آینه جم؛ محسن ذوالفقاری: دانشجو روزت مبارک؟؟؟

 اگر آماری از تعداد دانشجوها گرفته شود امکان دارد از جمعیت کشور هم جلو بزند!!!!

 اینکه چرا مردم اینقدر به علم و دانش علاقه مند شدند، بماند!

اینکه شهریه دانشجویی هر روز حجیم تر می شود، بماند!

اینکه صواد! من دانشجو با این سیستم زیاد نمی شود، بماند!

اما تنها چیزی که از آن نمی شود گذشت و اتفاقا باید ایستاد و سرش بحث کرد شغل آینده جوانهاییست که به امید آینده روشن لباس دانشجویی به تن می کنند. در واقعیت به جز افراد شاغل که به دنبال اخذ مدرک و افزایش حقوق هستند و تعداد معدودی از نخبه ها کسی خیری از دانشجو شدن ندیده!
یکی از دلایل اصلی بیکاری جوانان ناهماهنگی بین صنعت و دانشگاهست. تنوع رشته های دانشگاهی به حدیست که ما از انرژی هسته ای گرفته تا آبیاری علفهای هرز فارغ التحصيل داریم اما دریغ از تعریف شغل برای دانش آموخته هایمان!

این شرایط باعث می شود جوانان وارد شغلهایی شوند که آموزشی در آن ندیده اند و باید بعد از عمری علم آموزی! دوباره الفبای شغل جدید را یاد بگیرند و زمان دانشجویی را دوران علافی و بیخیالی بدانند.

 متاسفانه عوامل بیرونی جهت موفقیت در ورود به شغل جدید به حدی تاثیر گذار است که افراد پس از شاغل شدن اقدام به علم آموزی و اخذ مدرک می کنند و شاید همین باعث شده رده سنی دانشجویی(دوره لیسانس) بالا رود و از طرفی چون افراد تنها به مدرک نیاز دارند نه سواد؛ پس متوجه دلیل گسترش بی سوادی در قشر دانشجو می شویم.

 شرایط مذکور و ظرفیت پایین دانشگاه های دولتی سبب گسترش دانشگاه های غیر دولتی گشته؛اگرچه افزایش سطح سواد یک جامعه تاثیر بسزایی در اینده آن جامعه دارد و زمینه پویایی جامعه را فراهم می کند اما به دلیل مدیریت نامطلوب در پخش وزارت علوم در تشخیص رشته های مرتبط با نیازهای جامعه و عدم آموزش صحیح، موجب بیکاری جوانان شده است.

 در آموزش عالی دو رویکرد برای میزان پذیرش دانشجو مطرح است؛
دیدگاه اول:متناسب با نیاز جامعه دانشجو پذیرفته شود، یعنی اگر ما به 30 مهندس شیمی نیاز داریم پس باید 30 دانشجو شیمی پذیرش شوند.

دیدگاه دوم:افزایش سطح سواد کل جامعه

حال اگر شرایط موجود را با دیدگاه اول مقایسه کنیم، در می یابیم تعداد فارغ التحصيلان ما بسیار بیشتر از نیاز جامعه است،اگر هم با دیدگاه دوم مقایسه کنیم متوجه می شویم فارغ از اینکه همه جامعه با سواد نشده اند و زمینه مساعدي برای باسوادی همه فراهم نیست،درصد زیادی از افراد مدرک گرفته هم با کمال احترام بی سواد هستن، البته ناگفته نماند این بیسوادی بیشتر از آنکه آموزش عالی را به چالش بکشد متوجه افراد باصوادی! است که اکنون انتظار و توقع بالایی پیدا کرده اند و حاضر به انتخاب هر شغلی حتی با درآمد خوب نخواهند شد.

 در کنار مشکلات فوق عدم به روز شدن مطالب دانشگاهی را نیز باید اضافه نمود که تاثیر بسزایی در رشد، توسعه و صنعتی شدن دارد و اینگونه هست که صنعت خودرو سازی، الکترونیک، مخابرات، عمران و... توانایی عرض اندام در مقابل کشورهای پیشرفته را ندارند و قطعا جز با تشخیص عیب ها و آسیب های موجود نمی توان از از بزرگترین سرمایه هر کشور که چیزی جز جوانان نیستند بهترین استفاده را برد.

در پایان روز دانشجو را به همه علم آموزان و عاشقان دریای معرفت تبریک می گویم.

نوشتن دیدگاه