565456565.jpg

آینه جم؛ کاندیدای دور نهم مجلس شورای اسلامی جنوب استان بوشهر، در یادداشتی به انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان و نقد روش و معیارهای انتخاب پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آینه جم، احمد حیدری کاندیدای دور نهم مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه دیر، کنگان، جم و عسلویه بود که با ۷ هزار و ۲۵۰ رأی بعد از احمدی، الماسی، صالحی و جلالیان قرار گرفت، وی متولد ۱۳۵۹ و اهل روستای پلنگی جم است که تحصیلکرده ی دکترای حقوق است و به وکالت و تدریس در دانشگاه می پردازد.

متن کامل یادداشت احمد حیدری:

 

به نام خالق پنهان و نهان که پیدا و نهان داند به یکسان

مردم فهیم استان بوشهر، نخبگان، شوراها و…
سلام و درود

عالی جنابان
مستحضرید دورانی دیگر از انتخابات مجلس شورای اسلامی، موضوع اساسی و آینده ساز کشور زیبایمان ایران، فرا رسیده است. نگارنده نیز به عنوان فردی کوچک از جامعه شهیر صنعت و طبیعت استان بوشهر، همانند بسیاری از مردمان آن دیار، غبن گذشته، تشویش حال، اضطراب و نگرانی آینده استان به ویژه حوزه جنوب، مدت هاست که سراسر وجود ذهنی ام را فرا گرفته و دردناک تر اینکه هر چه دامنه ی مطالعات و بررسی ها در ابواب مختلف گسترده می یابد، عذابم افزون تر می شود.

اما وابستگی دیرینه به خاک گرم جنوب، اذن بی تفاوتی نمی دهد. بنابراین با اینکه دستم، آنچنان شایسته به جایی بند نیست، ولی با همین ید، تا حد تجیز قانون و با مرعی امتیازات حقوقی موجود، چند سالی است که به نحوی از انحاء، قانونمند در تلاش بوده تا حداقل اثری مفید برای هم استانی ها، به ویژه جنوب استان داشته باشم؛ به همین جهت بود که در انتخابات دوره پیشین(سال ۹۰) در کسوت نامزدی انتخابات، چند ماهی افتخار حضور و مصاحبت با مردمان دریا مرام زادگاهم پیدا نمودم و در حد فرصت، توان و محدوده قانونگزار، علی رغم برخی ناملایمات و ناهنجاری ها، مواردی را در جلسات خصوصی و بسیاری نیز در هفته تبلیغات، گاهاً صریح و بعضاً ضمنی بیان داشتم، اینکه چقدر شنیده و فهمیده شد، نمی دانم.

اکنون که این دوره و چه بسا برای همیشه خود را مبری از حضور در مقام انتخاب شونده در آن استان می دانم، توفیری نیست تا صرفاً منفعل باشم، لهذا شمه ای از مواردی که منشأ از تجربیات و مطالعات بوده را از طریق این مرقومه با شما بزرگان به عنوان صاحبان کرامت، تمدن و ثروت، به اشتراک خواهم گذاشت.(وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ)

حیدری در ادامه یادداشت خود به «تماته»، آورده است:

بزرگان
وجود شاخص هایی چون گستردگی، فراوانی و جهانی بودن ذخایری چون نفت، گاز و هسته ای، مقارنت با خلیج همیشه فارس، دسترسی نزدیک، آسان و کم هزینه به کشورهای خارجی، وفور کانی های موجود در دشت و کوه ها، جاذبه های متنوع توریستی و گردشگری و…، بی همتایی استان را در سراسر ایران در پی داشته است.

اینگونه نعمات و سرمایه ها، عطای پرورگارست به نسل های این مرز و بوم، ولی اکنون می بینیم که با حجم وسیع فعالیت های پایین دستی و بالا دستی نفت و گاز از غنای ذخایر زیرزمینی، روز به روز کاسته شده، آن دریای زیبا یا ماهیتاً تغییر شکل داده، یا سواحلش تبدیل به خاک شده و یا اینکه توانمندی تجاری اش به اغماء رفته است. زیست برای حیات هرگونه موجود زنده ای بی محیط شده، بدون اینکه ایده یک جایگزین مناسب، برای نسل آینده ما شکل گرفته باشد. صرفاً دل به عوارض آلایندگی بسته ایم که همان هم به راحتی و کامل پرداخت نمی شود، به نظر شما، چنانچه یک روز فرزندان ما چنین ذخائری را از آنان به قیمت نفس، برای حیات خویش بازخرید کنند، چه دعایی را به ارواح ما حواله می کنند؟ آیا خاک جنوب پذیرای استخوان های پوسیده مان خواهد شد؟

تملک اراضی کشاورزی و باغات، منبع درآمد پایدار مردم را متحول کرده، بدون اینکه جایی و مکانی مناسب، مهیای این سنت دیرینه شود، دشت ها، کوه ها، قنات ها و چشمه های پ رطمطراق شهره ی افکار شعرا؛ دگر گونه شده اند، آب های آبرفتی اش پیشکش، که آب های حفره های عمیق زیرزمینی اش دگر وجود ندارد، این سئوال مطرح می شود که فردا روز که صنعت رخت بربست و رفت، راه ارتزاق ما چگونه خواهد بود؟

و ما هنوز می گوییم:
«حتماً از فلان حزب انتخاب شود. چون بنیانگذارش عشق ماست»
«این دوره باید از فلان شهرستان انتخاب شود، چون قبلاً از آن شهرستان بود»
«فرقی ندارد چه کسی انتخاب می شود، بگذار بیچاره فلانی هم چهار سال برود»
«چون فلانی گفته، به فلانی رأی می دهیم، یا چون سفره ای مهمانم کرده، باید جبران کنم»
«می گوییم اگر A ریال نذر مسجد کنید، کل آرای محله مال شماست»
«می گوییم: چون فلانی فاتحه مادربزرگ شرکت نداشت، به فلانی رأی می دهیم تا او نرود»
و هزاران درد و معضل دیگر

دوستان
هر چند بسیار دیر شده است، اما از همین دوره با تغییر در روش ها و معیارها، می توان به فرصت های از دست رفته فرصتی نو داد.

الف) نقد روش انتخاب و ارایه راهکار
مرسوم است که چنانچه قصد به خدمت گرفتن کارگری را دارید به میدان شهر رفته و از او تقاضای انجام کار نمایید. حال چگونه شده است که در روند امری مهم چون انتخابات با این ارزش و اعتبار، بی تفاوت در منزل می مانیم تا شخصی بر ما وارد شود و قاپ اراده ما را هتک حرز نماید.

برادران و خواهران
از زمانی که ما واجد اعمال حق انتخاب شده ایم، چه کسی به یاد دارد که نخبگان، بزرگان، ریش سفیدان، عالمان منطقه یک جلسه ای حتی ده دقیقه ای داشته، منصفانه شور و تجسس نمایند، کسانی را از بطن استان شناسایی و معرفی و از آنان تقاضای ورود به عرصه نمایند.

بنابراین، تا این روش حاکم است و به دنبال تحول نباشیم، تردید نکنیم که روز به روز وضعیت از این اسف بار تر و جبرانش متعذر و متعسر خواهد شد. بی جهت هم دیگران و یا نظام را محکوم نکنیم(و لا یحمل هذا العلم الاّ اهل البصر و الصبر)«خطبهء ۱۷۳ نهج البلاغه»

ب) نقد معیارهای انتخاب و راهکار
ـ یکی از معیارهای انتخابات، جناحی و سیاسی بودن است، هر چند که معتقدم، احزاب توسعه سیاسی و فکری را در پی دارند اما خوب می دانیم که احزاب باید تأمین کننده منافع اعضاء خود باشند. این را هم می دانیم که منافع مردمان ما با منافع مردمان تهران و سایر کلان شهرها، کاملاً متفاوت است. به عنوان مثال در تهران بازاریان، تجار و سیاسیون به دنبال حزبی هستند که تجارت را آسان، بازرگانی را مطمئن و مناصب سیاسی را تضمین پایدار نمایند. پس اگر گروههای تهران و کلان شهرها، علم و بیرق حزبی را به سینه زنند، حداقل هایی از منافع آنان تأمین خواهد شد. حال اگر همان حزب بخواهد به منافع مدافعانش در شهرستان هایی مانند جنوب بپردازد از منافع حامیان آنان در کلان شهرها کسر خواهد شد. پس برای آن حزب، پرداختن به منافع شهرستان توجیه عقلی ندارد. بنابرین بی تأمل و تعقل، سنگ حزبی را به سینه زدن در این منطقه ثمری در پی نخواهد داشت. کما اینکه تاکنون نداشته است، مگر حزبی که آرمان های آن عمومیت پذیر و تبعیض ناپذیر باشد.

ـ تأثیرگذاری پول، کالا و خدمات به سرنوشت انتخابات توسط برخی از انتخاب شوندگان، اعم از تزریق مستقیم(خرید آراء، نفوذ بر رؤسا و ریش سفیدان قبایل) و یا غیر مستقیم از طریق کمک به مساجد، مدارس و تکایا، امری که بایستی توسط یک کاندیدا نکوهش شود اما متأسفانه مفری است برای سوء بهره برداری از عدم آگاهی ها و کسب رأی به هر طریق ممکن

ـ به نظر شما، فردی که ۸ الی ۱۲ سال مطلقاً، درب تک تک منازل را به صدا آورد و این بطالت عمرش، موجب ضرر و اضراری به اجتماع نشود، در حالیکه یک نگهبان، اگر یک ساعت از انبارش فاصله گیرد، وصف امانتش زائل می گردد، چگونه می توان ادعای مفید بودن چنین مدعیان نمایندگی را مقرون به صحت دانست؟

همت کنیم، کنترل سرنوشت را به دست گیریم، زمانی باقی نمانده، اگر امروز اقدام کردید، شاید نتیجه آن سالیان بعد آشکار شود و چه بسا آشکاری نتیجه آن نیز مصادف با اتمام منابع گردد و آن زمانی ست که هیچ وجود ندارد.

اکنون از طریق نشست شوراها به عنوان حاکمان محلی و نخبگان می توان هماهنگ شد، افراد توانمند، صادق، اهل فن و تخصص را پیدا و از آنان درخواست استمداد کرد و به فرض عدم موفقیت، حداقل با تأثیرگذاری بتوان معیار انتخابات را تغییر داد که معیاری غیر از موارد فوق اعمال گردد، معیاری را اعمال کنیم که در نظر ودیعه گذاران انتخابات بود. به فکر منافع کل باشیم تا منافع خویش.

اجازه بدهیم که متوسط نطق نمایندگان استان از ۴ و ۸ سال یک نطق غیر مفید، به ۸ دقیقه یک نطق مفید برسد. شاید به ازاء ۸ دقیقه یک فریاد و دادخواهی، انتظامی در حقوق این مردمان برقرار گردد.

[کد خبر:AJ12474]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم