hhhhhhhh150.jpg

آينه جم – رضا طاهری : این نوشته صرفاً اشاره ای است به حفظ و پاسداری مرده ریگ تمدن و تلاش در راستای ثبت سد و آسیاب آبی بی بی حبش و آسیاب آبی تنگ مره در مجموعه ی آثار ملی و طراحی و اجرای همخوان و متناسب فضای سبز جنگلانه بی بی حبش با وضعیت فرهنگی و جغرافیای تاریخی آن که البته صلاح کار مملکت خویش را خسروان دانند.


رضا طاهری۳۴

چشمه ی بی بی حبش در شمال شرق کنگان و بر دامنه ی رشته کوه زاگرس قرار دارد، آب این چشمه از لابه لای سنگ های مارنی به بیرون می تراود. این چشمه املاح معدنی چون سولفات کلسیم منیزیم وکلروسدیم دارد که برای سلامتی انسان مفیدند، و آبی نیمه گرم دارد که در دسته ی چشمه های آب گرم نیز جا می گیرد. در گذشته  نه چندان دور پس از کارکرد انرژی مکانیکی از آب چشمه در آسیاب آبی، آب این چشمه به وسیله ی جدول با شیب ملایمی سرازیر به برکه ای در حسین آباد کنگان انتقال می یافته و از آن جا به وسیله ی جدول به باغ لیمویی (ساختمان اداره مخابرات قدیم) می رسید.

در فاصله ۲۰۰ متری چشمه آسیاب آبی است که با آب چشمه می چرخید و سفره های مردم پنجاه، شصت سال پیش به برکت این چشمه، پر از نان بود. البته کنگان در روزگاری پیش تر دارای آسیاب بادی و بعدترها حیوانگرد هم بوده است.

درباره ی وجه نامگذاری این چشمه به بی بی حبش باید گفت چشمه های ایرانی غالباً به نام پیر یا بی بی خوانده می شوند و فرهنگ تقدس و احترام به آب نه تنها در دوران کشاورزی و مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان بلکه به سبب نقش و اهمیت آب در جغرافیای نیمه خشک سرزمین ایران جایگاهی والا دارد. حَبَش نام یکی از نُه پسر حام بن نوح (ع) و پدر قوم حبشه است. از ترکیب این کلمه چندین آبادی در ایران وجود دارد. سواد حبش به معنای زگال بسیار و داغ حبش به معنای داغ سیاهی که بر اثر داغ بر پوست ایجاد می شده است وجود دارد. حَبَش و حباشه گرد آوردن چیزی برای کسی و استعاره ای برای سیاه است.

تأسیات آبی در بی بی حبش نیز از فعالیت های مهندسی سدسازی یا بندسازی به شمار می‌رود که شرایط تاریخی و جغرافیایی منطقه در پیدایش، ‌شکل‌گیری و گسترش آن سهم به سزایی داشته است. در روزگار گذشته در هر منطقه جغرافیایی بنابر ضرورت یا نیاز ساکنین آن جا نسبت به ایجاد سد،‌ بند یا آبگیر اقدام می‌کرده اند تا نیازهای خود در زمینه ی آبیاری و آبرسانی را برآورده سازند. در بی بی حبش آب چشمه با تنظیم نسبت فشار هوا بر آب یا جوشش مناسب چشمه، به چند متر بالاتر از مظهر چشمه انتقال داده و به وسیله ی جدول بر حاشیه ی کوه به ورودی آسیاب آبی می رسانده اند. جدول آب در تقاطع با رودخانه فصلی به صورت پل هوایی آب بر پایه ی ستون سنگی و با عبور از بدنه ی خالی شده نخل ایجاد شده است تا شیب مناسب آب حفظ شود و در هنگام سیلاب خسارت نبیند. مسیر طولانی جدول ها نیز با ایجاد جدول در حاشیه ی کوه اجرا شده است که مسیر سنگ جدول ها و سدبند و ستون ها موجودند ولی در مرور زمان با تخریب مواجه بوده اند.

عکس شماره ۱ : نمای آسیاب آبی سنگ و ساروج و تلی از سنگ که بقایایی اتاقک های آسیاب بوده است. هرچند بارسازی چاهک آب به وسیله ی گچ و ترمیم آن ممکن است در زمان های متأخرتر صورت گرفته باشد. اما اصل و بنای این سازه حداقل قدمتی بیش از دوره ی صفوی و به هزازه ی پیش (دوران شکوفایی بندر سیراف) متعلق است. در پای سازه ی آسیاب آبی تلی از سنگ دیده می شود که قسمت تخریبی اتاق های آسیاب می باشند که با واکاوی آن قطعاً به اتاقک زیرین مخصوص توربین چوبی و اتاقک سنگ های آسیاب دست خواهیم یافت در نیم قرن اخیر پس از تعطیلی این آسیباب، بارش باران و ریشه ی درختان مجاور باعث تخریب این اتاقک ها بوده اند.

عکس شماره ۲: چاهک یا تونل عمودی هدایت آب در آسیاب آبی.

عکس شماره ۳: نمای جدول انتقال آب به جهت سقوط آب در تنوره ی آسیاب.                        

عکس شماره ۴ : سد بی بی حبش در مجاورت چشمه باقیمانده از دوره ی تاریخی حداقل پیش از عصر صفوی است. که علاوه بر آرام کردن فشار آب سیلابی کوه جهت نگاهداشت باغ بی بی حبش از تخریب در سیلاب و افزایش ذخیره آبی در کف دره از آب آن در کشاورزی فصلی سود می جسته اند.

عکس شماره ۵: خطوط قرمز نمایان گر جدول انتقال هوایی آب به وسیله ی تنه ی نخل بر پایه های ستونی در کف دره جهت جلوگیری از تخریب سازه های آبی در سیلاب و تنظیم شیب انتقال آب از کوه کنار دره پس از استفاده آب در آسیاب به طرف دیگر دره.

برای تطبیق این سازه آبی می توان به سدهای بسیار کشورمان از جمله سدهای شوشتر و سد تاریخی کریت این سد در رشته کوه شتری جنوب شرقی طبس (سد مذکور در تاریخ ۲۰ اسفند سال ۱۳۷۹ به شماره ۳۵۲۳ در لیست آثار باستانی ایران قرار گرفته است و از جمله مهندسی ترین سدهای جهان خوانده می شود.) سد گمپو (سدی تاریخی واقع در دهستان فداغ از توابع شهرستان گراش در جنوب استان فارس این بنا در تاریخ ۹/۱/۱۳۷۸ با شماره ۲۲۸۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده ‌است.) و همچنین آسیاب آبی در اشکنان لامرد و به تأسیات آبی گیرکلات و کنارشی در شهرستان جم و ریز و همچنین به آسیاب آبی تنگ مره در کنگان اشاره و مراجعه کرد.

(عکس های کنارشی و گلی بردکان از ابراهیم گرامی و عکس های تنگ مره از عبدالله سبوطی است.)

سدها: دیواره ی سد در نما با سنگ های تراشیده به اشکال منظم یا نامنظم و با استفاده از ملات آهکی، بدون استفاده از بست های فلزی و در میانه، با قطعات سنگ لاشه و قلوه و ملات آهکی یا ساروج ساخته می شده است. ساروج از ابتکارات معماران ایرانی برای ساخت ملات بود که از ترکیب خاک رس و آهک، خاکستر کوره های حمام، مواد الیافی درست می شد.

 آسیاب ها: از آسیاب آبی یا آسیای اووی برای خورد کردن گندم و سایر غلات استفاده می شده است. انواع آسیاب وجود دارد از جمله آسیاب آبی، بادی و حیوانگرد. آسیاب بادی نخستین بار در ایران به کار گرفته شده است. و آسیاب آبی هر جا که پستى و بلندى اجازه مى‌داده از انرژى پاک و ارزان آب براى چرخش سنگ آسیاب استفاده مى‌شده است. فضای اصلی آسیاب ها در دل زمین قرار دارد و بخش نمایان آن شامل سازه ی انتقال آب و نورگیرها و ورودی آسیاب است.

عمده‌ترین قسمت آسیاب، تنوره ی آن است که به شکل مخروط طراحى و ساخته مى‌شده است. به گونه‌اى که آب ذخیره شده در آن، از روزنى کوچک با فشار، پره‌هاى سنگ‌آسیاب را به حرکت در مى‌آورد. از دیگر قسمت های آسیاب می توان سنگ زیرین و زبرین را نام برد که سنگ زیرین آن بسیار مقاوم تر است. راهرو، اطاقک آسیاب، انبار گندم، انبار آرد، محل استراحت آسیابان و اصطبل دیگر بخش های آسیاب اند. این آسیاب ها به طور متوسط بین ۵۰ کیلوگرم گندم را در هر ساعت به آرد تبدیل می کنند.

امروزه نگاهداشت و استفاده از این آسیاب ها مقرون به صرفه نیست و دانش روزافزون راهکارهای تازه ای را پیش پای بشر گذاشته است. اما پاسداری و نگهداری از این تأسیسات (مانند بی بی حبش و تنگ مره که تنها بارمانده های سازه های قدیم در کنگان اند) علاوه بر یادآوری هویت ملی و محلی خصوصاً در بندری که به یمن قدوم چشمه های جوشان و خروشان نفت و گاز تحولی تازه را آغار کرده است ضروری به نظر می رسد. تحول شیرین و افتخارآمیز صنعت نفت و گاز به همراه توسعه ی شهرنشینی شوربختانه فضای زیست محیطی بندر کنگان را به هم ریخته است؛ اما پیش از آن که نفت این طلای سیاه در آبادی های ما جولان دهد و کشاورزی نیمه فقیرانه و تاج و تخت ماهیگیری و شمشیر جواهرنشان بازرگانی و تجارت را از ما بستاند، مردم آب و خاک را پاس می داشتند و به اندک آن زندگی شکوهمندانه ای داشتند. باید که به قبله ی دعا رفت و به رسم آبا و اجدادی مان بخوانیم: «یا بی بی حبش باد از سر و کله ش بکش» یا چون سعدی در کنار چشمه بی بی سیاه یا بی بی حبش مان بنشنیم و بگویم:

کی شکیبایی توان کردن چو عقل از دست رفت     عاقلی باید که پای اندر شکیبایی کشد

روی تاجـــیکانه ات بــنمای تا داغ حـــبش      آسمان بر چـهره‌ی ترکان یغمائی کشد

رضا طاهری- ثلاث

[کد خبر:AJ12873]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب