آینه جم؛ سیف اله حسنی پور
بارها و بارها در خصوص پروژهی آبرسانی از سیراف به جم نوشتهایم. آخرین آن به صورت مفصل در قالب گزارشی با عنوان «قصهی چهار هزار روز و یک شب پروژهی آبرسانی به جم/ عصای شیخ موسی معجزه میکند؟» را در شماره پیشین «نسیم جم» شاید خوانده باشید.
در آن گزارش به زبانی ساده، جزئیات و مشخصات کامل پروژه در طی 12 سال از شروع آن و اینکه چگونه اسیر بازی های سیاسی شده را توضیح دادیم اما اکنون قدری تخصصی به عمده دلایل تاخیر در اجرای این پروژه حیاتی که اگر زودتر به اتمام نرسد، فضای استان را به سمت امنیتی شدن میبرد میپردازیم.
پروژه آبرسانی از سیراف به جم و سایر پروژههای بر زمین مانده در سطح استان همچون راه آهن شیراز به بوشهر یا حتی جادهی جم به فیروزآباد و... آنقدر در اجرای آنها تاخیر ایجاد شده که بیش از یک دهه پای ثابت خطبههای نماز جمعه شهر جم و تیتر اول رسانههای محلیست.
آیا علت به سرانجام نرسیدن پروژههای این چنینی این است که پیمانکار توان اجرای پروژه را نداشته یا اینکه کارگران و مهندسان دخیل در امر کمکاری کرده اند و یا اساساً این پروژه ها اهمیت اجرایی نداشته اند؟
بدون شک این سه دلیل نخواهد بود که اگر هم بود؛ اولاً مطابق با شرایط عمومی پیمان در اسرع وقت میتوان پیمانکار را خلع ید کرد؛ چه بسا که در پروژه آبرسانی جم (بخش انتقال برق به پروژه) همین اتفاق افتاد.
ثانیا؛ اگر اکیپ اجرایی کمکاری میکرد، پروژه به این مرحله هم نمیرسید کما اینکه پروژه آبرسانی به جم در بخش خط انتقال آب پیشرفتی بالای 90 درصد دارد و ثانیا اینکه اهمیت و ضرورت پروژهای همچون آبرسانی به جم در حد امنیت شهرستان جم میباشد. لذا آنچه به گمان نگارنده موجب افزایش زمان اتمام پروژه آبرسانی از سیراف به جم یا سایر پروژه های این چنینی در استان هست به دلایل زیر می باشد:
اولین دلیل عدم به پایان رسیدن پروژهی آبرسانی سیراف به جم یا سایر پروژههای این چنینی، ضعف در دانش مدیریت پروژه در بین مسئولان است.
در طول 12 سال گذشته که از عمر این پروژه گذشته است، کدام مسئول از کارفرما یا پیمانکار برنامهی زمانبندی و یا در واقع ساختار شکست کار این پروژه را مطالبه کرده است؟
بالغ بر صدها جلسه با حضور کارفرما، مشاور، پیمانکار و مسئولین محلی برگزار شده است ولی یکبار برنامه زمانبندی در آن ارائه نشده و حتی نه کارفرما و نه مسئولان از نبود این مهم نه اینکه غافل بودهاند به یقین حتی علمی هم در این خصوص ندارند.
مسئولین تا حدی با این مهم بیگانهاند که صدای نفتیها هم درآمده؛ به طوری که ادامه این روند در اخذ سایر اعتبارات اعطایی از وزارت نفت به محیط پیرامون نیز با چالش مواجه کرده و این بزرگترین ضعف در حوزهی مدیریت شهرستان و حتی استان است.
این ضعف در سایر پروژهها نیز به وضوح پیداست. از جمله پروژههای توسعهی بیمارستان جم، جادهی ریز به دژگاه، جادهی ساحلی کنگان به دیر، جادهی جم به فیروزآباد و سایر پروژه های بر زمین مانده در سطح استان.
دومین دلیل، ضعف در بخش اعتباری پروژههاست.
پیشرفت هر پروژهای، نیازمند اختصاص منابع مالی است. هیچ پروژهای به دلیل اهمیت یا نیاز، پایان نخواهد یافت. اما سوال اساسی این است که چرا مسئولان ما بر این باور نرسیده اند که اگر بر ساختار شکست و مدیریت پروژه مسلط نباشند، نمیتوانند منابع مالی به موقع به پروژه تزریق کنند و این میشود سرانجام پروژهای مثل آبرسانی به جم که بر اساس شنیده ها 20 میلیارد تومان صورت وضعیت در قسمتی تنظیم میشود که هنوز روی میز کارفرماست و پیمانکار ادعای آن دارد در حالی که با برنامه زمانبندی پروژه برای پرداخت مالی مطابقت ندارد.
از طرفی هم این سوال مطرح است که اگر از سوی نفت مبلغی معادل 70 میلیارد تومان به همین پروژه اختصاص داده میشود، بعد از نزدیک به یکسال، نماینده مجلس در تاریخ 24 تیرماه 1401 از فرستادن نامهای در خصوص تشکیل کارگروه پیگیری اختصاص منابع خبر میدهد و از آن سو نیز مشاور وزیر ادعا میکند که دستگاه های اجرایی جهت دریافت اعتبار پای کار نیستند؟
سومین دلیل به تنظیم ضعیف قرارداد مابین کارفرما و پیمانکار برمیگردد.
این دلیل دیگر نیاز به توضیح ندارد و متاسفانه پروژه آبرسانی از سیراف به جم شاید 50 درصد اسیر آن شد تا دو دلیل ابتدایی.
در توضیح این بند ذکر این نکته ضروری است که هر دو دلیل ابتدایی در نحوه و یا کیفیت تنظیم قرارداد و یا تمدید آن، حداقل در این پروژه دخیل است.
در پاسخ به تیتر یادداشت به سایر دلایلی دیگر همچون ضعف در مدیریت سیاسی حوزه، منافع شخصی (پدیده تانکریسم)، اختلافات موجود در بین شمال و جنوب استان، صبوری و نجابت مردم شهرستان، شرایط اقتصادی کشور، عدم ثبات مدیریتی و... هم می توان اشاره کرد که از حوصله خواننده خارج است.
و دست آخر اینکه شاید دلیل نرسیدن آب از سیراف به جم، اختلاف ارتفاع 722 متری جم به نسبت سیراف است!
[کد خبر:AJ39522]