0075orig.jpg

 

آینه جم- محمد جوهری:داستانش ديگر حسابي طولاني شده است، كودك قهرمان قصه ما اكنون به عاقله مردي بالغ تغيير چهره داده است و وارد دهه چهارم عمرش شده است. به آب و خاك و جنگل و باغات و قنوات و دريا هم اصلا رحم نكرده است و چهار نعل تاخته و هنوزم با نفسهاي چاق مي تازد.
شگفتا كه در توان اين تاختن هم هيچ سستي و رخوتي ديده نميشود تو گويي كه هرچه گلوي اين مردمان را بيشتر بفشارد و بيشتر بر پيكر محيط زيست لطمه وارد آورد، خودش سرحال تر مي شود. نگارنده اصلا و ابدا نه دوست دارد و نه اعتقاد دارد كه آلودگي وجود داشته باشد تا از صدقه سر آن و با هزار منت و سلام و صلوات و در بوق و كرنا كردن و تلاشهاي مسؤلان، نفت و تاسيساتش كه عامل اين بلا هستند شندر غاز به اين مردم و منطقه سكونتشان پرداخت كنند.
اي كاش اصلا اين بليه عظيم وجود نداشت و ما هم پولش نمي خواستيم، اما چه سود كه اين حقيقت تلخ و اين واقعيت مخرب وجود دارد. 
در تمام دنيا همه صنايع بزرگ به ويژه و در رأس آنها نفت به دليل فعاليتهاي كاريشان كه عمدتا مخرب محيط زيست مي باشد، پيوستهايي زيست محيطي دارند و به لحاظ مسؤليتهاي اجتماعي ملزم و موظفند به جهت جبران اين صدمات و لطمات، بخشي از درآمد خودرا در همون منطقه و مناطق پيراموني در زمينه هاي مختلف عمراني، بهداشتي، آموزشي و فرهنگي و كلا توسعه، هزينه كنند.در ممالك پيشرفته به دليل كنترل شديد دولت، فعالان محيط زيست، گروه هاي مردم نهاد و مطبوعات مستقل و آزاد، راه گريز از مسوليتهاي اجتماعي توسط كمپاني هاي نفتي تقريبا مسدود است و ناممكن و بسيا بسيار بعيد است كه بتوانند شانه از بار مسؤليت خالي كنند و چنانچه در موارد نادري هم خلاف كنند با جريمه هاي بسيار سنگين روبرو مي شوند.
اما داستان در كشورما واقعا هم تلخ است و هم خنده دار، تلخ از آن جهت كه كل تشكيلات نفتي دولتي است و از صدر تا به ذيل توسط دولت هدايت، ريل گذاري و مديريت مي شود و از همين رو خيال مديران راحت و اصولا گرفتن حق بسيار دشوار مي نمايد. قدرت مردم و فعالان محيط زيست و سمن ها هم اصلا و ابدا براي مبارزه و سرشاخ شدن با آنها حتي در چارچوب قانون هم كافي نيست. خنده دار از آن جهت كه مسؤلان رده بالاي نفتي در مقاطع مختلف و با گرفتن ژستهاي مردم داري و حمايت از محيط زيست با آب و تاب فراوان دم از حمايت مي زنند و از صنعت سبز داد سخن سر مي دهند و حتي با منت گذاري صرف مبالغي ناچيز و كم را كه هيچ تناسبي با لطمات وارده ندارد در بوق و كرنا ميكنند.
 استان بوشهر به ويژه منطقه جنوبي آن و به طريق اولي سه شهرستان جم، عسلويه، كنگان( دير هم ميتوان اضافه كرد) سالهاست ميزبان صنعت عظيم نفت و گاز و پتروشيمي هستند و از اين رهگذر چرخ اقتصاد كشور را حسابي به گردش درآورده اند اما شوربختانه در موارد متعدد با كمبودهاي عظيم زيرساختي مواجه بوده و آب و خاك و دريا و جنگل و كل اكوسيستم طبيعي اين مناطق زخمهاي عميقي از اين منظر بر پيكر دارند.حتي اگر به طور صددرصد اين شركتها به وظايف خود عمل مي كردند هم هرگز بخش كمي از اين ضربات خردكننده جبران نمي شد، چه رسد به الان كه به هر بهانه اي شانه خالي ميكنند و كار به چانه زني هاي مختلف كشيده است. 
نبود يك قانون مدون و جامع و شفاف كه حد و حدود اين مسؤليتها را روشن كند و مسؤلان را ملزم به اجراي صحيح و تام و تمام قانون،حلقه مفقوده و گسل عظيمي است كه اميدارم همه مسؤلان استاني و شهرستاني و نمايندگان مردم در خانه ملت در برهه كنوني كه برنامه هفتم توسعه درحال تدوين است، از فرصت استفاده كرده و آن راقانوني نمايند. شهرستان جم از قبل آلايندگي نفت و گاز بسيار خسران ديده و مظلوم واقع شده است.قنوات نابود، آبهاي زيرزميني داغون، كشاورزي به فنا و جنگلها دركما، اما هرگز در يك چارچوب مشخص و شفاف اين عوارض آلايندگي اختصاص نيافته و اگر هم مواردي انجام شده باهزاران خون جگربوده است.
همين مبالغ هم اول به مركز استان مي رود و درآنجا هم با يك روش كاملا غيرشفاف، غيركارشناسي، سليقه اي و غير عادلانه و بدون توجه به مناطق تحت تاثير، اختصاص مي يابد و اصلاحق به حق دار نمي رسد.اگر اين عوارض اولا تمام و كمال پرداخت مي شد و ثانيا بر اساس كار كارشناسي و عادلانه انجام مي گرفت بدون شك امروز شاهد اين تراژدي تلخ در زمينه آب و فاضلاب و بهداشت و درمان و فضاي آموزشي و جاده هاي خرابي كه نقش قتلگاه در اين شهرستان بازي ميكنند نبوديم. اميدوارم يك بار براي هميشه با تدوين قانوني مدون و عادلانه شاهد پايان اين ترازدي تلخ وكمدي خنده دار باشيم.
[کد خبر:AJ41877]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب