عکاسی نوعی فلسفیدن است، جهان بینی می خواهد و تفکر، عکاسی، هنری در خدمت بشریت است. در خدمت حقوق بشر و صلح و آزادی و...

 

در اويل فكر ميكردم عكاسي فقط ثبت زيباييهاست و آنچه كه زيباست بايد به  مردم معرفي كنم همان دیدگاهی که لیوتولستوی برای تعریف هنر بکار برده بود اما بعد ها متوجه شدم كه دوربين عکاسی، توانايي بيشتري دارد و خيلي كارها را مي توانم انجام دهم . متوجه شدم عکاسی نوعی فلسفیدن است، جهان بینی می خواهد و تفکر. متوجه شدم عکاس، هنری در خدمت بشریت است. در خدمت حقوق بشر و صلح و آزادی و از این کشف مسرور و هیجان زده شدم. در واقع، خيلي خوشحال مي شوم وقتي بدانم باعث و بانی كار خيري شده ام .برخي مردم عكاسي را فقط ثبت خاطره ها و گرفتن  عكس هاي يادگاري و يا تفريح و سرگرمي مي دانند. در صورتي كه عكاس با عكسش مي تواند نگرش مردم به جهان را تغيير دهد.همانطور كه عكاس خانمي در جنگ توانست موثر واقع شود و وقتي از ايشان پرسيدند چرا در هنگام عكاسي از بچه اي در جنگ آن را نجات ندادي و در جواب گفت من با عكسم ميتوانم دنيا را نجات دهم ولي اگر عكس نگيرم و به نجات دخترك برم فقط همين يك نفر را نجات داده ام و جنگ كماكان ادامه خواهد داشت  ،بماند كه عذاب وجدان در اين بين نخواهد گذاشت كه عكاس عكسش را بگيرد و در آخر ماجرا تغيير كرد ،من نيز مي توانم به جامعه ام كمك كنم و تاثير گذار باشم.

١٩ آگوست روز جهاني عكاسي است .در سال ١٨٣٩ دولت فرانسه در يك گرد همايي عكاسي را به عنوان هديه رايگان به مردم معرفي كرد.در آن زمان تعداد بسيار محدودي عكاس حرفه اي بودند و امروزه با اختراع گوشي هاي همراه دوربين دار، اين حرفه را براي عموم عام تر شده است ولي عكاسي، حرفه و تخصص است و همچنين براي كار عكاسي رعايت اخلاق نيز الزامي است و حتي اين در مورد دوربين عكاسي نيز صدق مي كند.

به نظر من، عكاسان دو دسته اند :كساني كه دوربين به دستند و كساني كه عكاس حرفه اي هستند.

وجود دوربين به دستان كمي اين شغل را براي حرفه اي ها سخت تر كرده است .دوربين به دستاني كه عشقشان به عكاسي تا آنجا مي رسد كه بعد از مراسم و يا آيين هاي مختلف ،حافظه ي دوربين شان را به كساني كه خواستار عكسشان هستند مي دهند و بدون انتخاب عكس  و يا بدون درخواست دستمزد و يا حق و حقوق معنوي و مالي شان آن را به اصحاب رسانه مي دهند و اين خود معظلي است كه عكاسان حرفه اي از آن رنج مي برند.نا گفته نماند كه خود ما هم روزي عشقمان به عكاسي آنقدر بود كه همين اشتباهات را كرده ايم و پشت سر گذاشته ايم اما مسئله اي كه در اين ميان خالي است ،نبود صنف ثابت براي دفاع از حقوق عكاسان است،همچنين در كشور ما نرخي قانوني و متناسب با تلاش عكاسان موجود نمي باشد و جالب تر از همه اينجاست كه برخي از مردم وقتي متوجه هزينه عكاسي مي شوند تصور يك اجحاف را دارند و از عكاسان حرفه اي طلب عكس هاي رايگان مي كنند .اين مشكل نه تنها براي من نوعي كه ٣ سال در امر عكاسي تلاش مي كنم هست بلكه از كساني كه در اين حرفه موي خود را سفيد كرده اند نبز همين توقع را دارند.اين ها همان كساني هستند كه با استفاده از عكس عكاسان اعتبار سايت و يا روزنامه خود را بالا مي برند .پس عكس است كه ارزش يك روزنامه را در زمينه ي تصويري دو چندان مي كند.هنوز برخي رسانه ها به آن پي نبرده اند و فكر مي كنند كه مي توانند از عكاسان عاشق اين حرفه استفاده كنند و هزينه اي براي پرداخت عكاسان حرفه اي در نظر نگرفته اند.البته مشكلات عكاسان بوشهر تنها به  دستمزد ختم نمي شود و بهتر بگويم آنچه كه باعث عدم پرداخت حق عكاسان است عدم رعايت حقوق مولفين و مصنفين هست .گرچه كه اين حقوق سالهاست كه به ثبت رسيده است اما متاسفانه اين حقوق در بوشهر سخت عملي مي شود و مشكلات تنها به جاي ثابت ختم نمي شومد بلكه به محدوديت جغرافيايي شهر بوشهر و صميميت و دوست بودن مردم هم ارتباط دارد،كه اين هم حسن هست هم تبعات منفي خود را دارد.

در نهايت براي پيگيري هر عكسي متوجه مي شويم كه فلاني از دوستان صميمي فلان اقوام هست ،فلان روزنامه از بستگان نزديك داماد فلاني است،خلاصه اينكه همه با هم آشناييم ،همه با هم دوستيم .پس چرا شاهد همچنين چيز هايي در شهري به كوچكي بوشهر باشيم،شهري كه تمدن و فرهنگ در آن خيلي زودتر از ديگر نقاط كشور شكوفا شده است،شهري كه اولين نشريه طنز مصور را در ايران به نام طلوع منتشر كرده است ،شهري كه نسبت به جمعيتش بيشترين آمار تشريات را به خود اختصاص داده است ،طوري كه بنده در يكي از سفر هاي عكاسي كه به مشهد رفته بودم،چندي از عكاسان شهر بوشهر را به اين نشانه مي شناخت.

ما نبايد بگذاريم با يك سري ناآگاهي ها و كارهاي نادرستمان باعث از بين رفتن وجود عكاسان شويم .در چندين سال كمي كه عكاسي را شروع كرده ام خيلي از عكاسان را ديدم كه به خاطر عدم رعايت حق و حقوق ،ديگر از فعاليت  در اين رشته به طور حرفه اي دلسرد شده اند و در خفا براي دل خود كار مي كنند.نا گفته نماند كه اين عكاسان اگر جايي مناسب براي ارائه هنرشان داشتند شايد در سطح جهاني نيز معرفي مي شدند.

بعد از همه اينها كه بگذريم با مشكلات جشنواره مواجه مي شويم ،متاسفانه برگزاري جشنواره در ايران براي برخي ادارات فقط خارج كردن بخش عظيم بودجه مالي از اداره است و برخي ديگر نيز كه به دنبال عكس با كمترين هزينه هستند و  ارزش معنوي آن كه تشويق هنرمند و معرفي آن به جامعه هست  فراموش شده است .برايمان پيش آمده در جشنواره هاي مختلف شركت كرديم و بعد از كسب مقام فقط لوح تقدير را به ما دادند و هديه آن ،يا فراموش مي شود و يا وعده اي آينده را مي دهند.اين گونه مشكلات در جشنواره هاي استاني بيشتر به چشم مي خورند و اين نيز خود باعث دلسردي شركت در جشنواره هاي ملي مي شود.نا گفته نماند كه جشنواره هاي خارجي كه از اهميت الايي برخوردارند و خيلي هم حرفه اي برگزار مي گردند ،براي ورود به آن جشنواره با مشكل مالي همراه ميشويم و اين نيز بدليل تحريم ها و گراني دلار نشدني هست و يا اگر شدني باشد حداقال بايد يك مته عكاسي و كسب درآمد كنيم تا بتوانيم به آن جشنواره عكس بفرستيم .حال آنكه نميدانيم بدليل تحريم ها و مشكلات پستي و گمركي ،كتاب جشنواره به دستمان برسد يا نه!

در هر حرفه و شغلي آنچه كه باعث تشويق مي شود نظرات مثبت ديگران است كه باعث پيشرفت فرد خواهد بود.حال با  وجودهمه اين  مشكلات ،ادارات مرتبط و غير مرتبط حتي بودجه فرهنگي ندارند و يا نمي توانمد بودجه فرهنگي را در جهت كار فرهنگي خرج كنند كه اين نيز مشكلي عظيم است .عدم وجود گالري ثابت و اختصاصی عكاسي بيانگر تمام اين مشكلات در استان بوشهر هست كه ناخواسته بر روح و روان عكاس تاثير منفي مي گذارد و اين خود دليل محكمي براي كناره گيري عكاسان حرفه اي از كار عكاسي است.

با وجود تمام اين مشكلات نگاه عكاس به كار بايد حرفه اي باشد و برايش مهم نباشد كه در چه جناح و گروهي جاي مي گيرد .اگر چه كه ناچار برخي رسانه ها با استفاده از عكس عكاسان بدون اجازه باعث مي شوند كه آن عكاس در جناح خاصي قرار بگيرد و ناگفته نماند كه علارغم عام بودن عكس،هر جناح و نگرشي سعي به انتصاب عكس به خود را دارد.

[کد خبر:AJ3216]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم