آینه جم؛ سجاد بهزادی: چه كساني مخالف پرداخت بخشي عظيمي ازاعتبارات شهرستان از محل آلايندگي به دانشكده فني مهندسي هستند؟چند روز گذشته در نشستي كه انتظار داشتيم بيشتر سخنان نخبه جمي وتحولات وتجربه دانشگاه در كشورهاي توسعه يافته را از زبان وي بشنويم ناگهان نشست با زيركي رئیس دانشکده فنی و مهندسی به سمت وسوي ديگري رفت.وي از نااميدي كامل مجموعه دانشگاه از روند فعلي وحمايت از تنها دانشكده دولتي شهرستان سخن گفت.گلايه ها از اين زاويه كه چرا به تقويت دانشگاه فني مهندسي در شهرستان كمتر توجه ميشود و از طرف برخي از افراد شوراهاي شهر با پرداخت بخشي عظيمي از اعتبارات آلايندگي به دانشكده فني مهندسي مخالفت مي كنند زياد بود. اخيرا نيز رييس دانشگاه خليج فارس بوشهر تهديد كرده بود چنانچه اعتبارات و تعهداتي كه مسولين شهرستان در قبال دانشكده فني مهندسي جم دارند عملي نشود براي مهرماه سال پيش رو اين دانشكده را تعطيل خواهد كرد.
نويسنده اين نوشتار نه تنها از موضع مدرس دانشگاه بلكه از منظر اينكه بخش مهمي ازتوسعه واقعي را تنها از مسير دانشگاه امكان پذير مي دانم بسيار موافق كمك اعتباري ومالي به دانشكده فني مهندسي جم هستم اما در عين حال ذكر يك نكته مهم خالي از لطف نيست.
ما اساتيد دانشگاه و اعضاي هيات علمي دانشگاههاي موجود در شهرستان جم وهمچنين مسولين سه دانشگاه فني مهندسي ،آزاد اسلامي وپيام نور مي بايست همواره اين موضوع را مدنظر قرار دهيم كه چقدر ضرورت حضورمان در شهرستان مي تواند براي افكار عمومي كه در بخش هايي از روستاها حتي با مشكلات جدي آب و راه وبهداشت مواجه هستند توجيه پذيرباشد.شما بخش مهمي از جواناني را تصور كنيد كه قبل از اينكه به دانشگاه بينديشند در كوچه پس كوچه هاي اين شهرستان به دنبال حداقل فضاي رفاهي و راه ارتباطي ويا حمل ونقل عمومي هستند. من وشما جمعيت قابل توجه سالخورده گاني را تصور كنيم كه همچنان از امكانات مناسب درماني بهره مند نيستند و در هنگام مشكل آواره شهرهاي ديگرميشوند.ما شوراهاي اسلامي روستا ها يي را تصور كنيم كه به دليل انتظارات به حق مردم خود سالهاست از بي اعتباري وعدم منابع مالي در تحقق بخشيدن به امكانات جزيي در روستاها وحتي شهرهاي شهرستان درمانده هستند.ساخت وساز يك دانشگاه در شهرستان چقدر تسكين كننده دردهاي آنهاست و از نظر فرهنگي مي تواند جايگزين مناسبي براي محروميت ها باشد؟
بله با اين حساب همچنان تاكيد مي كنم كه بنده موافق پرداخت بخش قابل توجهي از اعتبارات آلايندگي كه به همه مردم شهرستان تعلق دارد به دانشكده فني مهندسي جم هستم ، ولي آيا نبايد قبل از آن به اين سوالات مهم پاسخ داده شود. فرماندار شهرستان يكي از افرادي است كه خيلي جدي به اين موضوع ورود پيدا كرده و اگر دست خودش بود شايد تا كنون همه اين 40 ميليارد اعتبار را يكجا به دانشكده فني مهندسي مي داد.اما من از جناب فرماندار سوال مي كنم مگر شما نبوديد كه در نشست با اساتيد دانشگاه ؛ از عدم مشاركت آنها در طرح واقدامات پژوهشي براي توسعه شهرستان انتقاد كرديد؟بله جناب فرماندار؛ وقتي مردم شهرستان، شوراها و ديگران حضور جدي دانشگاه را در امر توسعه وپژوهش شهرستان وديگر موارد مرتبط بسيار كم رنگ مي بينند واصولا دانشگا هها را بعنوان مركزي براي توليد مدرك و درآمد نگاه مي كنند چگونه انتظار داريد كه از اعتباري كه به زحمت به دستشان رسيده است بذل وبخشش كنند.
براي سومين بار تاكيد كنم كه شديدا موافق انتقال اعتبارات شهرستان به دانشكده فني مهندسي هستم تا اين دانشگاه خداي ناكرده يك روز به تعطيلي نكشد.اما چقدر براي اين كار مهم فرهنگ سازي شده است و مردم از اهميت موضوع باخبرند؟ با اين توضيحات مي خواهم نتيجه گيري كنم ؛ ما دانشگا هيان چقدر در توسعه واقعي شهرستان تاثير گذار هستيم به گونه اي كه خانوار پرجمعيت روستايي وحتي شهري جم كه از امكانات متعدد درماني ،آب سالم وآب كشاورزي محروم است اهميت وجودي ما وماهيت ساختمان يك دانشگاه را درك كرده وآن را جايگزين مناسبي براي تمامي محروميت هاي خود بداند.
پيشنهاد ميشود پرداخت اعتبارات آلايندگي به دانشكده فني مهندسي جم در سطوح تمامي شوراهاي شهر و روستاهاي شهرستان به رفراندم گذاشته شود.شوراها نمايندگان مستقيم مردم هستند و همه در نهايت به راي انها احترام خواهيم گذاشت.
***سجاد بهزادی- مدرس دانشگاه
[کد خبر:AJ16203]
دیدگاهها
جناب آقای بهزادی عزیز یه هزینه ای جهت پرداخت کثیف کردن خون مردم جهت پروژه های عمرانی به حساب شوراها پرداخت می شود که ا خیلی از روستاهای ما بوی از عمران وآبادی ندارند نه فضای سبزی نه اسفالتی، هزینه ای که سرازیر می شود همه چشمشان را می گیرد حق ما مردمان جنوب بیشتر از آن است و وظیفه مسولين است که از حق مردم دفاع کنند باید همین شرکتهای نفت و گاز که خون خوار محیط زیست شناخته شده اند اين مبلغ های ناچیز برای ساخت دانشگاه پرداخت کنند، اطراف شهرستان جم خط لوله گاز است خدا می داند معایعات داخل آنها کجا می رود هزینه پنج دقیقه آن بدهند به جم به خدا جم گلستان می شود
خيلي بعيد هست از جنابعالي كه تحصيل كرده هستي اينچنين اظهار نظر نماييد. دانشگاه متولي دارد بچه سر راهي كه نيست بخواهد اينچنين اداره شود . اگر مسئولين شهرستان نميتوانند آن را به سرمنزل برسانند همان بهتر كه به حال خود رها شود و از اين شهرستان رخت بربندد و برود.
شما معني "عوارض آلايندگي" را نميدانيد؟ زندگي مردم در نتيجه آلاينده هاي صنعتي و مرگبار منطقه نابود شده است. عوارض آلايندگي بايد صرف جلوگيري از آسيب هاي اين آلايندهها شود. عوارض آلايندگي بايد در راه رفاه و آسايش اين مردم صرف شود. شما اگر دلسوز توسعه علمي منطقه هستيد منابع ديگري را بجوييد. چرا پالايشگاه فجر و پارس جنوبي خود را كنار كشيدهاند؟ چرا دولت تدبير و اميد كه ديگر نماد بي تدبيري شده است نبايد منابع مالي دانشگاه جم را تامين كند؟ آيا دانشگاه در همه جاي كشور مطابق پيشنهاد جنابعالي اداره ميشود؟
نه برادر خواهش ميكنيم اين انار شيرين را در در دهان مسئولين بي تدبير نشكنيد، اگر واقعا" دلسوز منطقه هستيد.
دانشگاه دولتی می باشد با دانشگاه آزاد قیاسی مع الفارق است قطعا دانشگاه دولتی می تواند زمینه ساز توسعه و پژوهش باشد متاسفانه شما و مخالفان جدی پرداخت عوارض آلایندگی به دانشکده فنی و مهندسی کسانی هستید که دانشگاه دولتی را تجربه ننموده اید لذا همین عامل ، باعث خطا در نتایج شماها شده است
می شود بفرمایید طی چه سلسله اقداماتی، معین شد که این دانشکده به این شهرستان بیاید؟!
حضرتعالی به گونه ای بیان نموده اید که انگار خود اساتید و مسئولین و دانشجویان دانشکده التماس کرده اند که این دانشکده به جم بیاید!
به یاد بیاورید که این دانشکده چگونه و به خواست مردم(آنگونه که مسئولین جم! ادعا کرده اند) به این شهر آمد... در سفر استانی رئیس جمهور پیشین مگر همین مردم نبودند که پلاکادر به دست درخواست وجود دانشگاه دولتی را بیان میکردند؟!!
بخش جالب ماجرا اصرار چند باره ی نگارنده بر این نکته است که: من شدیدا موافق....
معمولا سیاست یک بام و دو هوا را در سیاسیون میدیدیم نه نخبگان! جناب بهزادی عزیز...
اصلا یک سوال ویژه!
در تمام این سالها، همان مردمی که میفرمایید دردها و دغدغه های البته به حق فراروان دارند، از این همه اعتبارات چه عایدشان شده است؟!
به عقیده شما اگر بخشی از این اعتبارات به دانشکده برسد، لاجرم بخشی از دردهای مردم ممکن است دوا نشود؟!!
کدام ارگان جم مردانگی انتشار ریز جزئیات هزنه های خود طی این سالها را دارد تا ما بدانیم که اعتبارات سرازیر شده در این شهر چگونه مصرف شده اند؟!!
شهرستانی که جم باشد، مسئولینی که این عزیزان باشند و نخبگانی که شما باشید!...
سکوت درمان دردهاست...
اتفاقا نظر خوبی است باید دست به دست هم داد تا دانشگاه را نگه داشت .
نباید نگاه قشری داشت .اگر هر کس خودش ذا ببیند باعث بدبختی شهرستان می شود.قدر دانشکده را بدانیم.
جناب بهزادی،بنظر جناب عالی قبل از برپایی دانشکده مردم یا مشکلاتی نداشتن و یا اگه داشتن خیلی سریع حل میشده! و با امدن دانشکده به شهر جم که یک دانشکده دولتی هست، دیگر اعتبارات به سمت دانشکده سرازیر شده و مشکلات مردم بطور کلی فراموش میشود!این دانشکده از سال 89 اولین ورودی رو گرفت و تا امروز 7 سالی هست که دانشجو میپزیرد و با وجود عدم حمایت مسئولان شهرستان جم به کار خودش ادامه میدهد،و اگه از همون سال 89 تا امروز هرساله این بودجه که به این دانشکده تعلق داشته به مرور پرداخت میشد نه به شماها که دم از مسئولیت و دلسوزی میزنید الان بفکر این میفتادید که این دانشکده رو منحل کنید و نه کل بودجه شهرستان یجا به دانشکده میرسید!!!!!!!!! واقعا جای تعجب است که مسئولان شهرستان بجای حمایت، بفکر منحل کردن دانشکده باشن بخصوص نخبگان!!!شایدم جای دانشگاههای دیگر را تنگ میکند!!! در هر صورت این توجیه شما که بودجه به دانشکده داده نشود تا مشکلات مردم حل شود توجیه منطقی و عقلانی نیست و صرفا یک نظرخودبینانه است.چه این دانشکده باشد و چه نباشد تا مسئولان بفکر مردم نباشد مشکلات مردم همچنان پابرجاست.بفکر راه حل باشید نه پاک کردن صورت مساله!!! بدرود
به نظر میرسه که این دانشکده در استان دیگه ای واقع شده و قراره از حق! مردم شهرستان بکشن و به این دانشکده بدن!
که جناب بهزادی نگران شدن و به فکر برگزاری رفراندوم افتادن!
ایشون فرموده اند که صلاح نیست اعتبارات بدن به دانشکده (البته مثل اینکه آقای بهزادی قلبا گفتن راضی هستن!! ولی به لحاظ رعایت عدالت!!! فرموده اند که مناسب نیست اعتبارات بدن به دانشکده!و باید رفراندوم بشه که آیا مردم راضی هستن که حقشون داده بشه به استان دیگه!!! یا نه؟ برای قلب مهربانشون بمیرم من!)
حالا من موندم که آقای "فرهنگی کاردانش" دقیقا چه چیزی رو نظر خوبی میدونن!! در پایان نظرشون هم نوشتن که بله قدر دانشکده رو بدونیم!
بهتر نیست اول مطلبو بخونه آدم بعد نظر بده؟!
آقای بهزادی دادن اعتبار به دانشکده رو پایمال شدن حق! مردم مظلوم! جم دونستن، و برای همین هم فرموده اند! که رفراندوم برگزار بشه! که ببینیم مردم راضی هستن به این کار یا نه!
جناب "فرهنگی کاردانش"، الان شما با چی موافقید دقیقا؟! که فرموده اید "اتفاقا نظر خوبی است"!!!
الان این مطلب داره از کدوم محیط آموزشی حمایت میکنه دقیقا؟!!
در جامعه ما متاسفانه سطح علمی یک ا ستاد دانشگاه اینقدر پایین است و اینقدر وابسته به افکارها و عقاید غلط شده اند و رسالت اصلی خود را نیز فراموش کرده اند . تا زمانی که دانشگاه ها و دانشجویان بر مدرک گرایی وابسته باشند روزگارمان همین است و صرف کردن هزینه بیت المال در چنین فضایی باطل و بی اثر است .
دانشکده فنی مهندسی جم، دولتیه و شهریه نمیگیره!
حتما دانشجوی دانشگاه آزادی که اسم خودتم گذاشتی "دانشجو" و این حرفا رو میزنی
هم جناب بهزادی
اگه متنو بخونی، متوجه افاضات جناب استاد! بهزادی خواهید شد!
البته ما هزار بار گفتیم این شهر در حد و اندازه ای که دانشگاه ملی داشته باشه نیست، ولی به امثال همین استاد! بهزادی بر خورد!
البته خوشحالم که ایشون بالاخره اعتراف کردن به این مساله...
دانشگاه هم باید منطق داشته باشه و قبول کنه اگه جایی نیاز به دانشگاه نداشته باشه و مشکلات زیرساختی دیگه ای داشته باشه چه اصراری است بر ماندن دانشگاه
ادیسون!
باهوش!
دانشگاه از خداشه خلاص بشه از اینجا!
کی و کجا دانشکده داد زده گفته من میخوام بمونم؟!
برو ببین کیا هر وقت حرف رفتن دانشکده میشه، سر و کلشون پیدا میشه که مگه از جنازه ما رد بشید بذاریم دانشکده از اینجا بره!
تو حیفی به خدا با این استعداد :دی
تصمیم هر کس به قدر وسع دید اوست. از آنجایی که کسی برای شوراها تعیین نکرده که آلایندگی را در چه راهی خرج کنند، اصرار دوستان بر زمینه های عمرانی، جای سوال دارد.
توجه داشته باشیم که برخی از بزرگترین دانشگاه های جهان در شهرهایی کوچکتر از شهرستان جم مستقر شده اند و در مکان هایی تاسیس شده بودند که حتی یک پل و یا یک وجب آسفالت هم در آنجاها نبوده. چه آرمانی می شود که با این حمایت ها دانشکده ما فراتر از شهر ما شود.
اکنون پس از یکی دو دهه ساخت و ساز و شهرک سازی و اتوبان و جاده کشی و ساختمان سازی آن هم برای صنایع معروف گاز و قطب انرژی کشور خیلی متاسفم که هنوز کسی جم ما را نمی شناسد. حقیر وقتی به جم برمی گشتم با ده ها نفر از تهرانی ها و برخی از شهرهای دیگر که صحبت می کردم هیچکدام جم را نمی شناختند.
قدری بازتر فکر کنیم اگر می خواهیم به خود ببالیم.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا