آینه جم/  سجاد بهزادی | روزنامه نگار

بالاخره روز گذشته، فرمانداری که بسیاری از صاحبنظران توسعه او را یکی از موفق ترین فرمانداران استان می دانند از سوی دولت انقلابی برکنار شد.

استاندار استان در مراسم تودیع و معارفه، از "مردمداری و انگیزه بالای کاری" فرماندار برکنار شده خود سخن گفت. معاون سیاسی و امنیتی استاندار نیز در این نشست خطاب به فتح الله نوروزی (فرماندار برکنار شده دشتستان) گفت "وی از نیروهای انقلابی، ولایی و بسیار ارزشمند استان بودی." فرمانده سپاه دشتستان نیز گفت "نوروزی فرمانداری پاسخگو و خدمت گزار بود و همواره با سپاه وبسیج همراه بود." امام جمعه برازجان هم در این مراسم تودیع گفت "نوروزی صادقانه و عادلانه در فرمانداری فعالیت کرد."

در واقع همه عوامل انقلابی یک صدا و با بیانی ساده به فرماندار گفتند "تو خیلی خوبی و دقیقا همانی که ما می خواهیم اما برو به سلامت." این مسئله در دنیای سیاست چه معنا ومفهومی می تواند داشته باشد؟

یک: تناقض گویی بی پروا
استاندار بوشهر به صورت مداوم نسبت به ضرورت استفاده از نیروهای کارآمد و انقلابی برای توسعه استان تاکید دارد؛ اما خود نتوانست به گفتاری که داشته است وفادار بماند و در یک عملکردی تناقض گونه یکی از به گفته خودش"با انگیزه ترین و مردم دار ترین" فرمانداران این استان را تغییر داد. دیگر افرادی که دل در توسعه استان دارند، از خود می پرسند وقتی این دولت نزدیک ترین نیروی خود را نتوانست تحمل کند، تکلیف دیگران معلوم.

دو: سهم خواهی ولابی گری
بلاخره دشتستان بزرگ ترین شهرستان استان است و نیروهای زیادی از جمله نماینده انقلابی آن حوزه در سودای در اختیار داشتن نیروهای مطلوب خود هستند. نوروزی آن طور که خودش در مراسم معارفه گفته بود " 832 روز در دشتستان خدمت کرد و هرگز برای آمدن ویا ماندنش در این پست لابی نکرد." این روحیه مغایر با اصل ماندن در سیستم ها و دولت هاست.

سه: حریم محدود دولت انقلابی
این دولت با  تغییر فرمانداری که به باور خودشان تمام شاخص های یک فرد انقلابی را دارد، ثابت کرد که هرگز نمی خواهد هیچ مهره ای را خارج از دایره تنگ انقلابی تعریف شده تحمل کند.حتی اگر آن مهره به اذعان خودشان "انقلابی، مردمی، صادق، ولایی و پاسخگو" بوده باشد.

نوروزی انقلابی بود اما سوپر انقلابی نبود. او اهل تندروی نبود و آرام آرام فرمانروایی و مردم داری می کرد. به نظر می رسد برای ماندن در سیستم جدید "صادقانه و عادلانه کار کردن، انقلابی و ولایی بودن و داشتن انگیزه بالا" که به فرماندار برکنار شده نسبت داده می شد، تنها کافی نیست. می توان هیچ کدام از این ویژگیها را نداشت اما متناسب با لابی قدرت عمل کرد ودر سیستم ماند.

امروز دولت این آزادی را در خود می بیند که هم سو ترین مدیر خود را تنها به این دلیل که باز مانده دولت گذشته است و از قضاء مورد تایید دیگر اجزاء سیستم و جامعه نیز است، بی پروا برکنار کند. باید مراقب بود در این وضعیت "هر انسانی گرگ انسان دیگر نشود."

بشر برای رهایی از وضعیت هرج ومرج در جامعه، بخشی از حقوق و آزادی‌های خود را به دولت‌ها واگذار می‌کند. به تعبیر "توماس هابز"، دولت ها باید بدانند چگونه از این آزادی که از سوی ملت ها به آنها واگذار شده در جهت نظم عمومی استفاده کنند.اگر دولت ها قدر این آزادی را ندانند و درست از آن استفاده نشود به دولتی بی مهار و بی پروا تبدیل می شوند و بحران ها انباشته می شود.

خلیج فارس 

نوشتن دیدگاه