0000076.jpg

به گزارش آينه جم، ابزار مورد استفاده در تجزیه و تحلیل برای گمراهی و شبه افکنی در انتخابات  با تیترسازی از احراز نشدن و عددم تائید صلاحیت ها به جنگ روانی و فشار بر فضای انتخاباتی ایران اسلامی اهداف از پیش تعیین شده ی را دنبال می کنند در این استراتژی ها با انتخاب افراد و اشخاص  جنجالی به  اسطوره سازی می پردازند

 و سپس با نشان دادن بی طرفی خود در تظاهر به بشر دوستی با تکیه بر کثرت وتنوع بوق های تبلیغاتی سعی  می کنند که جوی از درگیری اجتماعی را دامن زده و برجسته کنند، 10 عنصر اصلی و كاربردی این رسانه برای تأثیر بر ذهن مردم و فریب افکار عمومی بشرح زیر می باشد:

 

1-تحریک احساسات  و زمینه سازی ترس و وحشت در میان مردم
قراردادن مردم در حالتی از نگرانی ، وحشت  و ترس  دائم  نسبت به مسائلی واهی، ضامن توسعه ی نفوذ به اذهان  آنها است حتى اگر این فکر غیر منطقی و غیرعقلانی باشد، پژوهش های مرتبط  با این پدیده اثبات می کنند که قدرت تفكر عقلانی شخص  هنگامیکه تحت فشار عوامل انسانی یا عاطفی  قوی قرار می گیرد کاهش می یابد و بسادگی می توان حجم انبوهی از دروغ  و اغوا گری را از طریق رسانه ها بدون مقاومتی قابل ذکر به او تلقین کرد.
خبرهای در جهت مبارزه با دیکتاتوری،نبود دموکراسی، آزادی فروریختن آرزوهای جوانان، مشکلات  اقتصادی  آینده، انسداد روابط بین الملل و... .

در تبلیغات سیاسی پرحجم؛ رایج ترین شیوه  همین است ایالات متحده در سال 2001 برای توجیه پذیر کردن اشغال افغانستان و عراق  از طریق  خبرسازی و تهیه گزارشات ساختگی در عدم دقت افکار عمومی نسبت میزان نفوذ القاعده و وضعیت سلاح کشتار جمعی در عراق تسلیم صحنه سازی های رسانه ی به مدیریت نیویورک تایمز و مجموعه زیر گروه شد. و یا در جریان فتنه ی 88 رسانه های استکباری و صهیونیستی و شبکه های فارسی زبان به بمباران تبلیغاتی موضوع حسب نقشه های خود در فضای ایران اقدامات گسترده  ونا محدودی را صورت دادند

2-  تشدید حملات  علیه نمادهای انقلاب
 برای فروپاشی یک ایدئولوژی یا از کار انداختن آن ساده ترین راه ممکن،حمله به شخصیت ها و نمادها  از مسیر زیر سئوال بردن  ویژگیها، نوع دیدگاهها مواضع و حتى  قالب ظاهری  آنهاست در این شیوه بمباران مستمر هیچ فرصتی برای  تخریب افكار ،برنامه ها و موفقیت های این مجموعه برای محو هویت و قدرت نفوذ و مخدوش کردن مقبولیت و مشروعیت آنان کوتاهی نمی کند تا تصویری کدر، مبهم،وحتی نفرت آمیز از آنان در ذهن مخاطبین ایجاد کند هجمه ی رسانه های خارجی علیه شورای نگهبان،بسیج وسپاه و ... از این دست تلاش ها حتی از انواع  شگرد های غیر اخلاقی گسترش شایعه ها  در این شیوه  دنبال می کنند.

3- تمرکز بر روی سوژه سازی  از رهگذر خلاء اطلاع رسانی، حوادث، خطای سهوی لفظی و یا عملی.

بی اعتبارسازی یک جناح یا گروه در مقابل گروه و جناح دیگر با ترویج نقل و قول ها و و مخاطب ساختن از این جملات قضایای ساده را پیچیده کردن، توصیه به حاد کردن نقاط اختلاف دام سازی از کنش و واکنش های  سیاسی، فرهنگی، اجتماعی.

4- تحریف حقایق تاریخی  ناسازگار با خواسته های خود
 با وجود منابع دست اول در خصوص رویدادها و آرمانهای انقلاب اسلامی در داخل  و خارج کشور بسیاری از رسانه های بیگانه تلاش می کنند تا حقایق انقلاب را وارونه جلوه داده و یا بصورت گزینشی با آن برخورد کرده ودر فضای کشور با همکاری رابط های متنوع رسانه ی و شبکه های اجتماعی بصورت زنجیره ی  منتشر می کنند تا جائیکه برای دریافت حقیقت  اثبات آن بناچار  بدلایل برهانی، علمی، تاریخی ، منطقی، و زمانی حتی تا بعد از برگزاری انتخابات نیاز مندی احساس شود که  گاهی هم  درجهت انتظار دریافت زنده  حقیقت یک ماجرای تاریخی، هزینه هائی هم در این عرصه به کشور منافع مردم تحمیل می شود.

5- قلدر مابی و پرروی رسانه ی
شبکه های رسانه بیگانه اغلب  با چنان تحکّمی موضوعات دلخواه را بیان می کنند که گویا تنها خود قدرت تحلیل و تجزیه وارزیابی مسائل را دارند  وحتماً  از ریز ودرشت رویدادها اطلاع کافی دارند وتنها خود وضع کننده مبانی دمکراسی  و حقوق بشری هستند و دراین رابطه قیم  وکفیل اجرای مفاهیم دمکراتیک در سراسر جهان هستند و با پرورویی هرچه تمام حتی پس از افشای فریبکاری و ادعای دروغین شان حاضر نیستند به اعتراف و اقرار  ناکامی خود بپردازند و تنها کارکرد خود را در تحمیل هزینه به جوامع در تقابل یک نظر و نظر دیگر می بینند تا خوراک ادامه ی برنامه خود را تامین کنند و سادلوح برخی افراد بهترین زمینه در هدف یابی آنهاست

 و در این جریان سعی می کنند ضمن انحراف توجه افکار عمومی از منابع اطلاع رسانی داخلی گروه وجناحی هدف را در قالبی از ضعف ، ناتوانیو ناکارمدی به تصویر بکشند، بمعنى دیگر با تشدید تخریب سلسه وارد اجازه بررسی موضوع را به مخاطب نمی دهند.

چنانچه مخاطب  از قدرت تجزیه و جریان شناسی علمی و منطقی کافی برخودار نباشد ناخواسته به تردید وتشکیک در مورد توانمندی جناح سیاسی مورد علاقه خود می افتد به عنوان مثال، فرانک استانتون معاون موسسه ی (CBS) می گوید: هنگامیکه مهمترین گروه شرکت ها برای انتقال های رادیویی و تلویزیونی آمریکا در طول دهه هفتاد راه اندازی شد، این اقدام در  جلوگیری ازحق سازمان ملل  در مدیریت ایجاد نظام جهانی ارتباطات  بوسیله ی ماهواره  صورت گرفت ، چون این حق آمریکایهاست که با هرکس دوست دارند ارتباط بگیرند و با سیستم رادی تلفزیونی خود وارد هرخانه ی بشوند.

6- پوپولیسم علیه مردم با چهره پردازی نامانوس از مخالفان و دعای توافق با مجامع بین المللی
این نقشه ویژه در زمان انتخابات و اعلام مواضع سیاسی مختلف بشكل واضحی به استناد گزارش ها ی صوری مجامع و موسسات ومراکز پژوهشی  در طبقه بندی های اختصاصی ومرتبط با موضوعات روز با ارقام وآمار وحتی نمودار و تماس های مکرر (تلفنی، ارتباط شبکه احتماعی  پوشش داده می شود ؛بطوریکه یک توافق ذهنی وغیر ارادی به ذهن مخاطب متبادر شود و طرف پشتیبان مردم و اهداف آنهان در مقابل نظام و نهادی وابسته قرار داده شود،  و اراده مردم  را همان جلوه دهد که موضوع گزارش یا تیتر خبری است  و بسرعت همین موضوع از بستر آتش تهیه در دهانه آتش توپخانه خردجمعی را نشانه می رود تا  از طرف مقابل شمنی برای ملت و کشور بسازد.

 

7- پاسخ  به ذهن جستجوگر  با ایده فاشیستی و طبقه بندی افراد با توجه به فراخوان افكار و طبقه بندی مردم
 در حالیکه مردم یک کشور یک مانند رسانه ی بیگانه با تفکیک و طبقه بندی مسائل دینی ومذهبی ، گرایش سیاسی، دیدگاه فرهنگی، قومیت، منطقه جغرافیائی،سعی می کند افكاری جدای از همگرائی یک ملت؛ به نقاط  تفاوت سرزمینی بپردازد و از متدین حقیقی او وطن پرست حقیقی،سیاستمدار تئوری پردازشخصیتی برجسته ساخته  و او را به عنوان منتقدی آزاد اندیش در مقابل طیف های دیگر اجتماعی قرار دهد تا جائیکه خیانت به کشور ومنافع ملی و مسائل امنیتی و خودافشایی در پرده ی پوشالی  نواندیشی موجه  قلمداد شود جورج جیربنر با نوشتن مقاله ی  درمجله ساینتفیك آمریكن  می نویسد سؤال  واقعی در این نیست که رسانه ها آزادند یانه؟ بلکه به کیفیت اطلاع رسانی و  هدف نهفته در آن باید توجه کرد .

