آینه جم؛ کامبیز وطن خواه:در روزهایی که گذشت فردی قهرمان کارزار سیاست آمریکا شد که به اعتراف خود بیشتراز آنکه باواژه های سیاست آشنایی داشته باشد با دنیای پول و تجارت و سرمایه ، اوقات خودرا سپری کرده است؛ آری میلیاردری از جنس پول و سرمایه در سرزمینی پیروز می شود که مشهور به سرزمین اندیشه ها و مهد دموکراسی و آشنا با دنیای سیاست می باشد .

او چنان با وعده ها و ایجاد تضاد داخلی و بیرونی بین مردمی خسته از وعده های مسئولین و ناامید از دنیای سرمایه موفق به شکست احزاب قدرتمند جمهوری خواه و دموکرات ها میشود که جامعه جهانی را در بهت و حیرت فرو می برد اگر به چند وعده و برنامه های او توجه کنیم قطعا متوجه پیامی بزرگ خواهیم شد ترامپ به مردم خسته از دنیای سرمایه داری و نابرابری وعده می دهد که آن ها را میلیاردر خواهد کرد او عامل مصیبت آمریکا را مهاجران، مسلمانان و سیاهپوستان میداند و به مردم ایالات متحده اعلام میکند که آمده است تا عظمت از دست رفته آمریکا را بازگرداند براستی چه شده است که تاجر ثروتمندی همچون ترامپ که خود عامل تبعیض در جامعه آمریکا می باشد سیاهپوستان و مسلمانان را بزرگترین مصیبت برای آمریکا میداند.

اگر به تاریخ رجوع کنیم آنان که دم از عظمت خواهی زدند نه تنها به این واژه دست نیافتند بلکه خود و جامعه جهانی نیز تخریب و سپس به تباهی کشاندند امثال هیتلر و موسولینی ؛

پس به این نتیجه میرسیم که مردم آمریکا نه به ترامپ رای دادند بلکه به نشانه اعتراض به سیاست های ناعادلانه آنان و وعده های دروغین و پوچ سوسیال دموکرات ها و جمهوری خواهان به فرد افراطی چون ترامپ روی آوردند.

به قول ساندرز، کلینتون شکست نخورد بلکه سوسیال دموکرات ها شکست خوردند و مردم به آن ها اعتماد نکردند پس در چنین شرایطی مردمی که درمانده از سیاست های ناجوانمردانه وتبعیض آمیز این دوحزب بودند در اوج سردرگمی و سرخوردگی به کسی همچون ترامپ روی آوردند که، التیامی بر اندوه مصیبت های بی پایان آن ها باشند آنانی که از وضعیت کنونی رنج میبرند وهیچ آینده روشنی برای خود نمی بینند.

باید اعتراف کرد که این روزها اندیشه راهنما و ایدولوژی نیز در سرزمین اندیشه ها، آمریکا رو به افول و خاموشیست اما با بررسی این رویداد ، اندک نگاهی به وضعیت جریان اصلاحات ایران داشته باشیم جریانی که از خرداد 76 آغاز و در سال 88 به اوج خود رسید و به هدف مهم خود یعنی فتح کرسی های قدرت با تاکتیک اعتدال در خرداد 92 به این مهم دست یافت؛ شاید باور کردنی نباشد که پیام یا سخنرانی رهبران اصلاحات میلیون ها جوان و اقشار جامعه را به پای صندوق های رای می کشاند و با شعارهای خود در آنان انگیزهای مضاعفی ایجاد میکردند اما اصلاحات نیز پس از گذشت چند سال، نتوانسته است به خواسته ها و نیازهای توده ها و اقشار جامعه جامه عمل بپوشاند این را میتوان از لیست امید نیز دریافت که کاروان100نفره امید و نجات که برخواسته از اعماق قلب های پرشور مردم بود امروز به اعتماد مردم وفادار نبودند وحالا از آن یاران کمتر از انگشتان دست به صورت مظلومانه ایی مانده اند تنهای تنها ، خلا نداشتن مانیفست وبرنامه ای مدون، فرصت طلبی را به شدت بین احزاب این جریان رایج کرده است و اصلاحات را از درون تخریب میکند ، توجه نکردن به سه قشر مهم و خواستار و حامی اصلاحات یعنی معلمان ، دانشجویان و کارگران، جریان اصلاحات را سست کرده است لوایح ضد کارگری، بی مهری نسبت به معلمان ، شرایط اسفناک دانشگاه ها و قطع شدن ارتباط بین دانشجویان و نخبگان اصلاحات همه و همه شرایط بحرانی را برای این جریان رقم زدند با این شرایط باید منتظر فرجامی تلخ برای اعتدال و اصلاحات را به نظاره نشست !.

**کامبیز وطن خواه دبیر علوم اجتماعی جم

نوشتن دیدگاه