آینه جم: چند وقتی است که شایعه استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیچیده و این طرح موافقان و مخالفانی دارد اما ظهور و بروز این مساله پیش از برگزاری هر دوره از انتخابات قانونگذاری در کشور ما حواشی بسیاری داشته است.
متاسفانه در صورت استانی شدن انتخابات مناطق کمجمعیت و روستایی تاثیرگذاری خود را در کشور از دست خواهند داد
آینه جم- ابوعلی زرینقلم: چند وقتی است که شایعه استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیچیده و این طرح موافقان و مخالفانی دارد اما ظهور و بروز این مساله پیش از برگزاری هر دوره از انتخابات قانونگذاری در کشور ما حواشی بسیاری داشته است. کسانی که هنوز وارد گود انتخابات نشده و مردمی که نمیدانند چگونه باید انتخاب کنند و مسائل و مشکلاتی که پیامد این موضوع است همه و همه دست به دست هم داده تا گفته شود استانی شدن انتخابات دارای «تبعاتی» است که کسی را یارای گریز از آن نیست. کارشناسان این طرح را مورد بررسی قرارداده و به مزایا و معایب آن اشاره کردهاند.
طرح ياد شده در دورههاي مختلف مجلس چارچوبي متفاوت داشته است؛ بر اساس اين طرح در دورههاي گذشته، نمايندگان عمدتا تلاش داشتند با تغيير سبک نمايندگي مجلس از حوزههاي انتخابي به حوزههاي استاني، انتخاباتي شبيه انتخابات مجلس خبرگان را جايگزين شيوه فعلي کنند.
تغییر در آرا و جغرافیا
با توجه به محتوای طرح مذکور، بهنظر میرسد این طرح دو تغییر مهم و چشمگیر در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی ایجاد خواهد کرد: (الف) باعث افزایش وسعت حوزههای انتخابیه خواهد شد؛ (ب) فرمول انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی از این حوزههای انتخابیه تغییر خواهد کرد.
این طرح نه تنها باعث استانی شدن انتخابات میشود، بلکه کل نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی را نیز تغییر خواهد داد. بر اساس قانون فعلی انتخابات نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی یک نظام انتخاباتی دو مرحلهای است، زیرا در این نظام اولا فرمول انتخاباتی یک فرمول اکثریتی است؛ ثانیا داوطلبان باید درصد مشخصی از آرا (حداقل 25 درصد) را برای پیروزی کسب کنند در غیر اینصورت انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد؛ ثانیا انتخابات کاندیدا محور است نه حزب محور. اما با توجه به تغییراتی که در نتیجه طرح پیشنهادی ایجاد شد بهنظر میرسد با تصویب این طرح نظام انتخاباتی ایران از یک نظام دو مرحلهای به یک نظام رای دستهجمعی تغییر خواهد کرد.
نظام انتخاباتی رای دستهجمعی تنها در چند کشور محدود مورد استفاده قرار میگیرد. تقریبا تمامی این کشورها جز کشورهایی هستند که یا دارای نظام حزبی ضعیفی هستند یا اصلا فاقد نظام حزبی هستند. در حال حاضر تنها در 11 کشور و منطقه خودمختار از این نظام انتخاباتی استفاده میشود (7/4 درصد کشورهای دنیا). برخی از کشورهایی که از این نظام انتخاباتی استفاده میکنند؛ عبارتند از لبنان، کویت، سوریه. برخی از ایالتهای امریکا نیز از این نظام انتخاباتی برای انتخاب اعضای مجالس ایالتی استفاده میکنند.
ارزیابی مفاد طرح استانی شدن انتخابات
(1) کاهش توجه نمایندگان به مسائل خرد محلی و افزایش توجه به مسائل کلان ملی: بیتردید یکی از آثار افزایش وسعت حوزههای انتخابیه افزایش همانگونه که در مقدمه خود طرح نیز ذکر شده است توجه به مسائل ملی خواهد بود. در واقع بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که هر چه وسعت حوزههای انتخابیه بیشتر باشد ارتباط نمایندگان با رایدهندگان کمرنگتر خواهد بود و در نتیجه توقعات رایدهندگان نیز کمتر خواهد شد برای مثال آندرو رینولدز معتقد است که هر چه وسعت حوزههای انتخابیه کمتر باشد نمایندگان خود را وکلای منطقه جغرافیایی خاص و مسوول پیگیری منافع حوزه انتخابیه محلی خود بدانند. برعکس، در نظامهای مبتنی بر حوزههای انتخابیه وسیعتر نمایندگان بیشتر به موضوعات ملی توجه میکنند.
(2) راهیابی داوطلبان شاخصتر و سرشناستر به مجلس: بیتردید با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه آن دسته از داوطلبان خواهند توانست به مجلس راه یابند که شاخصتر از سایر داوطبان بوده و بتوانند بهتر از سایرین خود را به رایدهندگان بشناسانند. بنابراین، استانی شدن انتخابات بهنفع نمایندگان فعلی یا سابق مجلس، بهخصوص نمایندگان مرکز استان که بخش بیشتری از جمعیت استان آنها را میشناسند و به ضرر کاندیداهای تازه وارد خواهد بود. همچنین افرادی که در سطح استان یا کشور افراد سرشناستری هستند شانس بیشتری برای انتخاب شدن خواهند داشت. به علاوه آن دسته از کاندیداها که از توان مالی بیشتری برخوردار هستند بهتر از سایرین میتوانند تبلیغات کرده و خود را به رایدهندگان بشناسانند و در نتیجه شانسشان برای پیروزی افزایش مییابد. بنابراین استانی شدن انتخابات باعث میشود که افرادی که تجربه بیشتری دارند به مجلس راه یابند، با این حال این امر نتایج منفی نیز دارد از جمله اینکه باعث میشود نمایندگان مرکز استان شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشند، همچنین باعث میشود افرادی که از قدرت اقتصادی و مالی بیشتری برخوردارند شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشند و همچنین تا حدودی مانع از چرخش نخبگان میشود.
بنابراين نخستين آسيب مهم اين روش انتخاب نمايندگان، به حاشيه رفتن هرچه بيشتر نمايندگان شهرستانها و حذف نخبگاني است که تمکن مالي يا پشتيباني سياسي کمتري دارند. مجلس شکل گرفته از نمايندگان وامدار حاميان مالي و سياسي، نخواهد توانست به درستي از عنوان نمايندگي مجلس شوراي اسلامي حراست و پاسداري کند، ضمن اينکه جاي خالي نمايندگان برخاسته از سطوح پايين جامعه، دغدغههاي بخش عمدهاي از رأيدهندگان که اتفاقا از وفادارترين اصحاب انقلاب بهشمار ميروند را به فراموشي خواهد سپرد. آسيب مهم ديگر انتخاب نمايندگان مجلس به شيوه استاني، افزايش فاصله ميان مردم (بهخصوص در شهرستانها) با نمايندگان مجلس و در نتيجه خطر واگرايي از حاکميت است، چون نمايندگاني که به اين شيوه انتخاب ميشوند، بيشتر به امکانات شخصي و احتمالا حزبي و سياسي خود متکي هستند تا مردم شهرستانها. درحالي که نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بايد عصاره کليت ملت باشند و همه اقوام و مناطق جغرافيايي و طبقات مختلف اجتماعي را نمايندگي کنند که بهنظر ميرسد شکل فعلي انتخاب نمايندگان خانه ملت با وجود برخي اشکالات قابل رفع شيوه مناسبتري باشد و احتمال ورود نمايندگان واقعي مردم به خانه ملت را افزايش ميدهد.
(3) تقویت احزاب سیاسی: همانگونه که در مقدمه طرح نیز آمده و در بالا نیز اشاره شد یکی از ویژگیهای نظام رای دستهجمعی آن است که داوطلبان را به سمت تشکل و همکاری با هم سوق میدهد و از اینرو میتواند باعث تقویت احزاب شود. با این حال نتایج نشان میدهد که این نظام انتخاباتی در بسیاری از مواردمیتواند باعث تضعیف احزاب شود، زیرا اولا این نظام انتخاباتی یک نظام انتخاباتی کاندیدا محور است و بنابراین کاندیداها الزامی به فعالیت در قالب احزاب سیاسی ندارند. ثانیا رایدهندگان میتوانند از میان کاندیداهای وابسته به احزاب مختلف دست به انتخاب بزنند و بنابراین کاندیداهای وابسته به یک حزب واحد ممکن است به چشم رقیب به یکدیگر نگاه کنند که این خود باعث تضعیف احزاب سیاسی میشود و این دقیقا همان اتفاقی بود که در زمان کاربرد نظام رای دسته جمعی در تایلند و فیلیپین افتاد و در نهایت منجر به کنار گذاشته شدن این نظام انتخاباتی شد.
(4) کاهش تعداد دواطلبان: اصولا در نظامهایی که هزینه کاندیداتوری در انتخابات بالاست افراد کمتری بهعنوان داوطلب در انتخابات شرکت میکنند. با توجه به آنکه در نتیجه اجرای این طرح اولا هزینههای کسب پیروزی در انتخابات افزایش مییابد و ثانیا همانگونه که اشاره شد کاندیداهای شاخص، سرشناس و دارای توانایی مالی بیشتر شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات دارند، بهنظر میرسد در مجموع استانها تعداد کاندیداها کاهش یابد.
(5) میزان مشارکت رایدهندگان در انتخابات: بهنظر میرسد افزایش وسعت حوزههای انتخابیه در نظامهای اکثریتی باعث کاهش میزان مشارکت رایدهندگان در انتخابات شود، زیرا با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه از یکسو رایدهندگان شناخت و ارتباط کمتری از کاندیداها دارند و از سوی دیگر رایدهندگان ممکن است احساس کنند که میزان اثربخشی آرای آنها کمتر است. به علاوه در این نظام داوطلبان نیز بخش عمده تبلیغات و برنامههای خود را بر چندین شهر بزرگ و پرجمعیت استان متمرکز کرده و بنابراین تلاش کمتری برای ترغیب رایدهندگان مناطق کم جمعیتتر استان به مشارکت در انتخابات خواهند کرد. همچنین کاهش تعداد و تنوع کاندیداها میتواند تاثیر منفی بر مشارکت رایدهندگان در انتخابات بگذارد.
(6) هزینههای برگزاری انتخابات: در نظام انتخاباتی رای دستهجمعی معمولا هزینه انتخابات کمتر از نظام انتخاباتی دو مرحلهای است، زیرا اولا در این نظام نتیجه انتخابات در یک مرحله مشخص شده و نیازی به برگزاری مرحله دوم انتخابات است، ثانیا وسعت حوزههای انتخابیه در این نظام انتخاباتی بهگونهای است که معمولا هزینههای مربوط به ترسیم مرزهای حوزههای انتخابیه کاهش مییابد یا اصولا حذف میشود. با توجه به مفاد طرح استانی شدن انتخابات میتوان گفت که بر اساس این طرح هزینههای نوع اول در ایران هم حذف میشود، زیرا بر اساس بند4 این طرح، انتخابات در ایران یک مرحلهای خواهد بود. اما با توجه به تقسیم حوزههای انتخابیه به دو نوع فرعی و اصلی بهنظر میرسد با تصویب این طرح هزینههای نوع دوم حذف نمیشود، زیرا همچنان باید مرزهای حوزههای انتخابیه فرعی ترسیم شود.
(7) هزینههای تبلیغات انتخاباتی کاندیداها: طبیعی است که هر چه وسعت حوزههای انتخابیه بیشتر باشد هزینههای تبلیغات انتخاباتی کاندیداها افزایش مییابد، زیرا کاندیداها باید خود را به رایدهندگان بیشتری بشناسانند.
(8) کاهش تخلفات انتخاباتی: رابطه مستقیمی بین وسعت حوزههای انتخابیه و کاهش تخلفات انتخاباتی به چشم نمیخورد کما اینکه همانگونه که رینولدز هم اشاره میکند یکی از دلایل کنار گذاشتن نظام انتخاباتی رای دسته جمعی در کشورهایی که از این نوع نظام انتخاباتی استفاده میکردند فساد موجود در این نوع نظام انتخاباتی و خرید و فروش رای بود. همچنین هیرویی و آچوری (2013) در مطالعات خود به این نتیجه میرسند که در نظامهای انتخاباتی کاندیدا محور، مثل نظام رای دسته جمعی، هر چه وسعت حوزههای انتخابیه بیشتر باشد، میزان تخلفات و فساد انتخاباتی نیز رشد میکند.
(9) حذف رقابتهای شدید قومی و افزایش همبستگی ملی: از نگاه برخي كارشناسان افزایش وسعت حوزههای انتخابیه باعث حذف رقابتهای قومی شدید در انتخابات میشود، زیرا در این صورت عامل قومیت به تنهایی نمیتواند به تنهایی نقش تعیینکننده نتایج انتخابات را داشته باشد. با این حال، نمیتوان گفت که این عامل باعث همبستگی ملی میشود، زیرا در نظام رای دسته جمعی یکی از مشکلات عمده آن است که با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه شانس گروههای اقلیت (از جمله اقلیتهای قومی) برای حضور در پارلمان کاهش مییابد و این امر میتواند باعث نارضایتی این اقلیت ها از نظام انتخاباتی و سیاسی شود. در حالی که در حوزههای کوچکتر شانس کاندیداهای وابسته به گروههای اقلیت برای پیروزی در انتخابات و راهیابی به پارلمان بیشتر است.
با اين حال از نظر برخي كارشناسان چنين طرحي نه تنها باعث كاهش رقابتهاي قومي و قبيلهاي نخواهد شد بلكه با توجه به پراكنش فضايي هر كدام از اقوام و ايلات ساكن در هر استان در كل حوزههاي انتخابيه آن، اين طرح سبب تقويت بيشتر تعصبات قومي و قبيلهاي شده و زمينه را براي اختلافات بيشتر و جديدتر فراهم خواهد آورد. به عنوان مثال در استانهاي لرستان، ايلام، خوزستان، كرمانشاه، خراسان رضوي، شمالي و جنوبي، چهارمحال بختياري، كهكيلويه و بويراحمد، بوشهر، هرمزگان، فارس، خوزستان و.... پراكنش فضايي ايلات و اقوام در اكثر حوزه هاي انتخابيه آنها صورت گرفته است.
از طرف ديگر در زمینه ترکیب قومیتی و مذهبي و پراکنش فضایی آن در کشور آمار دقیقی در دست نیست، چراکه نتايج حاصله از مطالعه و بررسي سرشماريهاي عمومي نفوس و مسكن ايران از سالهاي 1335 تا ۱۳۹۰نشان ميدهد كه اين سرشماري ها فاقد اطلاعاتي در خصوص قوميت و مذهب مي باشند. از اين رو طرح بر مبناي شناخت دقيقي از اين پراكنش ارائه نشده است چرا كه پراكنش فضايي اقوام طي تاريخ پر فراز و نشيب كشور به گونه اي صورت گرفته كه در هر استاني تركيبي از اقوام مختلف وجود دارند. در اين ميان استان هاي همچون تهران، قم، البرز، هرمزگان، خراسان رضوي، فارس و .. به دلايل اقتصادي و مذهبي، چنان ادغام قوميتي در آنها وجود دارد كه هر كدام از آنها ايران كوچكي به شمار مي روند. در حالي كه اكثر اين استان ها هم اكنون فارغ از اختلافات قوميتي بويژه در زمينه انتخابات مي باشند اين طرح باعث گرايش ساكنين آنها به قوميتهاي خود شده و اختلافات جديدي را در اين حوزه ها بر ميانگيزاند و راي دهي بر مبناي صلاحيت را به چالش ميكشاند. ضمن اينكه اين امر باعث خواهد شد تا اقليت هاي قومي و مذهبي مختلف در استانهاي كشور از نقش چنداني در انتخابات برخوردار نشوند چراكه امكان راي آوردن قوميت هاي غالب ساكن در هر فضاي انتخابي بسيار بيشتر بوده و ممكن است عدالت اجتماعي با اين طرح به چالش كشيده شود.