به گزارش آینه جم: با پایینآمدن قیمت نفت در سالهای اخیر و همچنین پیگیری سیاستهای عدم وابستگی به منابع فسیلی، بسیاری از کشورهای جهان که اقتصادی وابسته به این محصولات داشتند و دارند درصدد برآمدند که با توجه به منابع دیگر از این وابستگی بکاهند. یکی از این کشورها آذربایجان بود که به سمت کاوش معادنش و بهخصوص طلا رفت. هر چند که هنوز این کشور جزو کشورهای ابرقدرت در تولید این کانی ارزشمند نیست اما در این زمینه با امضای قراردادی با یک شرکت انگلیسی به موفقیتهایی دست یافته است. البته طبق رسانههای مختلف آذری، مثلاً occrp معتقدند این موفقیتها تفاوتی در وضع مردم آذربایجان ایجاد نخواهد کرد و سودهای کلان آن صرف خرید قصرهای اشرافی، ماشینهای رنگارنگ، جواهرات خیرهکننده و لباسهای گرانقیمت از بزرگترین طراحان دنیا برای نزدیکان رئیس جمهور آذربایجان و البته کمی از آن نیز صرف کارهای پیش پا افتادهای همچون آرایش و عملهای جراحی و غیره خواهد شد.
این سایت اخیراً به توصیف زندگی معدنچیان این کشور پرداخته و نوشته: «آنها اغلب ساعات زندگی خود را تیشه بر سنگ میزنند و تنهایی، زندهبهگورشدن و مرگ در تاریکی را به جان میخرند تا شاهد ارتقا و پیشرفت کشورشان از یک طرف و بردن نانی حلال بر سر سفره خود از طرف دیگر باشند. اما آیا آنها به این اهداف خود میرسند؟ باید بگوییم نه!»
این نوشته میافزاید: «کارفرمایان این معدنچیان، همه جا هستند. روی تمامی صفحات روزنامهها و مجلات، روی بیلبوردهای تبلیغاتی، در برنامههای تلویزیونی، خلاصه همه جا. اما کارگران معدن هیچگونه دسترسی به آنها برای طلب حقوق معوقه خود را ندارند».
در میان همه این حرف و حدیثها پای خانواده رییس جمهور این کشور نیز وسط کشیده شده است. مثلث خانواده علیاف، یعنی همسر و دو دخترش با ظاهری طبق مد روز، کیفهای دستی گرانقیمت و لبخندهایی شیرین در صفحات روزنامههای سیاسی و مجلات مد میدرخشند، روی فرشهای قرمز و مراسم جهانی رژه میروند و شعار «آذربایجانی مدرن» را سر میدهند.
این ماجرا از چشم گاردین هم به دور نمانده است. این نشریه، مینویسد: «این پدر مهربان و همسر دلسوز چند سال پیش چندین معدن طلای خود را به طور کاملاً محرمانه به دخترانش لیلا و آرزو و همسرش، مهربان هدیه کرد. از سال 2003 که علیاف به مقام ریاست جمهوری اذربایجان رسید، ثروت او و خانوادهاش نقل محافل مطبوعاتی شد. در این مدت دختران او امپراتوری عظیمی برای خود راه انداختهاند و یک زندگی لوکس را در پیش گرفتهاند».
آپارتمانهای فوق اشرافی آنها نیز در انگلستان زبانزد است. میگویند لیلا در هامپستد یک عمارت شاهانه دارد. او هنرمندی متنفذ در جامعه است و دوستانی همچون پرنس اندرو، لرد ماندلسون و الیزابت موردوخ دارد.
در همین رابطه سال 2010 واشینگتونپست اعلام کرده که لیلا و خواهرش املاک و مستغلاتی به ارزش 75 میلیون دلار در دبی دارند. لیلا قبل از جداییاش از تاجر و پاپاستار آذربایجانی با او در یک قصر اشرافی در روسیه زندگی میکرد. اما شاهزادهخانم بیشتر تمایل دارد پولها را در کشور انگلستان خرج کند. البته آنها همیشه ادعا میکنند این پول هنگفت و این بریز و بپاشها از پساندازهایشان به دست آمده است.
لیلا علاوه بر اینها صاحب مجلهای به نام «باکو» درباره مد و فشن نیز است که نسخه روسی آن در روسیه و نسخه انگلیسی آن در انگلستان به فروش میرود. از دیگر کشورهایی که این مجله در آنجا نیز دیده میشود میتوان به ایتالیا، فرانسه و آمریکا اشاره کرد. مجله باکو مجله ای است درباره هنر معاصر، فرهنگ و مد. این مجله در مورد کشور آذربایجان، فرهنگ و هنرش صحبت میکند و مقالهها و چشماندازهای زیبایی از اطراف آن را منتشر میکند. باکو جزو یکی از مجلههای باکیفیت و حرفهای دنیا به حساب میآید که در سال 2007 در روسیه برای اولینبار به چاپ رسید. در این مجله، با دیزاینرهای معروفی همچون تام فورد، زاها هدید و همچنین ستارههای جهانی مصاحبه میشود.
همسر علیاف نیز به عنوان بانوی اول آذربایجان، زنی است که به مدگرایی و تزریق کلاژن و انجام عملهای زیبایی معروف است. او نیز به همراه دخترانش ثروت زیادی را برای خود به هم زده است و در کنار فعالیتهای تجاری و سیاسیاش، فعالیتهایی مانند افتتاح مدرسه و بیمارستان نیز انجام میدهد که او را به عنوان یک خیر نیز معرفی کرده است.
شاید جالب باشد که بدانید ویکیلیکس در یکی از اظهاراتش گفته بود دیپلماتهای سفارت آمریکا در خلوت همیشه میگویند صورت «مهربان» به خاطر انجام عملهای زیبایی و بوتاکسهای زیاد، هیچ حالتی ندارد. در تصاویر روزنامهها یا در تلویزیون و حتی از عکسهایی که از او در زندگی شخصیاش منتشر میشود نمیشود تشخیص داد که او عصبانی است یا خوشحال؟ متعجب است یا ناراحت و ... . برخی از شوخیها در فضای مجازی هست که به ارتباط این زن و شوهر میپردازد. مثلاً مردن نوشتهاند: «جای شکرش باقی است که مهربان آنقدر در شوهرش نفوذ ندارد که او را نیز مجبور به عمل بینی یا دیگرجراحیهای زیبایی کند!»
جالب است بدانید اگرمهربان در کنار دو دختر جوانش بایستد یک غریبه نمیتواند آنها را از هم تشخیص دهد و معلوم نیست که چه کسی فرزند دیگری است.
مهربان در انتخاب لباس بی باکانه عمل میکند و چیزهایی میپوشد که حتی در جوامع غربی نیز به عنوان لباسهای مبتذل شناخته میشوند چه برسد به جوامع مسلمان.
این سه زن از نظر تلویزیونهای داخلی خودشان، دارای زیبایی ذاتی هستند و از آنها به عنوان مدلهایی که غربیها باید از آنها درس استایل بیاموزند یاد میشود./مد آنلاین