به گزارش آینه جم:همان توصیه ای که دکتر دانایی فر در همایش روز جم پارسال داشتند که:" کاشکی تمام این دانشگاهها تعطیل می شد و تمام این لوله های نفت و گاز جمع می شدند تا بچه های این منطقه به فکر بالا کشیدن خود و قبول شدن در دانشگاههای سطح بالاتر می افتادند...

 

روزشنبه است؛ برنامه ی فردا بحث مربوط به اضافه شدن رشته مهندسی مکانیک در دانشکده فنی و مهندسی جم است. همان دغدغه ای که بارها آقای سجادی در جلسات شورای اداری تذکرش را داده که چرا دانشکده با همان دو رشته به کار خود ادامه می دهد. رشته ای که قبلا با توجه به صحبت های انجام شده با مهندس بابایی و مهندس منبتی به عنوان یک نیاز در منطقه تشخیص داده شده و واحد آموزش گاز پارس جنوبی نیز برای تجهیز تمامی آزمایشگاهها و امکانات آن قول مساعد داده است.

 

 روز یکشنبه جلسه شروع می شود. در همان ابتدا دو شرط به عنوان پیش نیاز این کار مطرح می شود: 1- تأمین هیأت علمی مورد نیاز؛ 2- تجهیز امکانات مربوطه. برای اعضای هیأت علمی، یک نفر دارای مدرک دکترا و دو نفر، فوق لیسانس (فارغ التحصیلان دانشگاههای دولتی) نیاز است، تا مجوز رشته اخذ شود؛ همان چیزی که در شهرستان جم و حتی در بین افراد شاغل در نفت و گاز و منطقه ویژه هم پیدا نمی شود. یا لااقل ما پیدا نکرده ایم، حتی برای رشته های مهندسی صنایع و کامپیوتر و حتی فوق لیسانس آن برای هیأت علمی شدن.

 

ناخودآگاه به یاد حرف های دکتر کارگر میفتم که می گوید: " جم، بالاترین نرخ باسوادی در دهه 40 را در جهان داشته؛ یعنی از هر 10 نفر جمی 9 نفرش باسواد بوده اند. "؛ البته اگر منظور از جم آن موقع، جمی است که امروز حدودش مشخص است! و اینکه در حال حاضر حدود 8262 فارغ التحصیل لیسانس به بالا در جم وجود دارد. یعنی چیزی حدود یک سوم جمعیت جم؛ که دو نفر فارغ التحصیل پست دکترا و حدود 60 نفر آن دکترا، 200 نفر فوق لیسانس و 8000 نفر لیسانس هستند. که شاید آنها هم رشته هایی هستند، که ما نداریم و غیر فنی. شاید هم فنی باشند و حاضر نباشند در جم مشغول به کار شوند و خدمت کنند. که در این صورت نباید آنها را سرمایه انسانی جم به حساب آورد، بلکه سرمایه ملی.

 

از طرفی یاد حرف آقای اسکندری هم میفتم که این روزها جلسات هفتگی در محله های مختلف جم در خارج از ساعات اداری برای مردم برگزار می کند؛ برای تقویت و توسعه نقش آموزش و پرورش و برای انگیزه دادن به خانواده ها؛ کاری که کمتر کسی حاضر است انجام دهد. همان بزرگواری که در چاهه وقتی اشاره می کند که در جم نیروی فنی کم است و بیشتر متقاضیان و یا کسانی که مدرک دارند، دنبال کار دفتری یا حراست و خدماتی هستند، مورد اعتراض قرار می گیرد. ولی بالاخره باید بعضی واقعیتها را پذیرفت. تا کی باید به گذشته ی نداشته خود افتخار کنیم و یا حالی که فقط در آمار و ارقام پیداست. مگر می شود شهری با یزد برابری آموزشی از نظر قبولی کند، ولی یک رتبه زیر 1000 آن هم در منطقه 3 و در 5 گروه نداشته باشد؛ مگر می شود تعداد دانشجویان جمی در دانشکده ای که متعلق به جم است، زیر 10 نفر باشد، آن هم در طی 4 سال و با وجود سهمیه 80 درصدی برای بومی ها. شاید دانش آموزان جم و یا 8262 فارغ التحصیل فعلی جاهای بالاتری غیر از جم را برای ادامه تحصیل انتخاب می کنند؟! همان توصیه ای که دکتر دانایی فر در همایش روز جم پارسال داشتند که:" کاشکی تمام این دانشگاهها تعطیل می شد و تمام این لوله های نفت و گاز جمع می شدند تا بچه های این منطقه به فکر بالا کشیدن خود و قبول شدن در دانشگاههای سطح بالاتر می افتادند." ولی دکتر با کدام بنیه ی علمی و با کدام رتبه خوب؟

 

به هر حال شرط اول تخصیص رشته ی جدید فعلا برآورده نمی شود. ولی هنوز هم وقت هست. شرط دوم مشخص شدن فضا و امکانات آزمایشگاهی است؛ همان موردی که وقتی در جلسه مذکور اعلام کردیم قول مساعد برای فراهم شدن آن داده شده، دکتر سعیدی نیا (معاون آموزشی دانشگاه خلیج فارس بوشهر) می پرسد:" از قولهای قبلی برای دو رشته ی مهندسی کامپیوتر و صنایع، چند درصد و کدام موردش عملی شده که حالا برای رشته ی جدید عملی شود؟"؛ که جواب چیزی جز همان صفر درصد نیست؛ وعده هایی که هیچگاه عملی نشد.

 

در همین مورد یاد نامه های بیشمار شهرک پردیسی ها میفتم که در این مدت بیشتر شده اند؛ مبنی بر اینکه " فضای دانشکده را نیاز داریم و باید دانشکده که میهمان ناخوانده است از اینجا برود." شاید هم راست می گفتند، چون برای این شهرک که جمعیت جوانی داشت و فرزندانشان در مقطع ابتدایی و هنوز به دبیرستان هم نرسیده اند، دانشگاه زود باشد. و همین مورد برای جم که چون زیر 10 نفر از فرزندانشان در اینجا هستند، شاید مهم نباشد که دانشکده ای باشد  و حتی شاید خیلی ها نمی دانستند که در اینجا 4 سال است که دانشکده دولتی وجود دارد.

 

از این موضوع رد می شویم. فعلا هنوز امیدواریم که شاید پتروشیمی ها دلشان سوخت و ساختمانی که هزینه ی ساخت آن را به قول خودشان نه از بودجه عمومی بلکه از جیب کارکنانشان پرداخت شده را قبول کنند تا سالی دیگر در اختیار دانشکده بماند!

 

ولی از جلسه که بیرون میروم، دکتر اشکپور (معاون اداری و مالی دانشگاه خلیج فارس بوشهر) نامه دیگری نشان می دهند که تصویر آن عینا در ذیل مطلب می آید. نامه ای که کاملا گویا است. به دلیل عدم تأمین هزینه ساخت، قرارگاه خاتم الانبیا (کارفرمای پروژه احداث دانشکده فنی و مهندسی جم) انصراف داده و پروژه ای که کلی وقت و هزینه صرف آن شده بود و با کلی خون دل خوردن، قرارداد ساخت آن به صورت کلید تحویل و طی 24 ماه بسته شد، به دلیل عدم تامین 46 میلیارد تومان معروف که بارها از آن در محافل مختلف صحبت شده، فسخ و کنسل می شود

 نامه را می گیرم و با خود فکر می کنم به راستی سهم شهرستان جم در این مدت 8 ساله و از سفرهای استانی چه بود؟ آیا غیر از طرح آبخیزداری و سد و دانشکده فنی و مهندسی مورد دیگری هم بود؟ که از این دو مورد هم یکی قبلا فسخ شده بود و دیگری هم الان.

 

البته باز هم امیدوار بودم ولی با صحبت های جناب استاندار دکتر سالاری جوان در جلسه دوشنبه مطمئن شدم که دیگر باید دور این پروژه را به کلی خط کشید.

 

حال باید نشست و ریشه ی مشکل را جستجو کرد؛ که  چرا سهم جم از این پروژه هایی که شهرستان های همجوار یکی پس از دیگری افتتاح کردند، باید این باشد؟ که جواب را باید طی مقالی جدا به آن رسید. شاید پروژه دانشکده نیز باید در شهرستانهای همجوار کلنگ بخورد، امتیازی که خیلی ها دنبالش هستند؛ و شاید کل تمرکز داشته هایمان را باید در گردشگری و کشاورزیمان خلاصه کنیم، تنها مطلبی که استاندار نیز به آن اشاره کردند؛ البته اگر تا آن موقع بدلیل کمبود آب همین هم از دست نرود...

 

اکنون فقط باید منتظر ماند و دید که پروژه ی بعدی که فسخ خواهد شد، چیست؟/یادداشت؛ غلامرضا احمدی در سایت چگاسه

 

[کد خبر:AJ3757]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم