00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000170704_091217.jpg


آینه جم: عبدالحسین صفر پور :
کارگران روز-مزد را چند روز قبل از عید به مرخصی می فرستند تا عیدی و پاداش آنها را پرداخت نکنند. شما نان را از چه کسی دریغ می دارید؟ کسی که شیره ی جانش را برای ارتزاق معامله می کند! این رویداد نه در شرکتی خصوصی که در مجموعه بزرگ و متمول نفت اتفاق می افتد. فرقی نمی کند حراست، مستغلات یا هرجای دیگر باشد. کارگر، محکوم به پذیرش است و قدرتی برای استیفای حق خود ندارد.


دولت و کارگران: هدف دولت و نمایندگان سیاست، حمایت از صاحب سرمایه است. این حمایت اولا در قانون کار (ماده 21) خود را نمایان می کند. این قانون موقتی سازی نیروی کار را به رسمیت می شناسد. یعنی امنیت شغلی نیروی کار را از او می گیرد. از همین جا است که انواع قراردادهای روزمزد، ساعت کاری، کار پیمانی و حتی کارگر بی قرار داد ظهور می کند. یعنی کارگر یا باید به این گونه کار تن دهد یا اخراج می شود.


یعنی کارگر حتی نمی تواند در مورد کوچکترین خواسته ی خود اندکی مذاکره کند. حتی اگر کارگری از حقوق خود آگاهی داشته باشد بازهم کاری از پیش نخواهد برد. آگاهی از حقوق و قدرت چانه زنی کارگران چیزی است که تجربه زیسته نویسنده آنرا در جنوب استان بوشهر مغفول دیده است. همین عاملی است که هر پیمانکار و غیری به خود اجازه ی هزار گونه استثمار و حق کشی را بدهد.


تجربه واقعی: چند پیمانکار حاضر در شهر جم و مجموعه نفت چنین رفتاری را با کارگران انجام می دهند. اولا کارگران را یا بدون قرارداد یا با قراردادهایی روز مزد، ساعتی و... استخدام می کنند و آنها را مرتبا از اخراج می ترسانند. گویی صاحب جان آنها هستند و در جایگاه خداوندی نشسته اند. وقتی در یک مورد موضوع رسانه ای می شود، فرماندار قول مساعد می دهد که عیدی و پاداش کارگران مستغلات پرداخت می شود. همه می دانیم این قول های سیاسیون وعده سر خرمن است و بهایی ندارد. حتی احتمال دارد پیمانکار مذکور با عاملین این کار برخورد کند و آنها را اخراج کند همانطور که سابقا این اتفاق افتاده است.


مشکل کجاست: بعید است که نظارتی بر قرار دادها اتفاق بیافتد حتی کسی به فکر کارگران باشد. بنظر می رسد اداره های کار بیکارترین اداره هاست. در بهترین حالت آمار بیکاران را اعلام می کند. آن هم معلوم نیست صحیح باشد. وقتی هدف حمایت از کارآفرین (رانت جو) است بدون آنکه درک اندکی از اقتصاد و جامعه داشته باشیم نتیجه همین می شود. نتیجه این می شود که اکثریت جامعه یعنی کارگران مورد ظلم قرار میگیرند.


وزیر کار و کلنگ؟ نمونه ای از عملکرد وزیر کار در جم. بیمارستان و مجموعه کارگری که کلنگ یکی زده شده است و دیگری در سطح امضای تفاهم نامه است را در نظر بگیرید. پس از گذشت چندماه معلوم می شود که کلنگ زنی بیمارستان تشریفاتی بوده و حتی مراحل ابتدایی کار هم انجام نشده است حالا هم احتمالا قضیه مجموعه کارگری اینگونه باشد. ببینید سیاست و رزومه سازی تا کجای جامعه ما بالا رفته است.


چه باید کرد: این قشر را باید دریافت و تکریم کرد. از آنها حمایت کرد. هر چند وجود تشکل های صنفی کارگری با هزار مانع روبرو است ولی باید برای حمایت از این قشر چنین تشکل هایی وجود داشته باشد. مخصوصا در جنوب استان بوشهر که هزار جفا بر کارگران روا می شود. اداره های کار و دیگر دستگاه های مربوطه از این قشر حمایت کند و سعی کند در آگاهی بخشی به کارگران کمک کند.


انسان فارغ از زنده ماندن باید زندگی کند، از حق زندگی کردن کارگران حمایت کنیم.

منبع: شهر نامه

[کد خبر:AJ24350]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب