«آینه جم»فوتبال هم مثل همه دیگر پدیده های زندگی برد و باخت دارد و سخت یا آسان حذف تلخ از جام ملت‌های آسیا را باید بپذیریم.

به گزارش «آینه جم» شب تلخی را پشت سرگذاشتیم. دیشب ما را برد به شب باخت سنگین و سهمگین مقابل بحرین. باور کنید جایش هنوز درد می کند و می سوزد. آن سال زهرآلود فدراسیون زمانه برای اوردن میرسلاو بلاژویچ معروف و موفق کم هزینه نکرده بود. تا یادم می آید سایه سنگین گرانی دلار همیشه بر سرمان بوده و در آن زمان به خوبی یادم هست که به پای آن پیرمرد پرحاشیه با آن رفتارهای پوپولیستی‌اش چه دلارهایی هزینه شد اما در یک شب تلخ همه چیزمان سوخت شد. مرگ شب را همه با هم تجربه کردیم و فردای آن روز افسردگی و بی حسی را می شد در چهره مردمان دید. دیشب هم چنین حسی داشتیم. تلخ، سرد، بارانی و یک افسوس 43 ساله که در دلمان ماند. خدا می داند کی و چه زمانی این طلسم می شکند. 

 

تلخ گذشت اما گذشت. بعد از بازی با بحرین هم روزگار برای ما گذشت. تلخ و شیرین باهم گذشت. زندگی ادامه پیدا کرد و فوتبال هم به دنباله آن جریان پیدا کرد. بهتر شدیم و برنده تر. تراشیده تر شدیم و سخت تر اما فوتبال از تک و تا نیفتاد.پس این شکست زهرماری شب گذشته هم می گذرد اما اینکه چطور آن را بگذرانیم و چطور آن را تحلیل کنیم مهم است. بهتر است قبل از هر چیزی یاد بگیریم با واقعیت ها زندگی کنیم. با آنچه داریم و آنچه که داشتیم و ندیدیم. این باخت را باید باور کنیم. باید خود را اصلاح کنیم تا بتوانیم از این شکست عبور کنیم. تاختن و حمله کردن و به تیغ کشیدن افراد را خوب بلدیم و بی شک عده ای سواستفاده گر به اسم تحلیل گر این روزها که چه عرض کنم به اندازه 80 سال خود را آماده کرده اند تا بگشاید عقده های تمام نشدنی خود را بر سر کی‌روش. آری، ما تحلیل گران، کارشناسان و برخی مردمانی داریم که می خواهند تمام مصیبت ها و ناکامی های این فوتبال را به خاطر حضور 8 ساله یک مرد پرحاشیه به نام او تمام کنند و همه کاسه کوزه ها را بر سر او بشکنند. ما در این سرزمین حافظه تاریخی خود را گم می کنیم و برای ثابت کردن حقانیت خودخواهی خود و تمام افکار منفعت طلبانه خود می خواهیم تمام کمبودهای ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و تمام خوشی‌های نداشته خودمان را سر فوتبال و آن هم سر یک نفر بشکنیم و خود را خالی کنیم. اما ما چشم بسته این کار را انجام می دهیم ولی باور کنید هیچ چیز برای ما در جهان تغییر نمی کند. 

 

*** 8 سال حضور، 8 سال حاشیه، 80 سال نقد و حمله 
پایان مرد موزامبیکی در ایران. می توان سال ها کی روش را، تفکرات فوتبالی اش، نگاهش به سیستم غلط مدیریتی ایران را، هیجانات شخصی و کاری اش را، جنگجویی اش و فعل خواستن او را نقد کنیم. نقد کردن حق ماست. می توانیم بارها در مطالب و گفتمان خود او را محاکمه کنیم. اینکه چه کردی در این 8 سال با فوتبال ما؟ چه کردی تو ای مرد که حتی یک مفرغ هم برای ما به ارمغان نیاوردی؟ چه کردی با همه اردهایی که دادی اما مهمترین اصل فوتبال که کسب عنوان و نتیجه است را برای ما به ارمغان نیاوردی؟ چه در سرت بود که چنین ارنج مبهوت کننده ای را مقابل ژاپن به میدان فرستادی؟ چه فکر کردی که سردار آزمون را تک و تنها به جنگ آن آرایش منظم دفاعی حریف فرستادی؟ میانه میدانت را چه کردی که رو مخی ترین روز را برای ما رقم زدند؟ با بازیکن زوری چه خیری دیده بودی که مهرداد پولادی برایت درس نشد و این بار قرعه بازیکن زورکی به کنعانی زادگان افتاد؟ چه کردی که اکنون نام این پسر و چهره او که به یادمان می آید همه بغض و حسرت خود را می خواهیم سرش خالی کنیم؟ چه کردی با ما که بعد از رفتن تو نه باب مسائل فنی بلکه در باب دو قطبی شدن مسخره ای که رخ داده باید بسوزیم و بسازیم؟ 
آقای کی روش تو چه کردی با ما که منتقدانت از بعد فنی تنها چیزی که بلد هستند با آن به تو بتازند کسب نکردن مقام از سوی توست و من هنوز ندیدم منتقدی را که به لحاظ فنی تو را چنان به چالش بکشد که حال دلمان خوب شود. بازی دفاعی، استفاده نکردن از بازیکنان مورد علاقه هواداران تیم های باشگاهی، باج ندادن به افراد کهنه ترین نقدهایی است که در این 8 سال در موردت شنیده ایم و خوانده ایم اما اینها ما را قانع نمی کند. آن دسته از افراد فنی که بابت این مسائل از تو انتقاد کردند همانهایی هستند که می توان اندازه یک مثنوی هفتادمن از کارشان ایراد گرفت. به قول خودشان تاکتیک فکری یک مربی سلیقه ای است و هر صحبتی در مورد 8 سال تفکر فنی تو و دیکته کردن تفکرات فنی ات در این فوتبال در این حول و حوش مهم نیست و گذراست. 

تو هر چه کردی بی انصافی است که تو را به خاطر بداخلاقی هایت سنجید و تاثیرگذاری ات را ندید. تو 8 سال برای کمبودها جنگیدی. برای رفتارهای غلط و اشتباه جنگیدی اما گاهی چنان خودت به بیراهه زدی که حرف حقت گم و محو شد. تو تاختی در روزهایی که مشاورانت راه ناصوابی را نشانت دادند. تو 8 سال برای نبود زیرساخت ها خون دل خوردی و گاهی برای تکمیل شدن یک پروژه از جیبت هم هزینه کردی اما آنهایی که با تو سروکار داشتند بلد نبودند در کنار بدی های اخلاقت رفتارهای خوبت را هم نشان دهند تا این همه منفور آن دسته از افراد ملون نباشی. 
تو در این 8 سال گاهی بر افرادی تاختی که شاید اگر هر کسی دیگری هم جایت بود همان قدر کلافه و عصبانی می شد اما تو رک ترین و ساده ترین راه را برای مقابله با آنها نشان دادی تا همیشه فرد مدعی و مدعای دعوا در میادین لقب بگیری. تو بدی ها و بداخلاقی های سیستمی فوتبال ایران را دیدی و نتوانستی چشم بر آنها ببندی و در بسیاری از روزها به بدترین شکل آنها را نمایان کردی. 
کارلوس کی روش عزیز! تو تلاشت را کردی. پولی را طلب کردی و طلب می کنی که ارزشت است و انتقادهایی که به خاطر دلارهایی که می گیری را به حساب احساسی بودن منتقدانت بگذار. بخشی از این نقدها طبیعی است. مردم از سرمربی که برایش هزینه شده نتیجه میخواهند و تو آن را برای مات ایران کسب نکردی. نتیجه برای این مردم یعنی جام. عوام سالها بر بام آسیا ایستادن، گل نخوردن در رقابت های مقدماتی جام جهانی و .... دیگر را نتیجه نمی دانند. آنها ویترین کار را می خواهند که تو آن را به مردم هدیه نکردی اما همه اینها دلیل نمی شود بر تو به خاطر قراردادت بتازیم. تو همان قدر که ارزشت بوده قرارداد بستی و اگر قرار است نقدی به قراردادت باشد متوجه فدراسیون فوتبال است نه شخص خودت. خیلی از حرف ها گفتنی نیست و خیلی از اتفاقات نشان دادنی نیست اما آنچه بین تو خدا و آنهایی که هر روز روزت را می گذراندی می گذرد این است که برای دقایقی که بودی زحمت کشیدی. ندیدن این زحمت ها یعنی قدرنشناسی که گاهی ما آن را خوب بلدیم.

*** ژاپن سوباسا اوزارا نداشت اما باور داشت
تیم ملی ژاپن دیروز به راحتی آنچه که شاید فکرش را هم نمی کردند به فینال رسیدند. آنها در ترکیب خود ایشکی زاکی و سوباسا و واکایاشی نداشتند ولی آنها رویایی داشتند که به آن معتقد بودند و برایش جنگیدند. سامورایی ها به ما آموختند فوتبال قابل پیش بینی نیست تا بلکه بساط این قرعه کشی های تلخ تلویزیونی هم جمع شود و مردم را این قدر اسیر پیش بینی های احساسی نکنند. ژاپن به ما درس داد می توان برای یک مبارزه برای انتخاب یک تاکتیک سردرگم بود اما وقتی دیدی حریفت قافیه را باخته برخودت مسلط شوی و از لاک ترس خارج شوی و خودت را به آنها تحمیل کنی. کاری که مردان سرزمین آفتاب کردند. 
خودمان را فریب ندهیم. ژاپن در همه چیز از ما جلوتر است و طبیعتا فوتبال پکیجی از زندگی و یک سیستم زندگی و مدیریت است. فوتبال یک بازی تیمی است . در مسائل تیمی کوچکترین اشتباه فردی می تواند مثل یک دومینو عمل کند که البته ما این را در زندگی مایمان زیاد رعایت نمی کنیم. به طور مثال تمام سرمایه گذاری هایمان را روی یک پروژه مهم می گذاریم اما غافل از نحوه برخورد کارکنان خود هستیم و همین این مسائل پیش پا افتاده باعث شکستمان می شوند. 

بازیکن ژاپنی تا آخرین لحظه دنبال توپ دوید و کاری به بازیکنان ایرانی نداشت. در زندگی هم کسی موفق تر است که کاری به مشکلات دیگران در زندگی اش نداشته باشد و تا آخر برای هدفش بجنگد. رها کردن بازی توسط کنعانی زادگان و سپس سایر بازیکنان دقیقا خصوصیت ایرانی بودن زندگی مان در زمین فوتبال را نشان داد. 
دچار حاشیه شدن و توجه به حاشیه به جای اهمیت به متن دامی بود که در آن گرفتار شدیم. ما همیشه دنبال مقصر هستیم و خیلی راحت در تله خود ساخته گیر می کنیم. دام بعدی که در آن همیشه اسیر هستیم احساسی برخوردکردن، حرف زدن و قضاوت کردن است. ما بعد از گل اول که به بدترین شکل ممکن رخ داد تا یکی از تراژدی ترین صحنه های فوتبالی ما پدید آید دچار این دو دام شدیم. اول دام مقصر و دوم احساسی برخورد کردن. به جای تسلط به روی کار بدترین راه را انتخاب کردیم  و بعد گل های بعدی را خوردیم. اگر یادتان باشد تیم ملی برزیل هم در جام جهانی 2014 دچار همین دو دام شد تا در کشور خودش تحقیر شود. 
ما باز شاد نشدیم. از جملات کلیشه ای بپرهیزیم. همان جملات نافرمی که از زبان گزارشگر بازی بارها خارج شد تا سوهان روح خسته و داغان ملت شود. این جملات مزخرف که شکست چیزی از ارزش های ما کم نمی کند را تمام کنیم. این جمله برای ملتی مثل ژاپن خوب است که بلدند چطور از شکست ها پیروزی بسازند نه برای ما که شکست خنجری می شود بر قلبمان و تا سالها نمیتوانیم این خنجر را بیرون بیاوریم. 

**** دختر نازنین سرزمینم جای همه ما گریه کن
با تماشای بازی های دلگرم کننده طبق معمول خودمان را فریب دادیم که همه چیز خوب است. یادمان رفت که کشور ما تفاوت اساسی با کشور ژاپن در زیرساخت های محکم ومنظم دارد. باید به این باور برسیم که برای رسیدن به قهرمانی در آسیا ما اولویت نیستیم. خیلی ها صحبت کی روش را بابت اینکه کت قهرمانی برای ما بزرگ است به نقد کشیدند و به نوعی به منتقدانش برخورد اما کی روش واقعیت را گفته است. قهرمان شدن کت اندازه خود را می خواهد. نه فقط فنی بلکه ما از لحاظ مالی، علمی، قانونی، نظم و امکانات باید خود را اصلاح کنیم. تا به کی می خواهیم با زیرساختی های معیوب توقع قهرمانی داشته باشیم؟ آیا تیم پرسپولیس هم به خاطر همین زیرساخت های معیوب مدیریتی و غفلت مدیریتی دستانش در آسیا بسته نشد؟ فوتبال ما تافته جدابافته از جامعه نیست . از مدیریت، رانندگی، اقتصاد و رفتارهای اجتماعی نیاز به اصلاح داریم. 
بهتر است به جای فحاشی و نقدهای بیرحمانه  و شاید عقده گشایانه به کی روش و فدراسیون فوتبال یاد بگیریم در فضای بدون تنش و با ادبیات مناسب نقد کنیم هر آنچه که باید نقد شود و راهکار بدهیم برای این همه خرابی. 
عکسی از شب گذشته دست به دست می شود. چهره دخترکی با چشمانی گریان. قلب آدم می گیرد از این عکس. دختر نازنینم گریه کن. گریه تو فقط گریه خودت نیست. تو جای همه ما گریه کردی. جای آنهایی که دیشب بغض گلویشان را گرفته بود اما شاید با رودربایستی با خودشان اشکشان سرریز نشد. تو جای همه ما فغان خود را نشان دادی. تو گریه فروخورده همه ما بودی. مایی که میخواهیم از امروز همه کمبودهای خود را سر کی روش خالی کنیم. 

**** چگونه دفاع مقدس را نامقدس کردیم؟
بیایم رفتارهایمان را اصلاح کنیم. برانکو از تیم ملی رفت به او تاختیم، علی دایی آمد او را سلاخی کردیم، امیر قلعه نویی روی نیمکت تیم ملی نشست او را محاکمه کردیم و امروز کی روش می رود و می خواهیم او را قطعه قطعه کنیم. بیایم این رفتار تکراری و بی فایده را کنار بگذاریم. می توانیم سالها به تفکرات فنی کی روش نقد کنیم. به تفکرات 8 ساله دفاعی اش و تغییر فکرش برای جام ملت های آسیا اما تا کی قرار است نقادی های چالش وار و بی فایده خود را ادامه دهیم؟ اگر قرار است همان اتفاق ها تکرار شود بازگشت به عقب خواهیم داشت. فوتبال ما نیاز اساسی به آسیب شناسی افراد بدون تمایلات شخصی و عوامفریبانه دارد. 
بعد از بازی ایران و اسپانیا عکسی از صحنه بازی جهانی شد که نشان میداد بازیکنان تیم ملی چطور با جان و دل روی خط دروازه ایران دراز کشیده اند تا توپ وارد دروزاه نشود. از ان صحنه به عنوان دفاع مقدس نام برده شد اما هنوز یک سال نشده همان تیم ملی همان بازیکنان با یک رفتار نسنجیده که برگرفت از دل جامعه است، صحنه ای را رقم زدند که باید از آن به عنوان دفاع نامقدس یاد کنیم. همه اتفاقات فنی رخ داده رد زمین جای خود اما از دفاع نامقدس بازیکنان داخل زمین نامقدس تر و ناپاک تر این است که به خاطر رنگ، یک باشگاه و برای افراد دست به بداخلاقی بزنیم و به جای نقادی صحیح عقده گشایی کنیم. نگذاریم نگاه واقع بینانه از ما رخت بربندد. کی روش از روز اول اینی نبود که در این چند وقت اخیر دیدیم. او با احترام وارد ایران شد. او با احترام به همه نگاه کرد این ما بودیم که فضای نامحترمانه را برای او که ذاتا روحیه مبارزه طلبی داشت فراهم کردیم. سیستم ما مشکل دارد که یک نفر توانست 8 سال هر آنچه می خواست را به ما دیکته کند. در لیگ برتر ما چند تیم را می شناسید که بدون مشکل باشد؟ ما همیشه می خواهیم مشکلات تمام نشدنی داخلی را با کدخدامنشی حل کنیم آیا به کی روش و کی روش ها حق نمی دهیم در این سیستم معیوب چماق برسرمان بکوبند؟ آنهایی که فکر می کنند باید همه نقدها را به سمت سرمربی تیم ملی ببرند راحت بگوییم شما همیشه گرفتار در یک دایره بسته هستید. 

 

بازنده این حذف کی روش نبوده و نیست او می رود . او راه خود را پیدا می کند و جای دیگری بساط مربیگری اش را پهن می کند این مردم بودند که بازنده شدند. این مردم بودند که افسوس خوردند و مایی که فضای دوقطبی نامعقول را ایجاد کردیم تا صحنه ‌آماده سازی تیم ملی تبدیل به جنگ دو نفر یا دو ارگان شود و آنها می روند و ما می مانیم و حسرت بیش از 40 ساله مان و آنهایی که صحنه گردان این فضای دو قطبی بودند و از راه دور کنترل یکسری عروسک را برعهده داشتند. همان ها که تا امارات هم پیش رفتند تا چهره کی روش را مخدوش کنند و آنهایی که در فضای مجازی حتی نام جایگزینان تیم ملی را هم اعلام کرده اند درحالی که بارها اعلام کرده اند در کار فدراسیون فوتبال دخالت نمی کنند! مردم می مانند و پیدا کردن پرتقال فروش!

[کد خبر:AJ27300]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم