آینه جم: جعفر محمدی

روز ملی خلیج فارس، ابتکار نکویی است که در سال 80 شکل گرفته تا مناسبتی باشد برای پاسداشت تاریخ و تمدن خلیج فارس و نام تاریخی آب های جنوب سرزمین ایران.

این نامگذاری بعد از آن صورت گرفت که برخی کشورهای عربی با عناد نسبت به تاریخ، در صدد تحریف نام خلیج فارس برآمدند و جاهلانه و متعصبانه چشم بر هزاران سند تاریخی بستند تا ثابت کنند "دوران جاهلیت" می تواند در هزاره سوم هم استمرار یابد.

این اما تنها یک سوی ماجراست و طرف دیگر قصه خلیج فارس، مهم تر از تلاش چند کشور عربی برای تحریف تاریخ و جغرافیاست.

اگر امروز کشورهای عربی به خود جرأت می دهند که متوهمانه وارد فاز تقابل با تاریخ شوند و آن را به نفع امیال خویش تحریف کنند و در دنیای علم محور کنونی از بابت این تحریف، احساس خجالت هم به ایشان دست ندهد به دلیل آن است که از رهگذر همین خلیج فارس توانسته اند به ثروتی دست یابند که اجدادشان حتی درخواب و رویا هم نمی توانستند تصورش را هم بکنند.

آنها به اندازه ای از آب خلیج فارس کره گرفته اند که آن را ملک طلق خود بپندارند و از همین رو به خود اجازه بدهند هر رفتاری با این آبراه انجام دهند: از تحریف نام تا ساخت جزایر مصنوعی ولو به بهای آسیب به اکوسیستم آن!

خلیج فارس، خلیج فارس بوده و هست و خواهد بود ولی تنها وظیفه ما در قبال آن، برگزاری آیین های ملی و نگارش مقالات و راه اندازی نمایشگاه و... نیست بلکه باورمندان به نام خلیج فارس نیز باید بتوانند بسیار بیشتر از مدعیان تازه به دوران رسیده از خلیج زیبا و جاودانه فارس، بهره مند شوند.

چه سود که ما از بامداد تا شامگاه از خلیج فارس سخن بگوییم ولی ساحل نشین ایرانی، حسرت زندگی ساکنان جنوب خلیج فارس را بخورد و برای کارگری بدان سوی آبها برود؟!

خلیج فارس، خلیج فارس بوده و هست و خواهد بود ولی آیا باعث شرمساری ملی نیست که واردات و صاردات ما از خلیج فارس، از طریق بنادر کشور تازه تأسیسی به نام امارات متحده عربی انجام شود؟

خلیج فارس، خلیج فارس بوده و هست و خواهد بود ولی این غم را باید به کجا برد که دوبی در جنوب خلیج فارس، می شود یکی از 3 مقصد اصلی گردشگران ایرانی و سواحل شمالی خلیج فارس ضرب المثل فقر و محرومیت می شوند؟

به قول ترک ها "کج بنشینیم و درست حرف بزنیم". اگر همین فردا همه شیوخ بیانیه بدهند که «ایهاالناس! ما به اشتباه خود پی بردیم؛ نام این خلیج، "خلیج فارس" است.» آیا مشکل ما حل است؟ بله! مشکلی به نام "مواجهه با یک جهالت عنادورزانه با تاریخ و چغرافیا" حل می شود که البته بسیار هم خوب است اما همان گونه که گفته شد، این بخشی از ماجراست و مهم تر از آن، برتری سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه خلیج فارس است که البته تحققش چندان سخت نیست.

اگر جنوب خلیج فارس، در سال های اخیر بر و رویی یافته، به خاطر آن است که کشورهای عربی ثابت کرده اند رقص عربی در شکاف اختلافات بین المللی را خوب بلدند و در ماهیگیری از آبهای آلوده استعدادی شگرف دارند.

به عنوان مثال ، اگر بحث تحریم ها مطرح نبود، چه نیازی به هزاران شرکت واسطه در امارات بود تا هم از واردات ایران سود کنند و هم از صادرات ما؟!

تراز تجاری ایران و امارات تا قبل از برجام، 10 میلیارد دلار به نفع طرف مقابل است و این در حالی است که با بزرگ ترین غول های اقتصادی دنیا هم چنین تراز تجاری منفی و رقت انگیزی نداریم. بدیهی است که اگر با بهبود شرایط بین المللی، امارات از میان ایران و شرکای تجاری واقعی اش حذف شود، شیوخ امارات، میلیاردها دلار را به نفع ایرانیان از دست خواهند داد که ارقام نجومی و حیرت آوری است.

پاسداشت نام خلیج فارس، وظیفه فرد فرد همه ما ایرانیان است اما رسالت بزرگ تر و تاریخی را سیاستگذاران و مسئولان کشور بر عهده دارند تا موانع عمده بر سر راه توسعه خلیج فارس و به تبع آن کل کشور را از راه بردارند.

در چنان صورتی، معادله جنوب و شمال خلیج فارس، در کوتاه مدت معکوس خواهد شد و کسانی که امروز با پشتوانه دلارهای بادآورده با تکبر، نام خلیج فارس را تحریف می کنند، در نامیدن آن به خلیج ع ر ب ی، صدایشان خواهد لرزید و نهایتاً با فروکش کردن "باد" شان، در مقابل واقعیت های تاریخی، سر تسلیم فرود خواهند آورد.

همه چیز به خود ما بستگی دارد،به تدبیرمان و به عقلانیت مان.

[کد خبر:AJ32438]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب