمینه به سخنان مقام معظم رهبری - در سفر به خراسان شمالی- اشاره می کنم. ایشان به مسئولان استان فرمودند:

به این کانونهای فرهنگی و هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای هم داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند ، خانمهائی بودند که در عرف معمول به آنها «خانم بدحجاب» میگویند؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟

بر اساس گزارشهای شفاهی، سپس ایشان سخنانی به این مضمون ایراد کردند: یک ایراد اساسی هم به خود ما مربوط است که برای روشن شدن آنها کاری نکردهایم. کدام یک از مراکز مربوط، برای تبیین مسئله حجاب برنامه ای داشته و اقدام موثری کرده است؟

6- امنیتی کردن موضوع ، دلیل ششم است. در بعضی موارد دیده شده است دخالت نیروی انتظامی ، یک موضوع ساده را به مخالفت با سیاستهای اقتصادی و سیاسی دولت گره زده و بیحجابی و پوششِ مانکنی، درمعنای خاصی کاربرد پیدا کرده است، همان طور که مسئله حجاب در اروپا، دارای معنای خاصی شده است.

البته باید توجه داشت، بر اساس نظر سنجیهای انجام شده، گروههای حرمت شکن و هنجار شکن، جمعیتی چهار درصدی را تشکیل میدهند و متخلفان عالم و عامد ، جمعیتی 11 در صدی دارند اما 49 درصد این افراد غافلان و پیروی کنندگان از مد میباشند.

چه باید کرد؟

آنچه به نظر اینجانب میرسد این است که یکی از مراکز مسئول با تشکیل اتاق فکر، رسیدگی به این مطلب را در دستور کار خود قرارداده و بدون تبلیغات و درفضایی آرام ، موضوع را با تاکید بر سه رویکرد زیر دنبال نماید :

1- آنچه در بخش آسیب شناسی ذکر شد، مورد توجه جدی قرار گرفته و برای رفع آن برنامهریزی شود.

2- با مطالعه "روشهای تغییر رفتار"، از نتایج آن پدران، مادران، معلمین، مدیران رسانهها، تهیه کنندگان و کارگردانان فیلمها و سریالها و کلیه مسئولین ذیربط را آگاه سازند تا تلاشهای آنان تاثیر گذار شود.

این روشها می تواند از میان روشهای تغییر رفتار تعریف شده ، عینا انتخاب یا بومی سازی گردد. برای مثال مواردی مثل روشهای تغییر رفتاری که در مدیریت رفتار سازمانی برای اصلاح رفتار کارکنان ارائه شده است، مانند روش : بازشدن یخِانگارههای قبلی، ایجاد انگارههای جدید و فریز کردن وضعیت ایجاد شده. یا روشهایی که در روان شناسی بالینی به کار میرود، مثل تقویت افتراقی، جهت خاموش کردن رفتار نابههنجار و تقویت رفتارهای بههنجار و یا روش الگوپذیری از گروههای مرجع که مبتنی بر جذب الگو، جذب رفتار و سپس نهادینه شدن رفتار است .

همینطور روشهایی که در علوم ارتباطات برای اقناع مخاطب طراحی شده است و نیز روشهای دیگری که در سایر علوم ارائه گردیده و در موضوعات مشابه، جواب داده است.

از روشهای فوق، در تشویق مادران جوان به شیر دادن نوزادان خود، ترغیب زنان خانه دار به نیمه پر برنداشتن گوشی، کنترل جوانان در درگیریهای خیابانی، به صفر رساندن آمار تصادفات ناشی از مست بودن راننده و... استفاده و نتایج جالبی گرفته شده است.

3- برای یافتن راه کارهایی اجرایی به منظور "درونی کردن مسئله حیا " و مشخصا تغییر رفتار شهروندان در ارتباط بارعایت "وزانت در پوشش" و "تعامل با نامحرم" طرح زیر اجرایی گردد :

الف) انتخاب متخصصانی از گروههای زیر و توجیه ایشان نسبت به مسئله :

1- روانشناسان اجتماعی،2- جامعهشناسان 

3- متخصصین رفتار سازمانی، 4- متخصصین علوم ارتباطات،5- متخصصین تعلیم و تربیت

 6- کارشناسان عملیات روانی،7- اسلامشناسان،8-افراد صاحب تجربه

ب‌) تعیین هدف رفتاری مشخص، به این ترتیب که : ما میخواهیم هر کس در هر مرحلهای از رعایت حجاب و عفاف است، دقت و مواظبتش بیشتر شود تا یک قدم جلوتر بیاید. در این صورت ممکن است در ابتدا از بی حجابها خواسته شود که در ادارات، بانکها و دانشگاهها حجاب بهتری داشته باشند، سپس در مرحله بعدی که این موضوع نهادینه شد، از آنها خواسته شود برای رفتن به پارک، سینما و باشگاه ورزشی هم این موضوع را رعایت نمایند. در هر صورت به وضع حجاب آنها در مهمانیهای خصوصی و جشنها و عروسیهایی که در ملاء عام نیست، دخالتی نمی شود.

ج) از اعضای شش گروه اول خواسته شود :

 

1- با توجه به رشته تخصصی خود ، مدل " تغییر ذهن و رفتارِ" مورد نظر خود را بیان نمایند.

 

2- این مدل را در مورد موضوع مورد بحث ، یعنی حجاب و عفاف کاربردی کنند.

 

3- مخاطب طرح، نسل جوان - اعم از دختر و پسر- باشند.

 

4- با توجه به غیر متخصص بودن مجریان، یعنی پدران، مادران، معلمین، مدیران رسانهها، تهیه کنندگان و کارگردانان فیلمها و سریالها و کلیه مسئولین ذیربط ، ضمیمه ای برای توجیه ایشان تهیه شود.

 

5- در این طرح، تغییر رفتارهای هیجانی و نا پایدار مورد توجه قرار نگیرد. مثل تصمیم گیری متاثر از مرگ عزیزان، فضای ایجاد شده در تاسوعا و عاشورا و شبهای قدر و....

 

6- به هیچ وجه سراغ "مطالعات نظری" ، " بررسیهای میدانی" و "تنظیم سند راهبردی" در مورد حجاب و عفاف نروند و از نتایج پژوهشهایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت کشور ، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، موسسه ریحانه النبی و... انجام شده، بهره برداری نمایند.

 

7- طرح نهایی به صورت ملی دیده شود .

 

8- نقش پدران و مادران، مربیان، رسانهها و سازمانهای ذیربط، به تفکیک لحاظ گردد.

 

د) از گروه اسلام شناسان خواسته شود، با مطالعه تاریخ انبیاء، سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و علمای عرفان و اخلاق ، روشهای تربیت اصحاب و یاران و چگونگی تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان را در رفتار و گفتار ایشان بررسی کرده و نظریههای خود را ارائه نمایند.

 

ه) از گروه افراد با تجربه خواسته شود ضمن تدوین تجربیات خود، به جمع¬آوری تجربیات خانوادههای موفق، مدارس خوب، مجامع¬ مذهبی و موسسات موفق خارجی و... بپردازند. همچنین آسیب شناسی کارهای قبلی را فراموش ننمایند تا مجددا در آن دامها گرفتار نشوند.

[کد خبر:AJ3133]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم