یکی از مراکز تبلیغی من شهر ساحلی بوشهر و ارتباط با مردم متدین، خونگرم و انقلابی آن بود. من با روحانیت مبارز آنجا، بهویژه «ابوتراب عاشوری» – که در تظاهرات سال 1357 مردم، در روز روشن به وسیله عمال ساواک ترور شد – و «حجتالاسلام حاج سیدمحمدحسننبوی» که روحانی و فرهنگی بود، اما جایگاه مردمی قوی داشت و فردی مبارز بود آشنا بودم.
من سالهای 1349 و 1350 به بوشهر میرفتم و اعلامیهها و نوارهای امام و روحانیت را با همکاری «حجتالاسلام نبوی» و «عاشوری» منتشر میکردم که تعدادی از فرهنگیان نیز بهطور مخفی به ما کمک میکردند. در تاریخ 25 آذر سال 1350 و همزمان با ماه مبارک رمضان، به بوشهر رفتم و در حالی که به شدت زیر نظر ساواک بودم، روی منبر مطالبی سیاسی در حمایت از امام و نهضت روحانیت و انقلاب فلسطین و بیداری مردم گفتم. در این سفر هم به دستور ساواک کشور و امضای شخص «ارتشبد نصیری» – رئیس ساواک کشور – همراه جمعی از منبریها انقلابی ایران، ممنوعالمنبر شدم و مرا از بوشهر بیرون کردند.
اسناد تاریخی هم نشان از آن دارد که در تاریخ 22 اّبان سال 1350 ساواک درباره سخنرانی سیاسی رضوی اردکانی گزارش میکند: آقای سید ابوفاضل رضوی اردکانی فرزند سید جلال شماره شناسنامه 88 صادره از اردکان که جهت وعظ و خطابه در ایام ماه مبارک رمضان از قم به بوشهر وارد گردید در تاریخ 20 آبان ماه سال 1350 بالای منبر اظهاراتی به شرح زیر بیان داشته: « مردم ببینید یهودیها مسجدالاقصی را آتش زدند حال خیال نجفاشرف و کربلا را دارند. ما باید تبلیغ کنیم، پول جمعآوری نموده برای چریکهای فلسطینی بفرستیم تا بر علیه یهود بجنگند و یهود و امثال آن را ریشهکن کنند. بایستی همصدا و همگام شویم تا این حشره موذی از بین برود. نامبرده در خاتمه اظهار داشته خداوند آقای خمینی را در پشت و پناه خود محفوظ بدارد. مقرر فرمائید نحوه رفتار با مشارالیه را اعلام. »
همین سخنرانی موجب ممنوعالمنبری رضوی اردکانی میشود بطوری که ارتشبد نصیری رئیس ساواک در گزارشی به ریاست شهربانی کل کشور مینویسد: «یادشده بالا که جهت وعظ و سخنرانی مذهبی در ایام ماه مبارک رمضان از قم به بوشهر مسافرت نموده بود در تاریخ 20/8/50 بالای منبر ضمن دعا به خمینی مبادرت به اظهار مطالب خلاف مصالح و تحریکآمیزی نموده است که در نتیجه از ادامه منبرش جلوگیری شده است. امضا/ رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور. ارتشبد نصیری»/ سوک