0000000000000000000000000000000618747204655907231434.jpg

 

عبدالرسول عمادی:

استاد فرج الله‌ کمالی شاعر تاریخ ساز و تکرار نشدنی دشتستان درگذشت.

نوشتن در مورد فرج الله کمالی کار سختی است. شاعری که بلند ترین مضامین فلسفی را در قالب گویش محلی دشتستانی جا داده است و تنها کسانی که با ریزه کاری های این‌گویش آشنا باشند می توانند از لطف و ملاحت و عمق و بلاغت شعرهای کمالی سر در بیاورند همان طوری که تنها کسانی که عمیقا آذری زیسته باشند می توانند از باریک اندیشی های شعر "حیدر بابابایه سلام" استاد شهریار سر در بیاورند و هیچ ترجمه ای نمی تواند لطف این شعر را منتقل کند.

شعر در زبان خودش اسطوره می شود و نمی تواند به تمامه به زبانی دیگر برگردان شود. آنها که دشتستانی زیسته و با فرهنگ و گویش سرکش، عاشق مآب،صریح و روراست آن خطه آشنا باشند می دانند که چه اندازه کمالی زیستن و کمالی ماندن در این دهه های گذشته سخت و طاقت فرسا بوده است.

نسل ما با شعرهای عاشقانه دوران جوانی کمالی عشق را تجربه و مز مزه کرده و با دردهای اجتماعی او در دهه های هفتاد و هشتاد شمسی همراهی کرده و با او نفس کشیده است.
اصلی ترین شعرهای فرج الله کمالی در اولین اثر چاپ شده او "دشتستونی" جاودانه باقی مانده است و به عنوان مانیفست حیات اجتماعی دو سه نسل باقی خواهد ماند و در همین اثر است که شعرهای کمالی در چارچوب گویش محلی عمیق ترین دردهای مشترک‌انسانی را نمایندگی می کند و از حد دغدغه های محدود فراتر می رود.

هر یک از شعرهای ارزشمند مجموعه دشتستونی بخشی از وجود و حیات ماست. وجود و حیاتی که در تنهایی ما بروز می کند و در شعرهای کمالی تبدیل به فریادی کشدار می شود.

کمالی حافظه تاریخ معاصر ماست.

تاریخی که با گرما و رنج زندگی در جنوب و تلاطم و‌نگرانی های زندگی در ایران دهه های اخیر و گفتمان فکری و فرهنگی نو شونده نسل های این چند دهه تعریف می شود و‌توسط فرج الله کمالی با رساترین تعابیر و استعارات گویش دشتستانی به ظهور می رسد.

نقشی که کمالی در شعرهای مجموعه دشتستونی ایفا می کند را شعر کلاخای حاج علی مرادی در گویش دشتی بر جای نهاده است. مدلول شعر کلاخا از چارچوب گویش دشتی فرا می رود و در سپهر رنجموره های انسانی در سرتاسر هستی طنین انداز می شود و همین نقش را انواع شعرهای مجموعه دشتستونی نیز بازی می کنند.

شاید چکیده ای از زندگی کمالی را بتوان در خوانشی از شعر "دکون" در مجموعه دشتستونی پیدا کرد و این داستان نه داستان زندگی شخص کمالی که داستان زندگی نسلی است که از عشق سرکش جوانانه ای آغاز می‌کند و به همه ماجراجویی های سیاسی و اجتماعی کشیده می شود و در انتها به قفس تنگ مغازه ای برای گذران معیشت خود خو می کند.

برای ما دشتستونی هایی که همدرد با کمالی در شعرهای او رنج‌کشیده اند مرگ کمالی تنها مرگ فرج الله کمالی نیست بلکه سکته مغزی ای است که بخش عمده ای از دنیای ذهنی ما را نابود کرده است.

[کد خبر:AJ32545]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب