آینه جم؛ از آنجایی که اخیراً وزارت آموزش وپرورش طرحی را به عنوان طرح رتبه بندی معلمان دردستور کار خودقرار داده است که به جای توجه به مسائل زیربنایی مشکلات معلمان ،آهنگ بوق وکرنایی آن بیشتر شنیده می شود این جانب به عنوان یک معلم نقدی بر این طرح به استحضار جامعه فرهیخته فرهنگی می رسانم

 به گزارش آینه جم؛ یکی از فرهنگیان محترم هم استانی با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری، طرح رتبه بندی معلمان با شاخص های اعلام شده توسط وزارت آموزش و پرورش را هم سنخ ندانست .
سید نیام الدین حسینی فرهنگی 28 سال خدمت در این یادداشت آورده است:
از آنجایی که اخیراً وزارت آموزش وپرورش طرحی را به عنوان طرح رتبه بندی معلمان دردستور کار خودقرار داده است که به جای توجه به مسائل زیربنایی مشکلات معلمان ،آهنگ بوق وکرنایی آن بیشتر شنیده می شود این جانب به عنوان یک معلم نقدی بر این طرح به استحضار جامعه فرهیخته فرهنگی می رسانم.
جنابان آقایان یا نسوان محترم طراح رتبه بندی معلمان!
-به دلیل اینکه جهت حل مشکلات معیشتی وبرابری نسبی حداقل حقوق معلمان با دیگر دستگاهها نیازی به مشابه سازی نیست که بخواهید از عناوینی چون معلم استاد ،معلم مربی یا....استفاده کنید .به عبارت دیگر آموزش وپرورش، خود دانشگاهی است که احتیاج به همطرازی با اساتید دیگر در مراکز آموزشی ودانشگاهی وجود ندارد.چون معلم بالاترین کلمه هست که برای همه جامعه فرهنگی باعث افتخار است.
- ماهیت کار معلم این گونه نیست که برای ارتقاء سطح علمی خود الزاماً نیازی به تالیف یا ارائه مقاله داشته باشد.آنچه که مدرسان یا اساتید دانشگاههارا ملزم به داشتن تألیف یا ارائه مقاله می کند جنس کار استاد دانشگاه است.چون در دانشگاه استاد منابع علمی درس خودرا تقریباً خودش معرفی می کند یا می تواند نقش داشته باشد .درحالی که منبع مورد تدریس یک معلم از پیش تعیین شده است و معلم عملاً درتغییر یا کم وزیاد کردن منابع درسی نقشی ندارد.بدیهی است موضوعاتی همچون اجبار دانشجویان به تهیه کتب تألیفی توسط استاد، حمایت مالی وحقوقی دانشگاهی از تألیفات استادان و...می تواند انگیزه وی را در تآلیف مضاعف کندوچه بسا هرهزینه ای که مؤلف دراین امر کند درکمترین زمان جبران می شود.
- سوال اینجاست که چه کسی می خواهد از تألیف معلم استفاده کند؟پاسخ این است : دانش آموز یا جامعه. بر همگان روشن ومبرهن است که سمت وسوی دانش امروزی در مدارس این نیست.یادمان نرفته که وقتی در سال های پیش بخش هایی از کتب درسی را به رنگی دیگر می نوشتند وبالای آن نوشته می شد :فقط برای مطالعه! که همه معلمان شاهد بودیم دانش آموز این صفحات رابه کلی از بین کتابش پاره می کرد یا منگنه می زد تا اصلا در دیدش نباشد حال چگونه باور کنیم که دانش آموزان به منابع دیگر غیر از کتاب های درسی خود مراجعه می کنند ؟حتی اگر این منبع نتیجه عرق ریزی معلم خودش باشد!واین درحالی است که توجه جدی به کتاب درسی خود هم بازور امتحان است!هرچند اقدام به تألیف یا انتقال تجربیات توسط معلم به دیگران یک امری پسندیده و زیباست.
- طرح رتبه بندی معلمان برای تشویق نسبی معلمانی که فعالیت های فوق العاده دارند بسیار مناسب است وکسی منکر آن نیست .بدیهی است معلم پژوهنده نتایج سالها کار وتلاش در عرصه تعلیم وتربیت را می تواند در اختیار دیگر معلمان قرار دهد وماحصل این تلاش نیز عاید جامعه تعلیم وتربیت می شود پس لازم است خود دست اندرکاران آموزش وپرورش فرایندی را طراحی کنند تامعلمان با استفاده از این ظرفیت بدون صرف هزینه های گزاف مالی وارد این عرصه شوند.
- حرف اصلی معلمان تبعیض است .وقتی قرار است رتبه شغلی یک معلم مشابه استاد دانشگاه شود ابتدا لازم است پایه ومبنای شغلی معلم هم مثل استاد دانشگاه دیده شود آن گاه تفاوت ها براساس معیارهای علمی طراحی شود .شاید زیبا نباشد این کلام هم بگویم اما گاهی عده ای از فرهنگیان به شوخی آمیخته با جدیت اذعان می دارند طرح همطرازی معلم باکارگر ساده ای در شرکت های نفتی هم اگر اجرا شود تفاوت ها از زمین تاآسمان است!
- راجع به تآلیف ، اگر یک محاسبه سرانگشتی داشته باشیم می بینیم برای نوشتن یک کتاب حداقل 100 صفحه ای به تیراژ 1000نسخه کمتراز پنج میلیون تومان نبایدسرمایه داشت.! کدام معلم است که ازقبل اندوخته های معلمی خود این سرمایه داشته باشد؟یا چگونه مورد حمایت مالی قرار می گیرد؟فرض بر این که به چنین کاری هم اقدام نماید وقتی طراح رتبه بندی معلمان برای چنین شرایطی سنوات خدمتی بالای 20 سال را هم درنظر می گیرد باید چقدر حقوق معلم افزایش یابد تابتواند در ده سال باقی مانده خدمت خود جبران هزینه مثلاً سه تألیف را بنماید؟؟
-مهمترین سوال این است که درافزایش حقوق ومزایای دیگر کارمندان دولت کدام شاخص ها و آیتم ها اعمال می شود که فقط برای معلم باید لحاظ گردد؟
-آن چه که معلمان را رنج می دهد تنها این نیست .اگر معلمی بعداز گذشت چندین ماه حق التدریس خودرا دریافت می کند یا همکار باز نشسته ای که می بیند همسایه وی بعداز بازنشستگی پاداش چندصد میلیون تومانی آن هم بلافاصله بعداز اخذ حکم باز نشستگی خود دریافت می کند توجه به جامعه معلمی است پس ....!!!
درپایان این نکته را باید گفت : اولاً روی سخن به طرف دولت حاضر یا شخص خاصی نیست ثانیاً جامعه معلمی خواهان توجه جدی از بالاترین مسئول است تا هرکسی که می تواند در ادای حق معلمش بر گردن خود اقدامی کند.مناعت طبع معلمان خیلی بالاتر از آن است که آنها را تنها در صفوف مطالبه گری صنفی خود دید ، ولی برهیچ کس پوشیده نیست که جامعه معلمان ستون های استحکام نظام جمهوری اسلامی هستند. همگان باید اذعان کنند که حق یک معلم در برابر نقش آفرینی وی در عرصه های فرهنگی سیاسی اجتماعی بسیج و...- که منتی هم برکسی نیست - ادا نشده است./سوک