خورشید فقیه

جمعه همین هفته، به مناسبت درگذشت یکی از عزیزان خویش -البته دور از جان شما خوانندگان این نوشتار- ازسر ناچاری و درنهایت بی حالی، نیازمند رفتن به خفتن گاهی ابدی شدم که نام بی مسمایش را «آرامستان» بوشهر گذاشته اند!! آن هم پس از عبور از راهی طولانی و پر پیچ و خم – که می توانست این گونه هم نباشد - و گذر از هفت خان عصبی کننده و پرهزینه ی مالی توام با مقررات و کاغذ بازی های سفت و سخت مرسوم اداری در کلیه امور یومیه ای که همگان و به گونه های مختلف با آن ها مواجه اند، و البته هم چشم مان کور و دندمان کش با اطاعت محض از امریه کتبی و شفاهی صادره از سوی شهرداری چی ها و البته پس ازتائید و توشیح نهایی اهالی محترم شورای شهر، راس ساعت 9:30 صبح که مقرر فرموده شده بود، ورود کردیم به صحن این «آرامستان» دراندشت خشک و درحال ماهیتابه شدن زیر حرارت جزغاله کننده آفتاب، تا در همان بدو ورود، تتمه ای ازهمان آرامش نسبی هم که با خود داشتیم، در «آرامستان» شهرداری به گور بی توجهی و خوش خیالی مدیران شهری و استانی دیارمان بسپاریم!؟ 

درآن گرما گرم عزا و قضا، سوالاتی چند لقلقه زبان حاضران به شدت عصبانی در آن جا گردید که با صرف نظر از پسوند و پیشوندهای توهین آمیز آن ها، خلاصه می شد به این که:

آقای شهردار! آیا برای یک بار هم که شده، از برنامه ریزان و اداره کنندگان گورستان های تحت مالکیت و اختیار شهرداری پرسیده اید که چرا با وجود گرمای هوایی به شدت آزار دهنده ی این فصل، بوشهریان را مجبور و ملزم نموده اید به این که، مردگان خود را فقط با گذشت ساعاتی از نیمه ی اول روز و تا پایان زمان کاری شهرداری، به این گورستان تحویل دهند !؟

یعنی در ساعات اوج گرمای کشنده ای این شهر!؟ گیریم هم که حکمت بالغه ای در اتخاذ چنین دستوری بوده است که ما نمی دانیم! اما بفرمائید چرا هیچ سر پناه و سایبان و کپری پوشالی حتا برای همین توقف اجباری همراهان و مشایعت کنندگان اموات، پیش بینی نگردیده و ساخته نشده است!؟

چرا هیچ منبع و خمره ی آب خنکی برای ِ لب تشنگان عرق ریز عزادار، درآن جا یافت نمی شود!؟ آن هم با اطلاع از این که هزینه تمام و کمال تمامی این خدماتی که علی القاعده می بایست توسط مدیریت گورستان صورت بگیرد، دریافت می نمائید!؟ 

و سوال مهم دیگر بازماندگان این که اصوال چرا زمان تحویل و تدفین مردگان را به ساعاتی در بعد از ظهرها که معمولا از شدت گرما و حدت سوزش آفتاب کاسته می شود انتخاب نکرده و نمی کنید!؟ 

اما مضحک تر و تعجب آورتر اینکه در روزگار و زمانه ای که هر روز شاهد مرگ و میرهای فزاینده شهروندان به علت شیوع عارضه مشکوکی بنام کرونا هستیم و تشدید تصادفات جاده ای و خیابانی منتهی به مرگ پیر و جوان، و عدم دسترسی به دوا و درمانی موثر، و همچنین عدم وجود بیمارستان و درمانگاه های مجهز و شفادهنده ای آن چنانی در این بلانسبت «مرکز استان» می باشیم، چرا بنا به امریه صادره از سوی مقامات شهرداری و البته با صلاحدید شورای اسلامی شهر، گورستان و یا بقولی «آرامستان وادی الرحمه» شهرداری روزانه فقط مکلف به تحویل و تدفین 4 میت می باشد!؟ برای چهارمی خیلی پرسش ها و حرف و حدیث های دردآور ناگفته که بمانند برای وقت و زمان دیگر !! 

اما در پایان این گلایه و دردنامه، سئوال اصلی و اساسی این صاحب قلم، از جنابان عالیه و عالی مقام و همه کاره و هیچ کاره ی شورای اسلامی شهر بوشهر است: خانم ها و آقایان خیلی محترم! که ظاهرا و قانونا، برنامه ریزی ها و رسیدگی و نظارت برعملکرد و چگونگی هزینه و درآمدهای گورستان ها نیز بخشی از وظایف شما محسوب می گردد و به همین جهات نیز پاسخگوی نهایی تمامی سوالات مطروحه من در این نوشتار نیز می بایست شما باشید، آیا اطلاع دقیقی نسبت به چند و چون قضایای مربوط به گورستان های بوشهر بطور عام و گورستان «وادی الرحمه» مورد بحث این نوشتار بطور خاص را دارید!؟

اگر پاسخ مثبت است، چه برنامه و مصوبه های قابل اجرایی برای حداقل رفع همین چند قلم مشکلات و معایبی که متذکر گردیده ام داشته و یا خواهید داشت!؟ 

لطفا پاسخ سوالاتم را واگذار ننمائید به زمان های پیش رو و آن هم صرفا برای خالی نبودن دست تان برای وعده های انتخاباتی آینده!! البته با شما عزیزان هم سخنان و درد دل های زیادی در کلیه امور مربوط به این شهر را دارم که وامی گذارم به وقت و زمانی دیگر که انشاالله دیرهم نخواهد بود.

[کد خبر:AJ39633]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم