j88011.jpg

 

آینه جم- عبدالمحمد شعرانی

در سال‌های اخیر، افزایش احساس ناامیدی و کاهش انگیزه در میان نوجوانان و جوانان، به یکی از چالش‌های جدی اجتماعی بدل شده است. این پدیده، برخلاف تصور عمومی، تنها حاصل دشواری‌های اقتصادی یا ناکارآمدی نظام آموزشی نیست؛ بلکه بخش قابل توجهی از آن، در ساختار خانواده و شیوه تعامل والدین با فرزندان ریشه دارد.

szzz539.jpeg

 

 

آینه جم - محمدجواد قبادبیگی *: ما در عصری زندگی می‌کنیم که «ارتباطات» دیگر یک مهارت نیست، یک زیستن است؛ و «رسانه» تنها یک ابزار نیست، بلکه یک جهان است؛ جهانی با منطق خاص خود، زبان مخصوص و قوانینی که بر ذهن و دل انسان‌ها حکومت می‌کند.

در این میان، آن‌که رسانه را نشناسد، ممکن است نه تنها نتواند سخنی بگوید، بلکه بی‌آنکه خود بداند، هدف روایت دیگران قرار گیرد و آن‌که ارتباط مؤثر را نیاموزد، ممکن است سال‌ها حقیقتی ارزشمند در دل داشته باشد، اما راهی به گوش کسی نیابد.

ارتباطات، هنرِ پیوند است؛ هنر عبور از دل واژه‌ها و رسیدن به دل انسان‌ها، گفت‌وگویی از جنس احترام، فهم متقابل، روشن‌سازی، و چه مسئولیتی بالاتر از این که انسان بتواند نوری از دانایی را از ذهن خود، به ذهن دیگری منتقل کند؟

رسانه، آئینه‌خانه افکار عمومی است، هر تصویری که در آن بتابانی، بازتاب خواهد یافت؛ اما این آئینه، ساده و بی‌طرف نیست؛ گاهی بزرگ‌نمایی می‌کند، گاه تحریف، گاه وارونگی. از همین رو نمی‌توان نسبت به رسانه بی‌تفاوت بود؛ یا باید سواد رسانه‌ای داشت و دست‌به‌روایت شد، یا باید سکوت کرد و منتظر ماند تا دیگران، قصه ما را به سبک خودشان بازنویسی کنند.

در همین زمینه است که رهبر حکیم انقلاب، با دقتی بی‌نظیر، مفهومی را به ما آموختند که عمق و دقت هر دو (رسانه و ارتباطات) را با خود دارد: «جهاد تبیین»؛ یعنی روشنگری، پیش از آنکه تاریکی فراگیر شود.

یعنی گفتن، پیش از آن‌که دروغ، ذهن‌ها را پر کند، یعنی تبدیل شدن به «راوی حقیقت»، نه تنها برای دفاع از خویش، بلکه برای روشنی‌بخشیدن به جامعه‌ای که گاه در تردید، گاه در تحریف و گاه در تاریکی سرگردان است.

جهاد تبیین، به معنای فریاد نیست؛ بلکه به معنای بصیرت است. یعنی دیدن لایه‌های پنهان، شناختن زبان مخاطب و انتخاب واژه‌هایی که نه تنها شنیده شوند، بلکه اثر بگذارند.

در جهاد تبیین، رسانه نه ابزار حمله، بلکه ابزار هدایت است، نه برای متهم‌کردن، بلکه برای معنا دادن. نه برای حذف، بلکه برای فهماندن. هر جوانی که سواد رسانه‌ای بیاموزد، یک جهادگر تبیین است.

هر معلمی که کلاس درسش را به فضایی برای گفت‌وگوی سالم تبدیل کند، جهادگر تبیین است. هر مدیر، هر نویسنده، هر هنرمند، که حقیقت را با زبان زمانه و در قالبی زیبا به مخاطب برساند، مشغول تبیین است. رسانه، تریبون نیست؛ تربیت است و ارتباطات، انتقال پیام نیست؛ تولد فهم است.

بیاییم به جای مصرف‌کننده محتوا، تولیدکننده فهم باشیم و به‌جای تکرار محتوا، معمار معنا باشیم. بیاییم در این میدان، سهم خود را بشناسیم؛ نه فقط برای دفاع از باورهای خود، بلکه برای روشن‌کردن چراغی در ذهن دیگران. چرا که آینده، از آنِ کسانی‌ست که می‌توانند «درست» ببینند، «زیبا» بگویند، و «عمیق» بفهمانند.

* فعال حوزه ارتباطات و رئیس روابط غمومی پتروشیمی بوشهر

000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000not55ojavanha.jpg

آینه جم-مسعود عرب زاده*

دکتر سید جعفر حمیدی، نویسنده، شاعر و یکی از مفاخر ادب و فرهنگ ایران، ساعاتی پیش درگذشت. او که در سال ۱۳۱۵ متولد شده بود، نه تنها شاعری برجسته، بلکه در طول زندگی‌اش با عشق و ارادت به زادگاهش بوشهر، خدمات فرهنگی و ادبی فراوانی را به یادگار گذاشت.

اندیشه و عشق در شعر

دکتر حمیدی چهره‌ای فراموش‌نشدنی از استان بوشهر بود که با اندیشه‌های عمیق و شعرهای دلنشینش در دل‌ها جاودانه خواهد ماند. او با عشق به فرهنگ و تاریخ این خطه و با تکیه بر خلاقیت و دانش خود، به ترویج ادبیات فارسی پرداخت و زیباترین واژه‌ها را به تصویر کشید. شعر معروف « سی بوشهر هیچکی مثل مو دلش غمگین نبیده» نمونه‌ای از عمق احساسات او نسبت به زادگاهش است و چنان در دل‌ها جا گرفته که تقریباً همه بوشهری‌ها و دوستداران بوشهر حداقل بیت اول آن را حفظ هستند و به نیکی از ایشان یاد می‌کنند.

کارنامه علمی و تدریس

دکتر حمیدی به عنوان پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی، در طول زندگی پربار خود، بیش از ۳۰ کتاب در زمینه شعر، پژوهش‌های ادبی و تاریخی منتشر کرد و صدها مقاله علمی و ادبی نیز نگاشت.

در اسفند ۱۳۸۸ نیز، دکتر سید جعفر حمیدی به عنوان چهره ماندگار شهر بوشهر انتخاب و از ایشان تجلیل به عمل آمد. او حتی تا سال ۱۳۹۶ با وجودبالای ۸۰ سالگی، هر شنبه از تهران ساعت ۶ صبح پرواز می‌کرد و به بوشهر می‌آمد تا در دانشکده تحصیلات تکمیلی به تدریس مقطع دکترا بپردازد. چقدر عاشقانه هر هفته به استقبالش به فرودگاه می‌رفتم. فردی در این سن می‌بایست ساعت ۴ صبح راهی فرودگاه می‌شد. خانه‌اش در خیابان بعثت بود و یکشنبه مجدد به تهران برمی‌گشت.

در سال ۱۳۹۷ نیز، برای کتاب “شمع جمع”، که اثر پژوهشی من بود، به صورت تلفنی با ایشان صحبت می‌کردم. استاد چقدر صمیمانه نام کوچک من را صدا می‌زد: “مسعود”، و با حافظه بسیار خوبی که داشت، دانشجویانش را معرفی می‌کرد و پیشنهاد می‌داد که می‌توانم از آن‌ها کمک بگیرم. او هر آنچه لازم بود را به صورت تلفنی دریغ نمی‌کرد.

تاثیر در جامعه ادبی

شاید بزرگ‌ترین دستاورد دکتر حمیدی، تربیت نسل‌هایی از دانشجویان و علاقه‌مندان به ادبیات باشد که تحت تأثیر او قرار گرفته‌اند. شخصیت خاص و خلاق او نه تنها در دنیای ادبیات، بلکه در قلب مردم استان بوشهر و ایران نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

پویش مردمی «قدم‌های سبز»

در ۲۷ شهریور ۱۳۹۶و به مناسب روز ادبیات، تصمیم مهمی گرفتم. صبح ساعت هفت و نیم، به منظور برگزاری یک روز شعر و ادب فارسی، دیدار هنرمندان با یکه‌تاز هنر شاعری، یعنی دکتر سید جعفر حمیدی، در فرودگاه بوشهر را برنامه‌ریزی کردم. این روز، فرصتی برای استقبال و خوش‌آمدگویی به ایشان و نیز کسب افتخار هم‌سفر شدن با او در دانشگاه تحصیلات تکمیلی بود.

به همین منظور، برای تبلیغ این رویداد، یک هفته پیش از آن در فضای مجازی، اشعار و زندگی‌نامه ایشان را منتشر می‌کردم. هنرمندان و شاعران صبح روز ملاقات دور هم جمع شدند و ایشان را تا دانشکده همراهی کردیم. چقدر خوشحالی و رضایت در چهره ایشان به وضوح مشاهده می‌شد. توصیف این لحظات را در کتاب لحظه‌نگاری یک روزنامه‌نگار مفصل منتشر کردم و خاطرات آن روز را برای همیشه در خاطر خود و دیگران ثبت کردم.

رحمت خدا بر دکتر سید جعفر حمیدی به نوبه خود ، به خانواده داغدار ایشان و تمامی عاشقان ادبیات تسلیت می گویم.

*عضو هیئت رئیسه انجمن اهل قلم استان بوشهر

 

 

Yhjj20250416-WA0046.jpg

 

آینه جم-طاهره عبدالهی
۲۵ فروردین، روز ملی منابع انسانی، فرصتی است تا از کلی‌گویی عبور کنیم و به یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی حکمرانی منابع انسانی در کشور بپردازیم: نقش مغفول‌مانده‌ی نیروی انسانی بومی در مناطق صنعتی ایران.
کشور ما در طول دهه‌های گذشته، به واسطه توسعه میادین انرژی، صنایع سنگین و مناطق ویژه اقتصادی، شاهد شکل‌گیری قطب‌های صنعتی متعددی در نقاط مختلف بوده است؛ از بوشهر و خوزستان در جنوب گرفته تا خراسان، یزد و کرمان در مرکز و شرق کشور. اما آن‌چه در بسیاری از این مناطق دیده می‌شود، نارضایتی گسترده مردم محلی از نحوه به‌کارگیری منابع انسانی بومی است.
جوانان بومی، با وجود تحمل فشارهای ناشی از سکونت در مجاورت صنایع آلاینده، اغلب از دستیابی به مشاغل پایدار و باکیفیت در همین صنایع محروم‌اند؛ مسئله‌ای که نه تنها بر عدالت اجتماعی، بلکه بر انسجام ملی، رضایتمندی عمومی و بهره‌وری اقتصادی نیز تأثیر مستقیم دارد. به‌عنوان نمونه، طبق برخی برآوردها، در برخی مناطق صنعتی جنوب کشور، بیش از ۷۰ درصد فرصت‌های شغلی به نیروهای غیربومی اختصاص یافته است.
این شرایط، حاصل خلأ یک سیاست‌گذاری ملی منسجم در حوزه منابع انسانی مناطق صنعتی است؛ سیاستی که هم بتواند منافع ملی را تأمین کند و هم دغدغه‌های محلی را پاسخ دهد.
بر همین اساس، پیشنهاد می‌شود که به مناسبت روز ملی منابع انسانی، «کمیته‌ای ملی برای پایش و ساماندهی وضعیت اشتغال بومی در مناطق صنعتی کشور» با دستور مستقیم ریاست‌جمهوری تشکیل شود.
این کمیته می‌تواند با مشارکت نهادهای تخصصی مانند سازمان امور اداری و استخدامی، وزارت نفت، وزارت صمت، استانداری‌ها، نخبگان محلی و نهادهای مدنی، با مأموریت‌هایی همچون موارد زیر فعالیت کند:
تدوین شاخص‌های عدالت استخدامی در مناطق صنعتی
ارزیابی سهم و کیفیت اشتغال بومی به تفکیک استان‌ها
ارائه راهکارهای اجرایی برای افزایش بهره‌مندی نیروی انسانی بومی
و طراحی سامانه‌های نظارتی شفاف و قابل پیگیری توسط عموم مردم.
تشکیل چنین کمیته‌ای بی‌سابقه نیست؛ در کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و نروژ، نهادهایی مشابه با هدف تضمین عدالت شغلی و تقویت اشتغال بومی در مناطق صنعتی فعالیت می‌کنند. تجربه جهانی نشان می‌دهد که توسعه پایدار بدون مشارکت برنامه‌ریزی‌شده مردم محلی ممکن نیست.
توسعه پایدار در هیچ‌کجای جهان بدون همراهی مردم بومی ممکن نیست. سرمایه‌گذاری بدون پذیرش اجتماعی، به تدریج فرسایش امنیت و انسجام به دنبال خواهد داشت.
اگر قرار است منابع انسانی را به‌عنوان رکن اصلی توسعه ببینیم، باید از درون مناطق صنعتی، از دل خانه‌هایی که سال‌ها در سایه دود و آلودگی زیسته‌اند، خانه‌هایی که فرزندان‌شان سهمی از رونق پیرامون‌شان نداشته‌اند، و از نسل جوانی که هنوز امید دارد، آغاز کنیم.
از منابع انسانی می‌گویید؟ از جوانان ما آغاز کنید.
 
 
 
 
* خليج فارس 
 
 
 
 

zvvv25.jpg

 

اینه جم- حیدر کاشف: در عصر کنونی که سفر و گردشگری به صنعتی درآمدزا و ابزاری برای توسعه اقتصادی بدل شده است، بسیاری از کشورها با تکیه بر هویت فرهنگی، تاریخی و طبیعی خود تلاش می‌کنند در این مسیر سهمی از بازار جهانی گردشگری داشته باشند.

در ایران نیز سنت دیرینه سفرهای نوروزی، فرصتی مناسب برای رونق گردشگری داخلی به شمار می‌آید. برخی شهرهای تاریخی و مذهبی مانند مشهد، یزد، اصفهان، شیراز و کاشان، سال‌هاست مقصد گردشگران داخلی و خارجی هستند. در این میان، استان‌های ساحلی همچون بوشهر نیز طی دو دهه اخیر به گزینه‌ای جذاب برای سفرهای زمستانی و نوروزی تبدیل شده‌اند.
با این حال، تمرکز عمده بر گردشگری ساحلی بدون توسعه هم‌زمان زیرساخت‌های اقامتی، حمل‌ونقل و خدماتی، باعث شده تا در نوروز ۱۴۰۴، برخلاف روند سال‌های گذشته، کاهش چشم‌گیر ورود گردشگر به استان بوشهر ثبت شود.
این گزارش در پی مقایسه یا ایجاد دوقطبی میان ظرفیت‌های شهرهای مختلف استان نیست، بلکه تلاشی برای بازخوانی ظرفیت‌های مغفول‌مانده گردشگری در نقاط کمتر دیده‌شده و ارائه راهکاری برای توسعه متوازن استان است.
نخلستان‌ها؛ میراث زنده و مقصدی متفاوت
درخت نخل، بخشی جدایی‌ناپذیر از زیست فرهنگی و اقتصادی مردم جنوب کشور است. وجود نخلستان‌های گسترده در نقاط مختلف استان، مناظری چشم‌نواز در فصول سرد سال پدید می‌آورد که در صورت ایجاد اقامتگاه‌های بومی و معرفی فرهنگ نخل‌داری می‌تواند به مقصدی کم‌نظیر برای گردشگری روستایی و تجربی تبدیل شود.
آیین‌ها و مراحل خاص پرورش نخل مانند «کِنه زدن»، «بو دادن»، «مُخ‌بُرون» و حتی «مُخ‌ کُشون» و.. از ویژگی‌هایی است که می‌تواند همچون جشن‌های گلاب‌گیری در نقاط مرکزی ایران، تجربه‌ای خاص برای گردشگران رقم بزند. با این حال، تاکنون اقدام مؤثری برای معرفی این ظرفیت صورت نگرفته است. 
گردشگری عشایری؛ سرمایه‌ای فرهنگی با پتانسیل اقتصادی
در مناطق کوهستانی و دشت های استان بوشهر، همچنان زندگی عشایری جریان دارد. حضور عشایر قشقایی، با فرهنگی غنی و سبک زندگی منحصربه‌فرد، فرصتی کم‌نظیر برای توسعه گردشگری فرهنگی و اکوتوریسم فراهم کرده است.
اقامت در سیاه‌چادر، آشنایی با شیوه زندگی دامداران، تجربه غذاها و صنایع‌دستی محلی، از جمله فعالیت‌هایی است که می‌تواند گردشگران داخلی و خارجی را به سمت این مناطق جذب کند. توسعه گردشگری عشایری همچنین می‌تواند به رونق اقتصاد مناطق کم‌برخوردار استان منجر شود.
امکان‌سنجی گردشگری اسب و شتر
دشت‌ها و تپه‌ماهورهای استان، به‌ویژه در مناطق جنوبی و شرقی، ظرفیت توسعه گردشگری مبتنی بر اسب‌دوانی و شترسواری را دارا هستند. ایجاد مسیرهای مشخص و معرفی جاذبه‌های طبیعی در این مناطق، می‌تواند علاوه بر اشتغال‌زایی، به برندینگ گردشگری استان کمک کند.
جاذبه‌های طبیعی، در انتظار معرفی
کلات‌های تنگستان، چشمه‌ها و دره‌های دشتستان، کوه‌های نمکی جاشک و ده‌ها جاذبه طبیعی دیگر در سطح استان بوشهر، همچنان برای بسیاری از مردم ناشناخته‌اند. این نقاط در صورت معرفی هدفمند و ایجاد زیرساخت‌های اولیه گردشگری، می‌توانند نقش مهمی در رونق اقتصاد محلی ایفا کنند.
استان بوشهر، علاوه بر ساحل و دریا، دارای ظرفیت‌های متنوعی در حوزه گردشگری است که تاکنون در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های اجرایی مغفول مانده‌اند. توسعه متوازن گردشگری در استان نیازمند بازنگری در نگاه مسئولان، برنامه‌ریزی راهبردی و توجه به ظرفیت‌های بومی و فرهنگی مناطق مختلف است.
تکیه صرف بر صنایع برای اشتغال‌زایی، در درازمدت پاسخ‌گوی نیازهای جمعیتی و توسعه‌ای استان نخواهد بود. گردشگری، با اتکا به ظرفیت‌های بومی، فرهنگی و طبیعی، می‌تواند نسخه‌ای پایدار برای کاهش محرومیت و افزایش نشاط اجتماعی در بوشهر باشد.
بوشهری ها

جدیدترین مطالب