8-  تکرار پیام در یک عرصه معین و با استفاده از روش های مختلف
به آسانی هرچه تمام تكرار یک پیام ساده  و واضح بشكل پیاپی علیرغم میزان دقت وصداقت آن، بسیار بکار گرفته می شودپژوهشهای مرتبط تمایل بشر به تصدیق افكار واطلاع رسانی مكرر  صرف نظر توجه خاصی نشان می دهد.که می توان پایه گذار طرح های بعدی باشد. وتکرار یک موضوع با بایگانی درآرشیو ذهنی مخاطب، می تواند در شرایط بعدی مورد بهره برداری قرار گیرد

9- کاهش نقش  کارایی عملکرد فکری و علمی پس از ارجاع اذهان به ساعت ها برنامه ی سرگرمی ، تفریح ،شادی و هیجان
سبک میخکوب کردن بسیاری از شبکه رسانه ی ،خاصه  تلویزیونی برنامه ی سرگرمی ،تفریح، شادی وهیجان تأثیر قابل توجهی در جذب مخاطب دارد تا جائیکه می توان گفت: پیرامون جهان یک جنگ ناخواسته علیه هرکه جدی  وپرتلاش و علمی است با توسعه و گسترش برنامه  تفریحی ، شاد  وهیجان انگیز در اشكال مختلف جریان دارد تا بنحوی مخاطب از اصل ماجرا عافل مانده و با از دادن زمان  وقت و انرژی کافی در رسیدگی به  موضوعات اصلی  وحیاتی زندگی  کمتر داشته باشد ودر عین حال مشتری در زمینه سازی  برای داده های  خبری آن شبکه فراهم شود  گرچه شبکه های  فراوان   “ علمی، تاریخی ، مستند  دینی و اقتصادی  تخصصی درعرصه های ویژه فعالیت دارند ولی کمتر موفق شده اند تا  تعداد مخاطب لازم را برای ساماندهی چشم اندار علمی خود فراهم کنند ولی در بخش قبلی خوشگذرانی غیر واقعی به عرصه رقابت در میان احاد جامعه بعنوان یک آهنگ هدفدار تدوین شده است در تاییداین موضوع  هربرت شیلر در کتاب ( بازیچه قراردان اذهان) می نویسد کنترل رسانه تعمداً به اشتباه فراوانی از اطلاعات کوانتومی دست می زند، و تنوع محتوا،در امریکا آن را  تنها در یک دوره  با 6700 ایستگاه تجاری رادیو، و بیش از 700 ایستگاه های تلویزیونی، و 1،500 نشریه  روزانه و صدها مجله و صنعت سینما با تولید دویست  فیلم جدید در هر سال،با ارائه تنوع شدید رسانه ای در تاثیر گذاری و تغذیه جهان رسانه اقدام کرده است

10- شرور نشان دادن دیگران از طریق شواهد تصنعی با ارتباط دهی به حوادث ناخوشایند و لینک غیرمنطقی 
گروهها و افراد سیاسی جدیدالورود به فضای سیاسی در بدو فعالیت با فرا از حقایق و در پی دریافت دستور العمل  مستقیم وغیر مستقیم رسانه ی سعی می کنند با اظهار اصطلاعات وعبارات دهان پرکن از نزدیکترین پایگاه تحت تاثیر ،به  خلق  شرور شرارت و دشمن سازی از یک موضوع یا فرد یا گروه سیاسی مقابل کنند ارتباطات  انتزاعی و اتهامات واهی از آنها چهره ی  مجرم ، خطرناک، غیر عقلانی مرتبط  با حوادث و وقایع مجرمانه و تخلفات غیر قانونی مانع پیشرفت ، ضد رفاه و.. ساخته ودر جامعه عناوینی از این دست را بعنوان ویژگی آنها غیر قابل بخشش تسری وترویج  دهند

 نتیجه گیری : بنابراین براساس  موارد ثبت شده ی فوق توسط پژوهشگران و محققان عرصه رسانه نحوه مدیریت موسسات وآژانس های خبرپراکنی با اقدام به عملیات دست به دست کردن “تصویر وآگاهی خود ساخته بنحو  دلخواه  إحكام تسلط برحفظ  و توسعه  آگاهیهای حسب یاداشت های از قبل دیکته شده بوسیله ی دستگاههای جاسوسی ، به تغیرمعتقدات وباورها  و مواضع افکارعمومی در کشورهای هدف می پردازند .

***نويسنده:عبدالمجيد اورا فعال اجتماعي و سياسي كنگان

[کد خبر:AJ12148]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب