000000000000000000000000000000000000000000000000000000612564585404-2.jpg

 

 

آینه جم- سید مصطفی حسینی دشتی

مدیریت شئون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بشری که در لسان وحی و حدیث به عناوینی مانند «امر» و «نظم امر» از آن نام برده شده و موصوف به آن «امیر» است و بدان جهت که آن از نیازهای حتمی و ضروری حیات است در قرآن از واجبات کفایی به شمار آمده، چنانکه در سوره مبارکه یوسف، حضرت یوسف که خود را به دو صفت «حفیظ» و «علیم» یعنی امین و آگاه شایسته این سمت می دانست، از عزیز مصر و سلطان آن دیار وزارت اقتصاد را خواستار می شود که فرمود «اجعلنی علی خزائن الارض» (یوسف- آیه ۵۵)

یا دورانی از تاریخ بنی اسرائیل، مقام سلطنت به وسیله پیغمبر وقت به فرد خاصی محول می‌شود مانند طالوت که با دو امتیاز دانش و شجاعت به وسیله حضرت داوود از جانب خداوند بر آن قوم که مسلمانان آن عصر بوده اند گماشته شده (بقره- آیه ۲۴۷ ) 

یا حضرت سلیمان که مقام رسالت و سلطنت را دارا بوده و حضرت ختمی مرتبت پس از هجرت به مدینه تا پایان عمر جهت تامین امنیت منطقه تنها به وسیله فرهنگ قرآنی و بدون یک زندان و یک پلیس حکومت تشکیل داد و هرگاه سفری در پیش داشت فرد باکفایت و مورد اعتمادی را به سرپرستی امور به جای خود می گماشت (از مجموعه کتب تاریخ و سیره رسول الله مدون در صدر اسلام)

آری تشکیل حکومت برای بشر اجتماعی، با داشتن غرائز نامحدودی مانند سودجویی وخودخواهی که موجب اصطکاک منافع و اختلاف و نزاع است ضروری است. امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «لابد للناس امیر»

قرآن کریم در این باره علاوه بر آنچه در صدر مقاله بیان شد، اشاراتی دارد از آن جمله می‌توان از ماجرای ملکه سبا در ارتباط با سلطنت حضرت سلیمان که در سوره مبارکه نمل به تفصیل ذکر شده استفاده کرد: «بلقیس زن فراست مندی بود که هنگام دریافت نامه سلیمان، آن را در جمع ارکان سیاسی و نظامی کشورش تلاوت نمود و ماجرا را به استحضار آنها رساند. این موضوع مهم را با آنها به شور نهاد. آنها در پاسخ آمادگی نظامی خود را در دفاع از کشور به وی اعلام داشتند که  «نحن اولو قوة».

اما ملکه که زنی عاقل و دوراندیش بود و از مضمون نامه حضرت سلیمان می دانست که صاحب نامه مردی قدرتمند است به آنها گفت خیر، پیش از آنکه ما از جنگ و امکانات جنگی سخن بگوییم نباید این حقیقت را از نظر دور به داریم که «اگر قدرتمندان در موضع دشمنی وارد کشوری شدن آن کشور را به تباهی می کشند (زیر ساخت های مملکت را نابود می کنند) و از آن مهم‌تر، آبرومندان و محترمان کشور را (بر اثر فقر و تهیدستی) خوار و ذلیل می سازند، و ابن شیوه آنها و از لوازم هر جنگ است. لذا عاقلانه این که با او به مذاکره و گفتگو بنشینیم و پیشاپیش هدیه به نزدش بفرستیم.»

هرچند حضرت سلیمان هدیه را نپذیرفت ملکه گفت: پس من خود به نزدش می روم و با او مذاکره می‌کنم. 

وی از یمن به فلسطین به حضور حضرت سلیمان رسید و با مذاکره، نخست خود به خدای یکتا ایمان آورد و سپس کشورش را نجات داد. (نمل- آیات 28 و 44)

یکی از از حکمت های نقل این داستان در قرآن کریم این است که کشور و ملت، به نظر او امانت است و نباید و نشاید سیاستی اتخاذ کند یا روشی به پیش گیرد که حتی کمترین صدمه و آسیبی به کشور و ملت وارد شود.

ما مسلمانان امت پیغمبر هستیم که توانست ضمن مدت ۲۳ سال با اجرای حکیمانه قرآن و با اخلاق وسیع خود بر دلهای قوم جاهلی حکومت کند و فرهنگ قرآنی را به مغز آنها نهادینه سازی کند.

پیروان مذهب عترت، علی علیه السلام را امام واجب الاطاعه و ادامه دهنده رسالت رسول الله می دانند و بر این باور هستند که کشورداری ۴ سال و ۹ ماهه آن حضرت با پایان عمر او پایان نیافته بلکه مانند امامتش تا قیامت برای پیروانش ملاک عمل است و هرزمان که به حاکمیت دست یابند باید باید به همان شیوه عمل کنند و ادامه دهند. حکومتی بر پایه مرّ حق و عدل و رحمت و اخلاق و برابری و بر اساس مسلمانی (که تکمیل آن به تشیع است) باید طبق آیه ۱۱۰ آل عمران همه جوامع بشری رعایت حقوق بشر را از ما بیاموزند.

مگر آن نامه امام علی به مالک اشتر که جامع وظایف کشور داری است اثر جاودانه علی نیست؟ 

چه کسی به عمل به این نامه از پیروان او سزاوارتر است؟ یکی از فرازهای آن نامه این است که «ان هذا الدین کان اسیر بیدالاشرار» یعنی ای مالک این دین چندی در کشور  مصر اسیر دست بی دبنان بوده که تظاهر به دین را ابزار ریاست بر مردم ساخته بودند. بر توست که دین را از اسارت رهاسازي که دین آزاد راه خود را به پیش می‌برد و به سرعت گسترش می یابد.

فراز دیگر همین نامه: ای مالک! ملت قلمرو تو یا برادران مسلمان تو هستند یا هم خلقت تو و انسانند. تو به عنوان مدیر و مسئول جامعه وظیفه داری هر انسان را محترم شماری و حق حرمت او را رعایت کنی. 

مگر این سخن علی (ع) نیست که  «علی السلطان ثلاثة  اشیاء یحتاج الناس طرِاًَ الیها: الامن و العدل و الخصب» سه چیز به عهده حاکم مسلمان است، سه چیزی  که هر کس به آن نیازمند است: امنیت و عدالت و رفاه و معیشت (بحارالانوار)

[کد خبر:AJ37290]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب