IMG-20220329-WA0042.jpg

 

 

آینه جم: ابراهیم قیصری/استان بوشهر پردرآمدترین استان کشور است و عابر بانک جمهوری اسلامی ایران لقب گرفته‌ است. 
صنايع بزرگ گاز و پتروشیمی فرصت بزرگ برای توسعه‌ استان بوشهر است‌ اما محرومیت در استان موج می زند. 
در رسانه ها و همایش ها ؛ مدیران نفتی کشور، انجام مسئولیت هاي اجتماعی را اقدامی برد- برد می‎دانند و معتقدند نمی‎توان فعالیت‎های صنعت نفت در مناطق همجوار تاسیسات را بدون پشتوانه رضایت‎مندی ساکنان بومی، کافی و موثر دانست نگاهي که‌ تاکنون‌ به منصه ظهور نرسیده است ؛ در کشورهای پيشرفته بحث مسئولیت های اجتماعی( CSR) و پیوست هاي عمرانی و زیست صنایع نفتی موضوعی حل شده است اما در کشور ما صنایع نفت‌، گاز و پتروشيمي فعلا مناطق پیرامونی را حذف کرده‌ اند و به فکر جیب دولت و جیب سهامداران خود هستند.
شهرستان‌های میزبان صنايع بزرگ نفت،گاز و پتروشيمي در جنوب‌ بوشهر در زمینه آب، راه ، بهداشت و درمان، محیط زیست، زیرساخت‌های هاي ورزشي و فضای سبز، اشتغال،زیرساخت‌های آموزشی، گرانی ، مسائل اجتماعی ،  ترافیک و خیلی از موارد دیگر با مشکلات عدیده‌ای مواجه‌ اند این درحالیست سود روزانه شرکت‌های واقع در عسلویه، کنگان ، جم و دير بالای یک میلیون دلار است درآمد سرشاری که تاکنون‌ نتوانسته دردی از دردهاي استان محروم بوشهر را درمان کند. 
چرا صنعت نفت‌ در زمینه کمک به منطقه پیرامونی بی توجه است و اگر کمکی هم تاکنون کرده‌ ناچیز بوده است دلایل مختلفي در اين زمينه وجود دارد :
۱- قانونی مدون و الزام آور پیرامون مسئولیت های اجتماعی وجود ندارد و بیشتر توصیه ، تاکید و التماس است؛ نمایندگان استان بوشهر نتوانستند (يا نخواستند) با همکاري نمایندگان استان‌های نفت‌ خیز در قانون برنامه توسعه يا قوانین بودجه سالیانه بند یا تبصره‌ ای لحاظ کنند که شرکت‌های دولتی و خصوصی  واقع در منطقه ملزم شوند سالیانه درصدي از درآمدهای سرشار خود را در زمینه مسئولیت های اجتماعی هزینه کنند.
۲- مسؤولان استان (از ترس از دست دادن صندلي مدیریتی خود )برای گرفتن حق استان هم ناتوان اند در یک مورد قانونی؛ پرداختی های ارزش افزوده شرکت های پتروشیمی  مستقر در عسلویه  فقط در سال گذشته بیش از ۴ هزار میلیاردتومان بوده است و طبق قانون باید ۴۴ درصد از این پرداختی ها به شهرداری ها و دهیاری های استان برگردد؛ سوالی که مسؤولان بوشهر باید پاسخ بدهند سهم استان از این پرداختی ها چقدر است؟ و چه مقدار از این واریزی ها به استان برمی گردد؟!  اگر سهم استان از این اعتبارات پرداخت شود قطعا عمران و آبادانی در استان رونق خواهد گرفت.
۳- برای چانه زنی پیرامون کمک به‌ استان بوشهر و به‌ ویژه شهرستان های متأثر از شرکت های نفت،گاز و پتروشيمي صدای واحدي در استان وجود ندارد فعالان اجتماعی ، مسؤولان دولتي، نمایندگان مجلس و مقامات محلی‌ برای نحوه کمک گرفتن از شرکت‌ها هر کدام ساز خود را می زنند و اتفاق نظری وجود ندارد .
۴- اکثر مسؤولان رده‌ بالاي وزارت نفت‌ و همچنین مدیران و هیأت مدیره شرکت‌های واقع در منطقه‌پارس جنوبی،  غير بومي استان‌ بوشهر هستند، قطعا نگاهي که‌ مدیران بومي براي توسعه دارند بهتر خواهد بود؛ همه‌ مردم و مسؤولان استان بايد حامی مدیران توانمند بومي باشند تا بتوانند پیشرفت کنند و پست های مدیریتی شرکت‌ها به این مدیران برسد. 
۵-استان بوشهر در زمینه بهداشت و درمان فقیر است بیمارستان های جم و عسلویه به عنوان محل درمان مردم منطقه‌ و پشتیبان صنعت باید توسعه‌ یابند در این زمینه سازمان تامین اجتماعی خیلی ضعيف عمل کرده است ؛ بر اساس قانون ،سهم درمان، 9 بیست و هفتم دریافتی ها از محل حقوق و دستمزد کارگران و بیمه شدگان است، با یک حساب سرانگشتی می توان سهم درمان را از محل پرداختی های بیمه تامین اجتماعی شهرستان های عسلویه و جم در ماه و سال محاسبه کرد که چند صد میلیارد تومان است آیا تامین اجتماعی در جم، عسلویه و حتی کنگان بیمارستانی در شان بيمه شدگانش احداث کرده است ؛ مسؤولان استان و نمایندگان بوشهر در مجلس شورای اسلامی براي گرفتن اين حقوق قانونی مردم‌ استان هم عاجز بوده‌ اند و يکی از دلایلش نبود مدیران بوشهری در مراکز تصمیم گیر کشور است و دیگر دليل عدم توسعه درمانگاه هاي تامین اجتماعی منطقه این است سازمان تامین اجتماعی  کشور نگاهش به‌ نفت است بلکه نفتي ها اقدامی کنند نفتی ها هم نگاه شان به‌ دانشگاه علوم پزشکی است .
۶- شرکت‌های نفت، گاز و پتروشیمی سیاستی که دارند سعي کرده‌ اند به روش های مختلف فضای مطالبه گري و انتقاد را خاموش کنند و یک حياط خلوت برای خود ايجاد کنند و در کنار خاموش کردن فضای انتقادات، از نجابت مردم میزبان صنعت نیز سوءاستفاده کرده‌ اند. 
۷- تخريب مدیران بومي از دیگر مشکلات استان بوشهر است‌؛ در استان بوشهر که‌ فضایش بیشتر از استان های دیگر سياسی است هر مدیر بومي که‌ در شرکت‌هاي نفت‌، گاز و پتروشیمی و يا وزارتخانه ها پستي دارد توسط هم استانی ها بلافاصله تخريب می شود  این تخریب‌ها سبب شده مدیران بومي نتوانند زیاد دوام مديريتي بیاورند و بلافاصله تغییر کنند در دورانی که‌ بیشتر استان ها برای اعتبار گرفتن از راه های دیگر وارد می شوند نبود مدیر بومي، فرصت توسعه را خواهد گرفت.
۸- راه اندازی شورایی با عنوان شوراي راهبردي پتروشيمي هاي منطقه پارس جنوبی هم اقدامی اشتباه بود درحالی‌که اگر اين شوراي راهبردي نبود شرکت‌های پتروشیمی منطقه پارس جنوبی در فضای رقابتي برای کمک به منطقه‌ عمل‌ مي کردند و این رقابت باعث می‌شد با هدف توسعه برند خود ، هر شرکت کمک های خوبي براي استان اختصاص دهد حال که‌ شوراي راهبردي وجود دارد قطعا  انگیزه کمک هم کم می شود شوراي راهبردي پتروشيمي هاي پارس‌ نامی بزرگ است‌ برای کاهش انتقادات به وزارت‌ نفت و به ویژه شرکت‌های نفت‌، گاز و پتروشیمی در توجه به‌ مسئولیت های اجتماعی ؛ سیاستی که‌ در شورای راهبردی پتروشیمی هاي پارس دنبال می شود با حداقل هزینه ، بیشترین تبلیغات در زمینه مسئولیت های اجتماعی انجام گيرد!.
۹- عدم سکونت مدیران رده‌ بالاي شرکت ها در  منطقه (علیرغم تاکیدات وزرا و معاونین ایشان) باعث شده‌ شناختي به منطقه‌ پیرامونی صنایع نداشته باشند و نتوانند دردهاي مردم منطقه را درک کنند  ، مدیرعاملی که سال می گذرد یک بازدید از منطقه پیرامونی ندارد و حتي یک نشست با  اصحاب رسانه برگزار نمی کند قطعا نمی تواند کمکی به منطقه کند اگر مدیران در منطقه‌ ساکن بود حتي برای خود و خانواده هايشان هم شده اقدامات  عمرانی براي منطقه انجام‌ می دادند .
۱۰- مدیران استان بوشهر با نیم نگاهی که‌ به کمک‌های حداقلی نفت دارند دیگر پیگیر اعتبارات ملی نیستند و می توان گفت‌ نفت مدیران  بوشهر را تنبل کرده است و اين موضوع سبب‌ شده اعتبارات ملی که‌ به‌ پشتوانه همین درآمدهای نفت،گاز و پتروشیمی است در دیگر استان ها هزینه شود. 
این دلایل مختلف باعث شده که‌ نفت به مناطق میزبان کمک‌های ناچیز و صدقه سری داشته باشد و بوشهر عابر بانک‌ کشور ، غبار محرومیت بر چهره اش نمایان باشد.
[کد خبر:AJ41842]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب