جدیدترین ها از استان بوشهر

ویژه ها

نشست هم‌اندیشی مدیرعامل پتروشیمی جم و مدیران عامل شرکت‌های تابعه

      آینه جم- نشست هم‌اندیشی مدیرعامل و مدیران پتروشیمی جم با مدیران عامل...

دست نوازش شرکت پلیمرآریاساسول روی سر ۲۰۰ معلول مجتمع کليد بهشت کنگان+ تصاویر

  آینه جم / ابراهیم قیصری؛ یکی از مجتمع های بزرگ نگهداری معلولان جسمي و ذهنی در...

آگهي آزمون استخدامی شرکت پتروشیمی صدف عسلویه منتشر شد( + جزئیات و دفترچه )

    آینه جم-آگهی و جزییات آزمون استخدامی چهار شرکت تابعه گروه صنایع پتروشیمی...

تامین 400 سری جهیزیه ویژه مددجویان و معلولان بوشهری توسط پتروشیمی جم

      آینه جم- همزمان با سالروز ازدواج حضرت امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س)،...

موفقيت پتروشيمي جم در كسب تندیس برنزی سه ستاره در گروه صنايع انرژي بر در توليد الفين

  آینه جم-شرکت پتروشیمی جم موفق به دریافت تندیس برنزی سه ستاره  در گروه صنايع...

ثبت‌نام آزمون استخدامی دستگاه‌های اجرایی آغاز شد

      آینه جم-همزمان با انتشار دفترچه راهنما، ثبت‌نام برای شرکت در دهمین...

ثبت نام آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش آغاز شد/ اعلام‌ سهیمه شهرستان ها

    آینه جم-مدیرکل روابط عمومی سازمان سنجش از آغاز ثبت نام آزمون استخدامی...

استخدامی جدید اعلام شد/ 3420 نفر در وزارت نفت جذب می شوند+ جزئیات

    آینه جم؛مدیر کل آموزش، برنامه‌ریزی نیروی انسانی و تحول اداری وزارت نفت...

جزئیات آزمون استخدامی وزارت نفت / برگزاری آزمون اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲

      آینه جم/ وزارت نفت: روز جمعه ۱۴۰۲/۰۲/۲۹ با هماهنگي و مکاتبه رسمی با...

آزمون استخدامی ۴ پتروشیمی عسلویه+ دفترچه آزمون استخدامی و جزئیات

      آینهجم: شرکت‌های پتروشیمی آپادانا، پارس، مبین و هنگام واقع در...

بی‌توجهی به محیط زیست در استان بوشهر/ فلرها می‌سوزند و می‌سوزانند

    آینه جم  - علی اکبر قیصری: از ۱۷ تا ۲۳ خرداد ماه به عنوان هفته محیط زیست...

آینده را جدی بگیریم

    آینه جم ؛ امید جهانشاهی- امارات متحده عربی اخیراً موزه آینده را افتتاح...

آگهی استخدام دستگاه های اجرایی ( +لینک ثبت نام و دانلود دفترچه)

        آینه جم/  اطلاعيه‌ سازمان سنجش آموزش کشور در خصوص...

بزرگ‌ترین روستای جنوب کشور درمانگاه ندارد!

  آینه جم- "شیرینو" در استان بوشهر بزرگ‌ترین روستای جنوب کشور محسوب می‌شود...

آغاز ثبت نام استخدامی پتروشیمی بوشهر +جزییات

    آینه جم: پتروشیمی بوشهر واقع در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی دفترچه...

کمپین پاییزه اینترنت پرسرعت شرکت مخابرات ایران با عنوان ارمغان پاییزی برای همه مشتریان

    آینه جم/ شرکت مخابرات ایران، کمپین پاییزه اینترنت پرسرعت خود را تحت عنوان...

تعطیلی ادارات در هفته آینده

      آینه جم؛   رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور گفت: اصل بر این است که...

جدیدترین خبرها از تولید و قیمت ۷ واکسن پیشتاز در زمینه کرونا

         آینه جم؛  بحران جهانی کرونا موجب شده دهها پروژه تولید واکسن...

گزارش تصویری

(تصاویر) باغ گیاه شناسی تهران

(تصاویر) باغ گیاه شناسی تهران

  (تصاویر) باغ گیاه شناسی تهران باغ...

(تصاویر) زندگی عشایر فارس

(تصاویر) زندگی عشایر فارس

(تصاویر) زندگی عشایر فارس آینه جم-زندگی...

(تصاویر) بازار پرنده فروشان کابل

(تصاویر) بازار پرنده فروشان کابل

(تصاویر) بازار پرنده فروشان کابل آینه جم-...

جدیدترین ها از ایران و جهان

آینه جم- پونه ترابی در ایسنا نوشت: مات و مبهوت بودم. می‌دیدم و نمی‌دیدم. راه می‌رفتم و روی زمین نبودم. سردم بود و تب داشتم ... روی دیوار، رد خون بود و روی زمین رگه‌هایی از آدم! همان زمین پهناوری که برایش مقدر شده بود تا جان‌های عزیز پرواز ۷۵۲ را در آغوش بگیرد ... همان زمین پهناوری که به یکی از کابوس‌های شبانه‌ام بدل شده!
چشمان عروس در عکس‌های پخش‌شده روی زمین، می‌خندید. زمین، هم‌رنگ آن رژلب‌ قرمز شده بود و آسمان مثل آن خط‌چشم‌، سیاه بود.
روایتی کوتاه از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی (+عکس)
باید گریه می‌کردم؟ باید می‌ماندم؟ باید می‌رفتم؟ باید خبر فاجعه را می‌دادم؟
راه ارتباطی بین چشم و مغزم را از دست داده بودم. هیچ‌چیز منطقی نبود. چرا باید کلاه یک نوزاد اینجا باشد؟
روایتی کوتاه و مصور از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی
این کفش بچگانه قرمز وسط این ناکجا آباد چه می‌کند؟ صورت عروسک فیل آبی رو به خاک بود و  سیگارهای وینستون لایت که باید نخ به نخ دود می‌شدند تا غم غربت را یا یک کام عمیق بشویند و ببرند، حالا یک‌جا آتش گرفته بودند.
روایتی کوتاه و مصور از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی
از دور، جلیقه نجات زردرنگ هواپیما که صحیح و سالم مانده بود، پوزخند می‌زد.
روایتی کوتاه و مصور از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی
کتاب‌های پرپرشده، مثل پرندگان تیرخورده، در خاک و گل دفن شده بودند. روی جلد یک کتاب را خواندم: «فارسی دوم دبستان». از فکر مهاجری که می‌خواست زبان مادری‌اش را در آن سر دنیا زنده نگه دارد و حال، پیکر بی‌جان خودش در یک کیسه‌ سبز زیپ‌دار بود، بند بند وجودم می‌لرزید.
روایتی کوتاه و مصور از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی
به روزهای آخر فکر کردم. به دستی که یک تکه نان سنگک را داخل چمدان گذاشته بود و به بسته گزی که برای زنده نگه داشتن طعم وطن برداشته شده بود. به همان دستی که پیش چشمم بود و هنوز هم تصور می‌کنم صاحب آن، کدام چهره بی‌گناه عکس‌های به‌جا مانده است!
روایتی کوتاه و مصور از نخستین لحظات سقوط هواپیمای اوکراینی
به ساعات آخر فکر می‌کردم. به لب‌های خندان دختری که عروس شده بود و چشم‌های امیدوار پسری که برای ساختن آینده‌اش جنگیده بود. به پدری که در فرودگاه، هنوز فرزندش نرفته دلتنگش بود و مادری که دیوارهای فرودگاه امام (ره) شاهد بغض و اشکش بودند.
به دیوار رسیدم. کسی پشت سرم فریاد زد و دستور توقف داد اما انگار من صاحب پاهایم نبودم. پرت شدم وسط سیاهچاله‌ای که قدرت درکم را گرفته بود. پیکرها کنار هم چیده شده بودند. صدای فریاد مرد پشت سرم بلندتر شد و من تندتر راه رفتم. شروع به شمردن کردم؛ یک پیکر، دو پیکر، ۱۰ پیکر، ۵۰ پیکر ... می‌گویم پیکر ولی فقط اسمش پیکر بود؛ استخوان‌هایی بود سوخته و گوشت‌هایی پراکنده در دشت. باید بغلشان می‌کردم. دست عروسک‌ها را در دست بچه‌ها می‌گذاشتم و وسایل هر کس را تحویلش می‌دادم تا برگردد خانه.
حالا مرد صاحب صدا روبه‌رویم ایستاده بود. فریاد می‌زد اما من هیچ چیز نمی‌شنیدم. در بهت چشمان وحشت‌زده‌اش غرق شده بودم. به آن طرف دیوار هلم داد. صدای گریه شنیدم. پیرمردی نشسته بود بین عروسک‌ها و گریه می‌کرد. پسر برادرش در پرواز بود. صدای گریه شنیدم. مرد جوانی پشت نرده‌ها ایستاده بود و برای خواهرش ضجه میزد. بازمانده‌ها رسیده بودند. از رویشان خجالت می‌کشیدم. هنوز هم بعد از دو سال خجالت می‌کشم و بوی آن تن‌های تنهای سوخته از مشامم بیرون نمی‌رود.
انگار من هم در آن پرواز بودم؛ همان پروازی که ۱۷۶ کشته و یک ایران، زخمی داشت ...
[کد خبر:AJ37789]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه