سودابه زیارتی
هر از گاهی مسوولان ادارات و ارگانهای مختلف، نشستهایی را تحت عنوان «نشست خبری» با خبرنگاران و اصحاب رسانه برگزار میکنند حال اینکه این نشستها چرا و با چه کیفیتی برگزار میشود، اعلام زمان شروع جلسه و تاخیر در بهموقع برگزارکردن این جلسات و توجه به حق مدعوین نسبت به زمان اعلامشده، آوردن صد عذر بدتر از گناه برای علت تاخیر شروع نشست که گاه به ۲ساعت نیز کشیده میشود، نیز حکایتی است که باید دید. چراکه «شنیدن کی بود مانند دیدن». اما نگارنده میگوید و شما هم بشنوید. زیرا مخاطبان این چند سطر، قطعا خبرنگاران و بهویژه مسوولانی هستند که هر دو طرف، بارها و بارها در این نشستها حضور داشتهاند و این نوشته برایشان قابل لمس است. امیدوارم که مسوولان بخوانند اما اگر هم بهعلت ترافیک کاری و یا به هر دلیل دیگری نتوانستند گلایههای ما را بخوانند، استدعا میکنم، مدیران روابط عمومیها بهگوش آنها برسانند.
در چارچوب استاندارد و حرفهای در ابتدای یک نشست خبری، گزارشی از عملکرد فصل گذشته و برنامههای آینده سازمان به حاضران در جلسه که عمدتا خبرنگاران هستند، ارائه شده و پس از آن پرسش و پاسخ برگزار و مطالب عنوانشده به نقد و بررسی گذاشته میشود. عموما نیز برگزارکننده بهصورت تیتروار، موضوعات خود را به سمع حاضران مدعو میرساند تا وقت کافی برای ادامه جلسه باشد تا آنها بتوانند بدون نگرانی از اتمام وقت بپرسند و پاسخ خود را دریافت کنند. (تجربهای که تنها یکبار، آنهم در نشست مطبوعاتی سخنگوی دولت با اصحاب رسانه در همین دوره از نمایشگاه مطبوعات یعنی بیستودومین دوره در تهران آنرا لمس کردم و شیرینی آن باعث شد تا انتهای این نشست بمانم و پرسش و پاسخهای طرفین را گوش کنم)
اینروزها اما بخش اول این نشستها تمام و کمال و با وقت کافی از سوی بانی برگزار میشود. اما بهعلت طولانیشدن سخنان و گزارش عملکردی که او و احیانا معاوناناش(در صورت حضور) به حاضران ارائه میکنند، زمانی برای پرسش و پاسخ و بهنقد کشیدن گزارشهای ارائهشده باقی نمیماند و اندک زمان باقیمانده بین خبرنگان جوری تقسیم میشود که شخص پرسشکننده از هول تمامشدن وقت، پرسشهایش از یاد میرود و به لکنت میافتد و یا اصلا زمانی برای پرسیدن به او داده نمیشود. از سوی دیگر، افراد آنقدر خسته و بیحوصله شدهاند که گاه از پرسیدن صرفنظر کرده و میخواهند هرچه زودتر از آن فضا خارج شوند و بازهم از آنسو، پاسخدهنده نیز سرسری از پاسخدادن عبور کرده و کمیِ وقت را بهانهای برای بهپایانرساندن جلسه اعلام میکند و ختم جلسه و نشر سخنان مسوولان در رسانهها، نتیجه برگزاری نشستهای خبری اینروزهاست؛ نشستهای خبری، بیشتر شبیه یک بسته خبری شدهاند که مسوولان در همان ابتدای جلسه به خبرنگاران دیکته میکنند. گویی تریبونی یافته تا از گلوی آنها بیلانی از عملکرد خود را منتشر کنند. حالا اگر این نشست پس از چندین ماه برگزار شود که از به درازاکشیدن زمان جلسه چیزی نگوئیم بهتر است.
آیا بهوجودآوردن این شرایط، مهندسیشده است؟ در خوشبینانهترین حالت، نگارنده بسیار دوست دارد که پاسخ این پرسش منفی باشد. اما اگر اینگونه نیست پس چرا وقت کافی به خبرنگاران داده نمیشود تا عملکرد سازمان یا ارگان مربوط را دقیقتر و موشکافانهتر به نقد بکشند تا پرسشها سطحی و پاسخها سرسری نباشد؟
منبع: یارا