0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000071696716.jpg

 

 

آینه جم - شهید آیت الله شیخ ابوتراب عاشوری از روحانیون انقلابی استان بوشهر بود که پس از سال ها مبارزه علیه حکومت ستم شاهی محمد رضا پهلوی در ۱۳ آذرماه سال ۱۳۵۷ درحال وضو گرفتن برای اقامه نماز به دست ساواک به درجه رفیع شهادت نایل شد.

به گزارش آینه جم سالروز تاسیس مدرسه سعادت بوشهر در روز ۱۸ اسفندماه سال ۱۲۷۸هجری شمسی، با توجه به اهمیت فرهنگی و تاریخی این مدرسه، به عنوان روز ملی بوشهر تعیین شده است به همین مناسبت از سال ۱۳۷۸ که این نامگذاری انجام شده است شهرداری و شورای اسلامی شهر بوشهر از دوازدهم تا هجدهم اسفندماه به مدت یک هفته آیین هایی برای گرامیداشت روز بوشهر و ویژه برنامه های را نیز به اجرا می گذارند.

یکی از ویژه برنامه های نکوداشت روز بوشهر انتخاب و معرفی چهره های شاخص این شهر در زمینه های مختلف است که امسال به رسم تقدیر مسؤولان شهربوشهر سه نفر از چهره های شاخص این شهر که یکی چهره علمی این شهر پزشک متخصص قلب دکتر ابراهیم شفیعی بود و دیگری شهروند افتخاری این شهر بنام اکرم السادات سکاکی که کارهای عام المنفعه با نمایندگی آبشار عاطفه ها داشت و سومین شخصیت نیز شهید شاخص انقلاب اسلامی استان شهید آیت الله شیخ ابوتراب عاشوری است.

شهید ابوتراب عاشوری روحانی مبارز انقلاب اسلامی بوشهر در دوران حکومت رژیم پهلوی دوم بود که در روستای حیدری شهرستان دشتی در سال ۱۳۱۲ در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود و پدر او نیز روحانی و واعظ منتفذ در بین مردم تنگستان بود.

شیخ ابوتراب عاشوری تحصیلات خود را در نجف و سپس قم گذراند و برای مبارزه و آگاهی بخشی مردم به بوشهر آمد.

این شهید مبارزات خود را علیه رژیم ستم شاهی از سال ۱۳۴۱ در بوشهر آغاز کرد و سرانجام در ظهر ۱۳ آذرماه ۱۳۵۷ مصادف با سوم محرم توسط سازمان ساواک رژیم پهلوی به شهادت رسید.

از این رو خبرنگار ایرنا با یکی از فرزندان شهید ابوتراب عاشوری به گفت وگو نشست تا ابعاد پنهان شخصیتی و زندگی این شهید شاخص را بررسی کندآنچه می خوانید حاصل این گفت وگو است.

شهید عاشوری انقلابی مبارز/ شهید شاخص بوشهر

لطفا خود را معرفی کنید.
محمدرضا عاشوری فرزند هشتم شهید شیخ ابوتراب عاشوری هستم.

- چند فرزند بودید؟
ما نه نفر بودیم؛ پنج خواهر و چهار برادر

- آیا شما از فعایت های پدر یا لحظه شهادت چیزی به خاطر دارید؟
-خیر، من سن کمی داشتم شاید دو یا سه ساله بودم و بیشترین اطلاعاتی که دارم از خانواده ونزدیکان و تحقیقات است.

شهید عاشوری شخصیتی بسیار تأثیرگذار در همه ابعاد زندگی‌شان بودند و ویژگی‌های فوق‌العاده‌ای داشتند، از دوران کودکی تحصیل را آغاز کردند و برخلاف معمول که کودکان در شش یا هفت‌سالگی وارد مکتب می‌شدند، ایشان خیلی زودتر تحصیل را شروع کردند.
- پدرشان مقدمات آموزش را بر عهده داشت و ایشان با علاقه‌ای شدید، در همان مکتب‌خانه‌های قدیمی تحصیل کردند، پس از آن، برای ادامه آموزش نزد یکی از علمای بزرگ منطقه به نام سید عیسی رکنی رفتند، این عالم از شخصیت‌های برجسته علمی و اخلاقی جنوب کشور و اهل بخش زیارت ساحلی شهرستان دشتی بودند و تأثیر زیادی بر شهید گذاشتند.

عزیمت به نجف برای کسب دانش

شهید مدتی در دوران کودکی و نوجوانی نزد این عالم تلمذ کردند، سپس به توصیه همین استاد و دیگر بزرگان، تصمیم گرفتند برای ادامه تحصیل به نجف بروند و در سنین نوجوانی با عشق و علاقه فراوان وارد حوزه علمیه شدند و از همان زمان مسیر خود را انتخاب کردند، خانواده‌ای که شهید عاشوری در آن رشد کردند، خانواده‌ای مذهبی، اهل علم و مورد احترام مردم بودند، این فضا باعث شد که علاقه‌اش به تحصیل علوم دینی از همان کودکی شکل بگیرد.
حدود ۱۲ یا ۱۳ ساله بودند که به نجف رفتند، ازآنجاکه مقدمات علوم دینی را از قبل آموخته بودند، وقتی وارد حوزه نجف شدند، درست مانند کسی بودند که بخواهد وارد دبستان شود اما سال‌های ابتدایی را گذرانده باشد، به همین دلیل، با استعداد و زمینه‌ای که داشتند، خیلی سریع پیشرفت کردند.

دریافت لقب " درنجف" از آیت الله حکیم

شهید عاشوری در نجف، در جوار حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع)، با دقت و علاقه فراوان علوم دینی را نزد استادان برجسته آموخت، در آن زمان حوزه علمیه نجف همواره یکی از مهم‌ترین مراکز علمی و اجتهادی در جهان تشیع بود، هر طلبه‌ای که وارد این حوزه می‌شد، اگر استعداد داشت، می‌توانست از این فرصت برای رشد علمی و معنوی خود استفاده کند.
شهید عاشوری با استعداد و علاقه زائدالوصفی که به تحصیل علوم دینی داشت، خیلی زود به مرتبه اجتهاد درونی رسید. استعداد درونی او در اجتهاد به‌سرعت شکوفا شد و در حوزه نجف مورد توجه علمای بزرگ قرار گرفت. در مدت کوتاهی به درجه‌ای عالی دست یافت و این دوران که مدت ۱۰ سال بود را می گذراند، طوریکه رئیس وقت حوزه علمیه، حضرت آیت‌الله عظما حکیم، به او لقب خاص «در نجف» داد که نشان‌دهنده جایگاه ویژه او در میان علما بود.

نکته قابل‌توجه در مورد ایشان این است که علاوه بر تسلط بر علوم دینی، نگاه وسیع و دقیقی به مسائل داشت و بخوبی زمانه خود را می‌شناخت و آگاه و زمان‌شناس بود که در کنار مطالعات دینی، همواره مسائل روز را نیز بررسی می‌کرد.

بازگشت به ایران برای ازدواج
پس از طی این مراحل علمی، برای ازدواج به ایران بازگشت و به توصیه پدرش، ازدواج کرد، او که قبل از دهه ۲۰ برای تحصیل به نجف رفته بود (احتمالاً حدود سال ۱۳۲۰-۱۳۲۱ هجری شمسی)، در اوایل دهه ۳۰ به کشور بازگشت.
پس از ازدواج، پدرش به او توصیه کرد که برای تبلیغ دین به منطقه خود بازگردد، زیرا حضور یک شخصیت علمی برجسته در آنجا بسیار ضروری بود، اما پس از ازدواج، تصمیم گرفت که دوباره به نجف بازگردد، این بار، همراه با مادر خود از بوشهر به سمت خوزستان و سپس آبادان رفتند تا از آنجا راهی نجف شوند. اما سفر به عراق با مشکلاتی همراه بود؛ یا لنج دچار مشکل می‌شد، یا قایق امکان حرکت نداشت، یا عوامل دیگری مانع سفر می‌شدند، در نتیجه، چند ماه در آبادان ماندند تا شرایط مناسب برای ادامه سفر فراهم شود.

شهید عاشوری انقلابی مبارز/ شهید شاخص بوشهر

حامی جدی جریان انقلابی در آبادان

در همین مدت که در آبادان اقامت داشتند صاحب نخستین فرزند خود شدند، خداوند اولین فرزندشان که خواهر بزرگ ما است را در همان دوران به آنها عطا کرد و این مقطع از زندگی ایشان، نقطه عطفی در مسیر خانوادگی و علمی او بود.

شهید عاشوری، در دوران اقامت در آبادان، ارتباط نزدیکی با بزرگان منطقه، علما و روحانیون داشت، در همین دوره، با شخصیت‌های برجسته‌ای آشنا شد و فعالیت‌های خود را در مسیر علم و انقلاب ادامه داد.
حدود چهار یا پنج سال پیش، توفیق حضور در یادواره شهید عاشوری در مشهد مقدس را داشتم، این مراسم در راستای بزرگداشت شهدا برگزار شد و آیت‌الله جزایری نیز در آن حضور داشتند. ایشان در سخنرانی خود گفتند که شهید عاشوری از دوستان نزدیکشان بوده و با یکدیگر فعالیت‌های انقلابی انجام می‌دادند، او را یکی از حامیان جدی جریان انقلابی در منطقه معرفی کردند.

حضور در قم و ورود به حلقه شاگران امام خمینی (ره)

با توجه به اینکه شرایط سفر به نجف فراهم نشد، شهید عاشوری تصمیم گرفت به قم برود، در سال ۱۳۳۷ از آبادان راهی قم شد، زیرا با وجود تلاش‌های مکرر، امکان رفتن به نجف برای او فراهم نشد، شاید این یک توفیق الهی بود، چرا که حضور در قم زمینه‌ساز آشنایی او با حضرت امام خمینی (ره) شد.
با ورود به قم، او در درس اخلاق و فقه حضرت امام شرکت کرد و ارتباط نزدیکی با علمای برجسته حوزه علمیه قم از جمله آیت الله بهجت و بروجردی و غیره برقرار کرد؛ او حتی تقریرات دروس امام خمینی را می‌نوشت و از همان سال‌های ۱۳۳۷-۱۳۳۸، در حلقه شاگردان برجسته امام قرار گرفت.

در سال ۱۳۳۹، که مصادف با وفات حضرت آیت‌الله بروجردی بود، در خانه خود جلساتی را با طلاب برگزار می‌کرد.
مادرم نقل می‌کردند که در آن زمان، خانه‌ای کوچک داشتند که با یک پرده ساده به دو بخش تقسیم شده بود؛ یک بخش برای زندگی خانوادگی و آشپزخانه و بخش دیگر مخصوص پذیرایی از طلبه‌ها و مهمانان، او از همان دوران، تلاش زیادی برای معرفی شخصیت امام خمینی (ره) به‌عنوان یک مرجع بزرگ برای شیعیان داشت.
با وجود ارتباط با دیگر مراجع بزرگ همچون آیت‌الله میلانی در مشهد، آیت‌الله حکیم در نجف، و آیت‌الله بروجردی در قم، نگاه ویژه‌ای به حضرت امام داشت و او را شایسته مقام مرجعیت عالی و عام می‌دانست.
این باور و شناخت او از امام، حتی پیش از وقایع سال ۱۳۴۲ و دستگیری امام خمینی شکل گرفته بود، او برخی از تقریرات دروس امام را نیز ثبت کرده بود، که نشان‌دهنده دقت و توجه ویژه‌اش به مباحث علمی و فقهی بود.

نامه نگاری برای حفظ تماس با بزرگان حوزه نجف

از نظر علمی، به نظر علما شهید عاشوری در فقه و اصول پیشرفت چشمگیری داشت، او در این مسیر، با جدیت و تلاش بی‌وقفه درس خواند و مورد تحسین علمای برجسته زمان خود قرار گرفت. مادرم می‌گفت که او تمام وقت خود را صرف تحصیل، تعمق در علوم دینی و مطالعه می‌کرد. کوچک‌ترین فرصتی را برای یادگیری از دست نمی‌داد.
برنامه روزانه‌اش نیز نشان‌دهنده تعهد و سخت‌کوشی او بود؛ همیشه پیش از نماز صبح به حرم حضرت معصومه می‌رفت، و پس از نماز، به مطالعه و تدریس می‌پرداخت. این روند تا اواخر سال ۱۳۴۱ ادامه داشت و در قم بودند.

در همین دوران، شهید عاشوری تمام تلاشش را کرد که ارتباطش با حوزه نجف قطع نشود، او از طریق نامه‌نگاری با علما و بزرگان حوزه، این ارتباط را حفظ می‌کرد.

بازگشت دوباره به بوشهر و آغاز فعالیت‌های دینی

بااین‌حال، تصمیم گرفت برای تبلیغ مستقل به بوشهر برود و فعالیت‌های دینی و اجتماعی خود را در این شهر آغاز کند.
با ورود به بوشهر، تمام توان خود را صرف تبلیغ دین کرد، اما تبلیغ او یک فعالیت صرفاً سنتی نبود، او یک جریان زنده، پویا و تأثیرگذار ایجاد کرد، مسیری که انتخاب کرده بود، از روی آگاهی و شناخت بود و با تمام توان در آن گام برداشت، هیچ‌چیز مانع او نشد؛ نه خانواده، نه موقعیت اجتماعی و نه دیگر مسئولیت‌های زندگی‌اش. درعین‌حال، هرگز از وظایف اصلی خود غافل نشد.
یکی از ویژگی‌های بارز شهید عاشوری، زمان‌شناسی او بود. او به‌خوبی وظایفش را می‌شناخت و با دقت و مسئولیت‌پذیری کامل آنها را انجام می‌داد، فعالیت او، تنها به حوزه علم محدود نبود؛ بلکه نگاه عمیقی به مسائل علمی، دینی، فرهنگی و سیاسی داشت. این کار ساده‌ای نبود و نیاز به درک و آگاهی گسترده‌ای داشت که او از آن برخوردار بود.

هشدار به مردم در مورد رژیم صهیونیستی اسرائیل

نکته قابل‌توجه این است که او در سال۱۳۴۳، زمانی که بسیاری هنوز آگاهی کافی درباره رژیم صهیونیستی نداشتند، درباره تهدیدات اسرائیل صحبت کرد. او مردم را برای مقابله با این تفکر آماده می‌کرد و می‌گفت: «ما همه در جنگیم.» درحالی‌که هنوز بسیاری ابعاد این مسئله را به‌درستی درک نکرده بودند، او مردم را آگاه می‌ساخت و به آن‌ها هشدار می‌داد.
همچنین، او همواره مردم را تشویق می‌کرد که در انتخاب مرجع تقلید، آگاهانه عمل کنند، با اینکه با بسیاری از علما و مراجع بزرگ ارتباط داشت و از برخی از آنها اجازه اجتهاد گرفته بود، به مردم توصیه می‌کرد که از امام خمینی (ره) تقلید کنند. او اعتقاد داشت که امام، شخصیتی است که هدف و مسیرش برای رضای الهی مشخص است و همانند معصومین، ویژگی‌های لازم برای رهبری جامعه اسلامی را دارد.
شهید عاشوری معتقد بود که یک جامعه اسلامی، که مردم آن مسلمان و پایبند به اصول تشیع هستند، نباید تحت حکومت یک فرد ظالم قرار بگیرد، به نظر او، حکومت اسلامی باید در اختیار شخصیتی باشد که از دل مردم و بر اساس اصول اسلام برگزیده شده باشد، او این دیدگاه را پیش از انقلاب اسلامی نیز مطرح می‌کرد و می‌دانست که مردم ایران اسلام را می‌خواهند. بعد از انقلاب، وقتی بیش از ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند، این مساله تأییدی بر باورهای او بود.

محبوبیت سریع در منطقه
با ورود به بوشهر، او فعالیت تبلیغی خود را با قدرت و توان کامل آغاز کرد. طبیعی بود که چنین شخصیت علمی و روحانی‌ای، که هم توان علمی بالایی داشت و هم مورد توجه و محبت مردم بود، خیلی زود در منطقه محبوب شود. در آن زمان، تعداد علمای آگاه و دین‌شناس در منطقه بسیار کم بود، و مردم بوشهر و حتی دیگر شهرهای جنوب ایران، او را به‌عنوان یک استاد برجسته شناختند، همچنین، ارتباطش با علمای خوزستان نیز هرگز قطع نشد و همچنان در مسیر گسترش آگاهی و بیداری اسلامی گام برمی‌داشت.
شهید عاشوری نه‌تنها ارتباطش با علما و بزرگان نجف و قم را حفظ کرده بود، بلکه با مناطق و شخصیت‌های علمی و مذهبی دیگر نیز در ارتباط بود. او با علمای شیراز، فارس و دیگر نقاط کشور ارتباط داشت و حتی ارتباطاتی در خارج از کشور نیز برقرار کرده بود. گزارش‌هایی که علیه او به ساواک ارسال می‌شد، نشان می‌دهد که فعالیت‌های او همواره تحت نظارت و پیگیری شدید نیروهای امنیتی قرار داشت.

شهید عاشوری انقلابی مبارز/ شهید شاخص بوشهر

- آیا توسط ساواک بازجویی هم می شدند؟
یکی از مسائلی که بر آن تأکید دارم این است که او فردی نبود که فقط در یک محدوده خاص فعالیت کند، ارتباطات گسترده‌ای با علمای برجسته، افراد تأثیرگذار و گروه‌های مختلف داشت. این موضوع به‌وضوح در اسناد موجود ثبت شده است
در مورد حمله ساواک به خانه شهید عاشوری، برخی گفته‌اند که تنها پس از شهادت ایشان، ساواک به خانه‌اش رفته است؛ اما چنین چیزی درست نیست، اسناد نشان می‌دهد که او از سال ۱۳۴۲ تحت نظر بوده و این نظارت تا زمان شهادتش ادامه داشته است.

بررسی اسناد و مدارک تاریخی نشان می‌دهد که ساواک به‌شدت بر فعالیت‌های شهید عاشوری نظارت داشته و تمامی تحرکات او را به‌صورت مرتب به مرکز گزارش می‌داده است، این نظارت تنها به ساواک بوشهر محدود نبود، بلکه گزارش‌های مربوط به او مستقیم به مقامات عالی‌رتبه ساواک در مرکز ارسال می‌شد. اسناد منتشرشده در مجموعه "اسناد انقلاب اسلامی استان بوشهر" و همچنین کتاب‌های مرتبط با سازمان اطلاعات، همگی تأیید می‌کنند که او یکی از شخصیت‌هایی بود که به‌طور خاص تحت نظر قرار داشت.

در خصوص سئوالتان بله بارها و بارها پدرم برای بازجویی رفته بود و خانواده هم عادت کرده بودند و همراه او بودند.

فعالیت زیر ذره بین ماموران امنیتی
برای بررسی دقیق این موضوع، اسناد و مدارک متعددی را تطبیق داده‌ایم. علاوه بر این، خاطرات شفاهی بسیاری از علمای هم‌دوره او، افرادی که با او همکاری داشتند و کسانی که از نزدیک با فعالیت‌هایش آشنا بودند، جمع‌آوری شده است، این تحقیقات نشان می‌دهد که او شخصیتی چندوجهی و بسیار تأثیرگذار بوده است.
فعالیت‌های سیاسی در آن دوران، کار ساده‌ای نبود. اما شهید عاشوری با هوش، تدبیر و درایت خود توانسته بود به‌صورت تشکیلاتی و زنجیره‌وار عمل کند. او فردی بسیار خوش‌فکر، مستعد و آینده‌نگر بود. اقدامات سیاسی در آن دوره بسیار خطرناک بود و هر حرکت او زیر ذره‌بین مأموران امنیتی قرار داشت.
تمام گزارش‌هایی که علیه او ثبت شده، مستقیم توسط رئیس ساواک بوشهر تهیه و به مقامات بالاتر ارسال می‌شد، این نشان می‌دهد که رژیم پهلوی، او را فردی بسیار خطرناک برای بقای خود می‌دانست و به‌صورت جدی فعالیت‌هایش را تحت کنترل داشت.

خلوص و صداقت، پرهیز از تظاهر
شهید به‌قدری کم‌ظهور بودند که کارش عجیب به نظر می‌رسید، نه اینکه بخواهم بزرگ‌نمایی کنم یا تبلیغات خاصی داشته باشم این طور نبود که ایشان تظاهر داشته باشند، ساختار کار و عملکرد وی به‌گونه‌ای بود که خلوص نیت در آن به وضوح نمایان بود.
-گاهی برخی از افراد را نمی شود نه تبعید نه زندانی و شکنجه کرد و نه کار دیگری و تنها کشتن و ترور او می تواند به نفع رژیم سفاک باشد و شهید
شهید عاشوری مردمی بود خانه اش هم بهزیستی و تامین اجتماعی و هم کمیته امداد و سازمان تبلیغات بود.
حاج آقا قرائتی می گوید " سالی که به دعوت شهید عاشوری به بوشهر آمدم شب اتاقی در اختیارمان بود که محل اقامت علمایی بود که از سرتا سر ایران به دیدن شهید عاشوری می آمدند در خانه شما تا صبح باز بود و مثل کاروانسرا مردم می آمدند و ما خواب به چشم هایمان نمی آمد.

باور دارم که اگر به ماندگاری ایشان نگاه کنیم، این ماندگاری به‌خاطر صداقت و خلوص ایشان بود. نگاه ایشان عمیق و اعتقادی بود، نه فقط سیاسی. در سیاست هم ایشان به هیچ‌وجه سیاست‌زده نبودند، بلکه اگر وارد سیاست می‌شدند، به این دلیل بود که این سیاست باید مطابق با تدینشان باشد، دین‌شان همان سیاستی بود که پیغمبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) در پیش گرفته بودند.

- در مورد شهادت شهید عاشوری، آیا مادر شما چیزی در این‌باره به شما گفته بودند؟
بله، ایشان به‌دلیل سخنرانی‌های زیاد و صحبت کردن با مردم، مشکلاتی برای حنجره‌شان پیش آمد، به همین دلیل باید عمل جراحی می‌کردند. ،تی مدتی خارج از کشور رفتند، اما پزشکان به ایشان توصیه کرده بودند که دیگر نباید صحبت کنند، این برای ایشان بسیار سخت بود، چرا که یک مبلغ بود و نمی‌خواست از سخن گفتن خودداری کند، در نهایت تصمیم گرفتند به قم بروند، در اواخر سال ۱۳۵۶ و در دوران اوج انقلاب، ارتباط ایشان با امام خمینی (ره) همچنان برقرار بود.

تعطیلی بازار بوشهر با پیام شهید عاشوری
شهید عاشوری به دلیل نفوذ زیادی که در میان مردم و کسبه بازار داشت، توانستند این پیغام را منتقل کنند که "باید سه روز بازار بوشهر تعطیل شود" این اقدام یکی از اولین گام‌ها برای نشان دادن واکنش مردم در برابر شهادت فرزند امام، آیت‌الله مصطفی خمینی بود.

یکی ازاولین شهرهایی که به خاطر شهادت فرزند امام و تعطیل شد، شهر بوشهر بود، این واقعه از اهمیت بسیاری برخوردار بود، پس از این اتفاق، وضعیت بیماری شهید عاشوری شدت گرفت، به روستاهای قم رفتند تا کمتر صحبت کنند.

- چه چیزهایی باعث شهادت شهید عاشوری شد؟
سخنرانی‌های ایشان بویژه در عید فطر، از مهم‌ترین لحظات تاریخ انقلاب بود، در این سخنرانی‌ها، ایشان به شدت علیه رژیم شاه و دولت آن زمان صحبت کردند. این سخنرانی‌ها، به عنوان یکی از نقاط عطف حرکت‌های انقلابی شناخته می‌شود. در تهران نیز شهید مفتح به شدت فعال بودند و همیشه با شجاعت و قدرت در برابر رژیم مبارزه می‌کردند اما انگار بین صحبت های شهید مفتح و پدرم ارتباطی بود هر دو مثل هم سخنرانی کرده بودند ولی پدر بسیار کوبنده بود و از همان روز ساواک بیشتر روی او فشار می آورد.

- بازوان شهید عاشوری در بوشهر چه کسانی بودند؟

در منطقه ساحلی بخش دلوار و دشتستان، برازجان، وحدتیه و دیگر نقاط استان، ایشان افرادی را در کنار خود داشت، او درکل روحانیت استان را هدایت می کرد، گفته می‌شود که ارتباطاتی با تهران برقرار می‌شد، ۳۰ تا ۴۰ نفر از افرادی که در این جریان بودند، توسط شهید عاشوری به بوشهر دعوت شدند و این بسیار سخت بود در دورانی که ساواک فعال بود و سخت می گرفتند و این خیلی شجاعت می خواهد.
او شبکه سازی و جریان سازی می کرد و همیشه هم در خانه روی همه باز بود و منزل او یک مرکز انقلابی بود.
-مدتی پس از انقلاب نیز خانه شهید محل اجلال امام جمعه بود ولی چون ساختمان قدیمی و فرسوده بود تخریب شد و دیگر درست نشد.

شهید عاشوری انقلابی مبارز/ شهید شاخص بوشهر

ارتباط نزدیک با بزرگان انقلاب

ارتباط نزدیکی با آیت الله مکارم و سبحانی داشته اند در جلساتی با شهید مطهری، شهید طالقانی و دیگر شخصیت‌های انقلابی شرکت می‌کردند. به یاد دارید که شهید مطهری حتی دعوت‌شده بود که به بوشهر بیاید و البته که افراد خارجی هم در این جلسات حاضر می‌شدند. ایشان با بسیاری از انقلابیون ارتباط نزدیک داشتند و در سال‌های نزدیک به شهید مطهری، ارتباطات خارج از کشور هم با شخصیت‌های بزرگی چون شهید بهشتی برقرار کرده بودند.

یکی از ارتباطاتی که باید به آن اشاره کرد، نامه‌ای است که آیت‌الله عاشوری به آقای مرحوم کافی نوشته بود، این نامه به‌عنوان یک سند موجود است که در آن مرحوم کافی می‌نویسد که در مشهد گرفتار است و بعد از برگشت به تهران، به بوشهر خواهد آمد. این نوع ارتباطات نشان‌دهنده سطح بالای تشکیلاتی ایشان بود، همچنین باید بگویم که ایشان از نظر کار تشکیلاتی هیچ کمبودی نداشتند.

اما نمی شد، زیرا خبر رسید مبنی بر اینکه شهید مدنی به بوشهر تبعید شده است، این امر باعث شد که شهید عاشوری از بوشهر به کنگان برود و شهید مدنی را از آنجا بیاورد. این برنامه‌ها و ارتباطات ایشان با دیگر شخصیت‌های بزرگ انقلاب بسیار مهم بود، جالب اینجاست که بسیاری از روحانیون تبلیغی که به استان بوشهر می‌آمدند، به گونه‌ای عمل می‌کردند که در مسیر انقلاب و حرکت‌های مبارزاتی قرار می‌گرفتند.
یکی از افرادی که به شدت به امام نزدیک بود، آیت‌الله محمد یزدی بود، او یکی از پیشگامان انقلاب بود و در دوران پس از پیروزی انقلاب نیز از تاثیرگذاران برجسته بود، امام نیز وقتی از پاریس به تهران آمد، مدتی در منزل آیت‌الله یزدی اقامت داشتند، این ارتباطات، حتی در مقاطع مختلف، باعث تقویت جنبش انقلابی در کشور شد.
شهید عاشوری با وجود بیماری شدید باز هم به فعالیت‌های انقلابی‌اش ادامه داد تا نزدیک محرم که ایشان به طور جدی وارد جریان مبارزاتی شد، در آن زمان، بسیاری از افراد می‌آمدند و از ایشان می‌خواستند که در مراسم محرم و سخنرانی‌ها حضور داشته باشد، اما وضعیت سلامتی ایشان به گونه‌ای بود که دیگر نمی‌توانستند سخنرانی کنند، همین مسائل باعث شد که با شروع محرم، ایشان به شدت تحت فشار قرار بگیرد از این جهت به خانه دوست خود رفت و چون نگران دوستش بود که مشکلی بخاطر حضور شهید برای دوستش پیش نیاید به خانه عمو و برادرش رفت.

- در خصوص خاطره شهادت پدرتان کسی چیزی به شما گفته است؟

بله مادر مرحومم برایم این را تعریف کرده بودند که چون سن کمی داشتم و شیرین زبانی می کردم پدرم مرا بسیار دوست داشت و به مادرم سفارش می کردند که هرطور شده ساعتی در روز مرا نزد او ببرند تا کمی مرا ببینند که گاهی یا به خواهر بزرگتر و یا گاهی نیز به همراه مادرم می رفتم همان روز لباسی تمیز برتنم کردند و من با مادر مرحومم راهی خانه عمویم می شوم، خانه عمومیم تا خانه ما مسیر کوتاه تری بود و پدرم در مجلسی خانه عمو اقامت داشت و کمی پدر با من سرگرم می شود و من گویا بهانه می گیرم که می خواهم نزد پدرم بمانم ولی پدرم می گوید: امروز نه، به خانه بروید و آن روز اصلا قبول نمی کند که من نزدشان بمانم و من را به همراه مادر راهی خانه کردند.
گویا خود خبر از حادثه داشت و بعد از ان ظهر از ساعت دو یا سه گذشته بود که تمام کوچه های منتهی به خانه عمویم توسط ساواک بسته می شود و در حالیکه شهید روبه روی روشویی ایستاده بود و در حال وضو گرفتن بود با لگد به در می زنند و در را می شکنند و پدرم را به شهادت می رسانند.

به قول امام که می گفتند شخصی که می تواند جریان ساز انقلاب باشد را حتما هم ترور شخصیتی و هم ترور جسمی می کنند شیخ ابوتراب را بدون هیچگونه محاکمه ای در روز روشن ترور کردند و بابت آن متحمل هزینه بسیار گزافی هم شدند که خود را بیشتر از بیش در چشم مردم سیاه و خوار کردند.
اما بازهم به هدفی که می خواستند نرسیدند و چهلم شهید مصادف شد با پیروزی انقلاب که امام پیام داد به خانواده به همراه ایت الله یزدی و ایت الله طاهری خرم آبادی و شرعی و قمی به بوشهر فرستادند.

- خاطره ای ماندگار از مادرتان در مورد شهید عاشوری دارید؟

-مادرم تعریف می کرد همیشه رفت و آمد طلاب به خانه ما بسیار زیاد بود و مهمانان زیادی از سرتا سر ایران به خانه می آمدند و امکانات زیادی هم آن موقع نبود و مجبور به پخت و پز در خانه بودیم و مثل الان نمی شد غذا از بیرون تهیه شود، یک روز که بسیار در گیر پخت و پز در آشپز خانه و بسیار خسته بودند و عرق برجبین داشتند پدرم وارد آشپزخانه می شوند و حال و روز مادرم را که می بینند می گویند: شما وضعیت سختی را متحمل می شوید این حال را از حال عادی خارج کن و به آن روح الهی دهید بگو خداوندا این کارها را برای تو ونگه داشتن اسلام می کنم و فقط برای بندگانت نیست بلکه برای رضای تو این سختی را تحمل می کنم و این مسیر را می رویم.
در همه حال یاد خدا از ذهنشان نمی رفت و در همه حال به رضایت خدا و قرب پروردگار نظر داشتند، دشمنان داخلی بدتر از دشمنان خارجی هستند کسانی که انقلاب کردند نگاهی الهی داشتند و خود را نمی دیدند بلکه خداوند را می دیدند شهادت همین معنی را دارد کسی که شهادت را می پذیرد یعنی کسی که خود را نمی بیند بلکه خداوند را می بیند خیلی ها انقلاب کردند چرا این انقلاب ماندگار شد چون بحث الهی بودند.
شما ببینید امام می گفت انقلاب کار خدا بود خرمشهر را خدا آزاد کرد و همه چی را خدا انجام داد، خداوند را در همه لحظات خود متصور شدن اینطور است و برا شهید عاشوری هم همین طور بوده است و منیتی وجود نداشته است و اگر دست نوشته ها و سخنرانی ها را ببینید متوجه می شوید.

خاطره فرزند همسایه شهید عاشوری

پسر یکی از همسایگان شهید نقل می کرد که یک روحانی به خانه ما آمد و به او گفتیم ما هم شیخ اینجا داریم و او هم گفت ما را نزد او ببر و وقتی او را نزد شهید عاشوری آورد و به خانه برگداند پدر پسر همسایه می پرسد چه شد؟ شیخ ما را دیدی؟ اوهم در جواب می گوید: این شیخ نبود این شاه شیخ بود.
باید پای صحبت های دیگر علما بنشینید تا نظر آنها را در خصوص شهید عاشوری بشنوید، خون شهید عاشوری و امثالهم بود که درخت تنومند انقلاب را آبیاری کرد و نباید به سادگی از آنها گذشت و تلاش کردند که روحانیون جریان ساز اسمی از آنها برده نشود.

پس از شهادت شهید عاشوری چه افرادی جای او به منبر رفتند؟

-پس از این اتفاق امام(ره) دستور داد که آقای طاهری خرم آبادی و یزدی آمدند و به منبر می رفتند.

شهید عاشوری انقلابی مبارز/ شهید شاخص بوشهر

آیا روحانی بودن شما ربطی به پدرتان دارد؟

-هم خودم علاقه داشتم و هم توصیه بود و هم اینکه بله پدرم نیز در تصمیمم اثر داشت و پدرم نیز دوست داشت که فرزندانش به این سمت بیایند و از بقیه برادرانم دو نفر دیگرمان نیز معمم هستند.
بعد از شهادت پدرم، مادرم ما را به قم برد این خواسته پدرم بود و این برایم افتخار است هم هجرت به قم و هم تعلیم و تربیت، مادرم برای نگهداری از ما خیلی زحمت کشید و مدیون او هستم ولی خود راضی هستم از راهی که انتخاب کرده ام.
سخن پایانی
درمورد شهید عاشوری می گویم: در اوج اقتدار علمی و شایستگی اخلاقی، مردمداری و نفوذ کلام و ظاهر جذاب تمام توان خود را بکار برد و علم خود را به درحه عمل رساند و در طول حیات تلاش کرد آنچه رضایت خدا را در پی داشت انجام دهد.
خیلی چیزها باعث تزلل در این زمانه می‌شود اما همیشه بدانیم شهدا راه درست را به ما نشان می دهند شاید مشکلات معیشتی سخت باشد اما نباید از اصل دور شویم خدای نکرده افول کنیم و کم بیاوریم، راهی را که شهید عاشوری ها برای ما مشخص کردند باید این راه هدایت را پیش رویم و مکتب را پیدا کنیم.

[کد خبر:AJ49482]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب