علی هوشمند*

بامداد روز شنبه 8 اسفندماه همه چيز تمام شد. همه ي رقابت ها، تلاش ها، رايزني ها، دلشوره ها و اضطراب ها. پرده ي آخر فرو افتاد و بازيگران خسته صحنه را ترک گفتند. صندوق هاي رأي يکي پس از ديگري گشوده و آراء شمرده شد و نتايج در فضايي از بيم و اميد و اضطراب و تعليق اعلام گرديد. هر حوزه انتخابيه منتخب  خود را شناخت. منتخبي که مي رفت تا  با رأي مردم، مسافر بهارستان شود  و  4 سال وکالت موکلين خود را در مجلس قانونگذار بر عهده بگیرد.

انتخابات مجلس دهم بوشهر از معدود انتخابات هاي پس از انقلاب است که از وجوه مختلف مي توان بر آن تامل کرد و مورد بررسي قرار داد. وجوهي که در اين يادداشت کوتاه مجال پرداختن مبسوط به آن نيست و فقط مي توان به طور گذرا بدان اشاره کرد.

اولين مورد استقبال چشمگير داوطلبين در نام نويسي و حضور در عرصه ي رقابت انتخاباتي بود. اقبالي که نسبت به ادوار گذشته کم نظير می نمود.

دوم اينکه اين بار هيأت اجرايي انتخابات در استان بوشهر به ریاست فرمانداران به استناد نظر مراجع چهارگانه انتظامی و قضایی و امنیتی همه ي ثبت نام کنندگان را تأييد صلاحيت و روانه ي هيات هاي نظارت کردند که در استان های کشور بی سابقه بود.

سومين وجه اين انتخابات رد صلاحيت چهره هاي شناخته شده اصلاح طلب، معتدل و حتي دو نماينده اصولگرا و اصلاح طلب مجلس بود و همچنين تأييد صلاحيت چهره هايي که پيش از اين در عرصه سياسي استان يا کمتر ديده شده بودند و يا اصلا ديده نشده بودند. در ميان مجموعه ي اين چهره هاي کمتر شناخته شده، نام دو تن از آنان در روزها واپسین غوغای تبلیغات خوش درخشيد. درخششي که پس از افول چراغ چهره هاي اصلاح طلب، سر برآورد و پرتو افکن شد. درخششي که در پي رد صلاحيت چهره هاي شناخته شده اصلاح طلب به مدد فضاي سياسي و قابليت و ظرفيت و پتانسيل خود،  با استفاده از  خلاء به وجود آمده  توانستند داشته های خویش را معرفي و در معرض دیدگان مردم بگذارند نهایتا به به عنوان چهره اي قابل توجه خود را به اثبات برسانند.  

حسين بردستاني يکي از همين جوانان با ظرفيتي بود که با حمايت بخشي از اصلاح طلبان جنوب استان، توانست خود را معرفي کند و از فضاي بوجود آمده براي معرفي خود بهره برداري لازم را ببرد. جوان با استعداد و با ظرفيتي که پيش تر در عرصه ي عمومي، با نوشته هاي گاه گاهش در رسانه هاي استاني شناخته مي شد و حالا به مدد حمايت اصلاح طلبان و زيرکي و هوش خود توانسته بود قابليت ها و داشته هاي خود  به عنوان يکي از پديده هاي انتخابات مجلس دهم معرفي نمايد. پديده اي که بعید بود خود نيز تا دو ماه پيش حدود 27 هزار رای را در رقابت با مدعیان انتخابات پیش بینی کند.

محمد پاکدل دومين پديده اي است که توانست در حوزه دشتي و تنگستان خوش بدرخشد و در کمتر از يک هفته  نگاه ها  را متوجه خود سازد. فرهنگی سابق و کارمند گمنام که در یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در عسلویه مشغول خدمت بود. کارمندی  که هيچ باور نداشت روزي با این حجم از استقبال مردم دشتی و تنگستان مواجه گردد و این همه رای در سبد خود ببیند.

رد صلاحيت نماينده اصلاح طلب دشتي و تنگستان که در چهار دوره متوالي توانسته بود اعتماد مردم اين منطقه را جلب نمايد، باعث شد تا در فقدان کاريزمايي مدعي، این کاندیدای گمنام با حمايت موثر اما دیرهنگام پورفاطمي روبرو شود و در مدت کمتر از هفت روز به رای گیری، اقبال عمومي را به سمت خویش بکشاند و همگان را با 28559 رأي متوجه خود نمايد.

اگر چه حسين بردستاني و محمد پاکدل نتوانستند در اين فرصت کوتاه، و با این آراء چشمگير و حيرت انگيز، خود را به رقباي سنگين وزن برسانند، اما اين آراء بالا و مبهوت کننده شان مي تواند پشتوانه ي محکمي براي تثبيت آنها در صحنه سياسي، اجتماعي استان باشد.

امروز بردستاني و پاکدل دو برند یکی در حوزه جنوب و دیگری در دشتي و تنگستان مي باشند. اين دو مي توانند در آينده با استفاده از تجارب گذشتگان، رجوع بیشتر به خرد جمعي، به روز بودن و عقلانيت سياسي و پتانسيل بوجود آمده از آراء مردم يکي از مدعيان تصاحب کرسي هاي مجلس باشند.

همچنان که در سپهر سیاسی استان عبدالله حاجیانی، کمال الدین شهریاری، عسکر جلالیان، شکرالله عطارزاده، عبدالکریم جمیری، شیخ موسی احمدی، سکینه الماسی، عبدالحمید خدری و ایوب پاپری نیز پس از یک دور سابقه نامزدی توأم با شکست، توانسته اند منتحب مردم و نماینده استان شوند.

اين دو نفر مي توانند؛ اگر قدر موقعيت خود و اعتماد مردم را بدانند.

*سردبیر روزنامه پیام عسلویه/خلیج فارس