ناگفته های مجید رضایی خبرنگار بوشهری:
آینه جم : 17 مرداد سالروز شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به نام روز خبرنگار نامگذاری شده است، ضمن تبریک این روز به جامعه رسانهای کشور، امیدوار هستیم روز به روز شاهد پویایی بیشتر خبرنگاران و عمل به رسالت واقعی این قشر باشیم.
علاقه از نوجوانی به خبر
از روزی که خودم را شناختم سر و کارم با قلم و نوشتن بود؛ در دوره دبستان و راهنمایی هر وقت سفری هر چند کوتاه میرفتم، شرح خاطرات سفر مینوشتم و خاطرات روزانه دوران تحصیل را در تقویمهای کوچک آن زمان ثبت میکردم که هنوز آرشیو این خاطرات را دارم و از خواندن مطالب آن لذت میبرم.
وقتی دوره متوسطه (دبیرستان) را شروع کردم، کار خبرنگاری را نیز به طور نیمه رسمی آغاز نمودم و در آن زمان ابتدا با روزنامههای "اطلاعات" و "کیهان" و مجله "جوانان امروز" همکاری میکردم و خبرهای آبپخش و سعدآباد و شبانکاره در دشتستان را پوشش میدادم و از طریق جناب آقای علی پیرمرادی که خبرنگار رسمی کشوری بود در نشریات یاد شده کار میشدند که البته حجم اخبار بسیار کم و گاهی سالی دو سه خبر نیز نمیشد.
نخستین خبری که کار کردم
آذرماه سال 1368 نخستین خبر تولیدی حقیر که گزارشی از مسابقات ورزشی دانشآموزان استان بوشهر بود و خودم نیز حایز رتبه دوم استانی آمادگی جسمانی شده بودم در قسمت شهرستانهای روزنامه اطلاعات منتشر شد و چند روز بعد از انتشار به دستم رسید و آنچنان ذوق کردم و خوشحال شدم که از خبر قبولی در کنکور نیز چنین خوشحال نشدم.
در آن دوران تعداد خبرنگاران در استان انگشتشمار بود و خبرنگارانی همچون ما نیز پارهوقت کار میکردیم و البته هیچ درآمدی نیز از حرفه خود نداشتیم و تنها به خاطر علاقه، دنبال میکردیم.
با هفتهنامههای استانی کمی رسمیتر شدم
در ادامه و با راهاندازی و فعال شدن هفتهنامههای استانی، در این نشریات به صورت حرفهایتر و با سازماندهی مرتبتر کار میکردیم و مدتی در هفتهنامه اتحاد جنوب به مدیریت حاج اکبر صابری، صفحه آبپخش را به همراه جناب قاسمی و جناب رضایی فعال کردیم و در واقع دهه هفتاد با فعالیت در هفتهنامههای محلی سپری شد.
تولید 72 هزار خبر
با شروع دهه هشتاد و ورود سایتها و خبرگزاریها، کار خبری را به شکل حرفهای تر و تمام وقت دنبال کردم و پس از فعالیت در سایتهای استانی، در خبرگزاری فارس فعالیت کردم که ابتدا به عنوان خبرنگار حوزه انرژی و سپس سرپرست دفتر خبرگزاری در عسلویه که شامل چهار شهرستان (عسلویه، کنگان، جم و دشتستان) بود فعالیت کردم و بیش از 10 سال با این خبرگزاری کار کردم.
در مجموع از سال 68 که به شکل غیررسمی کار خبرنگاری را آغاز کردم تا امروز حدود 72 هزار خبر را شخصا تولید و در روزنامهها و هفتهنامهها و سایتها و خبرگزاریها انتشار دادم و شاید از نظر کمی، بیشترین تعداد تولید خبر را داشتهام و البته طی این سالها، 2 عنوان کتاب یکی در اواخر دهه هفتاد(سال 79 کتاب مذهبی) و یکی در اوایل دهه هشتاد(سال 81 کتاب ورزشی) را تالیف و منتشر کردم.
پشیمانم از کیفیت کار خبرنگاری خودم
این تاریخچه را ننوشتم که بگویم 27 و نیم سال خبرنگاری کردهام و به آن افتخار کرده و پز بدهم و برعکس این سابقه را منتشر کردم تا واقعیتی تلخ را بیان کنم و در جایگاهی قرار دارم که رسما اعلام میکنم پس از این همه مدت کار خبرنگاری، اگر دوباره متولد شوم هرگز خبرنگار نمیشوم و با کسب اجازه از محضر بزرگان رسانه، در شرایط کنونی تنفری عمیق از این معشوقه (خبرنگاری) دارم و صد البته اگر خبرنگاری به معنای واقعی کلمه، "آزاده" بودم که هر آنچه میخواستم و درد مردم بود مینوشتم، هیچ چیزی لذتبخشتر از خبرنگاری نمیبود ولی افسوس که در 27 سال کار خبرنگاری و به ویژه در دورانی که رسانهها همهگیرتر شدهاند، هیچ خبری را باب میل دلم تنظیم نکردم و فقط خبرهای سفارشی و خبرهایی که باب میل مدیر مسئول و یا سردبیر و اسپانسر رسانههای تحت پوشش بوده را منتشر کردهام و خبری منتشر نکردم که تحسین حداقل خودم را برانگیزد و در 27 سال اخیر در مجموع از 72 هزار خبری که منتشر کردم به زحمت 27 خبر درست و حسابی که دردی از مردم دوا کند را تولید کردهام و بقیه خبرها، بیارزش و فقط برای خالی نبودن عریضه منتشر کردهام و این یعنی شکستی سنگین برای خبرنگاری که هر روز بیشتر از گذشته مسیر را اشتباه میرود و تنها به خاطر افزایش تعداد خبر و افزایش حقوق و ... خبر منتشر کرده است.... شاید برای افزایش خبر به بهای افزایش حقوق توجیه داشته باشم، اما بخاطر اخباری که باب میل خودم نبوده و دردی از دردهای مردم را دوا نکرده و فقط برای خوشایند مدیران مسئول رسانههایی که فعالیت میکردم و اسپانسرهای آنها بوده، هیچ وقت خودم را نمیبخشم و هرگز وجدانم آرام نمیگیرد.
اخلاق رسانهای نیز رفته است
چند شب پیش، مناظرهای به مناسبت روز خبرنگار بیندو نخبه رسانهای کشور از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب از سیما به طور زنده پخش شد که هیچ کدام اخلاق را رعایت نکردند و هر کدام به قیمت بیآبروتر کردن دیگری، سخن گفتند و وقتی حال و روز نخبگان رسانهای کشور این باشد، حال و روز بقیه خود معلوم است و البته بدون هیچ اغراقی و به طور واقع باید عرض کنم در دورانی که به طور حرفهای در عرصه خبر حضور داشتم، خبرنگارانی باوجدان و باصداقت و در یک کلام انسان را دیدم که برای همیشه در برابر این عزیزان تعظیم میکنم و حساب این خبرنگاران با خبرنگارنماهایی که هر از چندی ظاهر میشوند و دیگر خبری از آنها نیست کاملا جداست.
به فرموده دکتر شریعتی، " قلم توتم ماست" و زمانی قلم مقدس است که منویات شخصی و جناحی و تمایلات نفسانی و منافع شخصی در قلم زدن ما دخالتی نداشته باشد و اگر چنین نباشیم، نمیتوانیم ادعا کنیم که " قلم، توتم ماست" و در برابر قلم سرافکنده خواهیم بود.
رسانه مستقل نداریم
متاسفانه در شرایط کنونی، هیچ رسانهای در کشور ندیدهام که تنها و تنها برای رضای خدا و برای رضای مردم، بنویسد و منتشر شود و رسانههای کنونی تنها برای رضای اسپانسرهای مالی چاپ میشوند و اگر گاهی دغدغه مردم نیز مشاهده میشود برای خالی نبودن عریضه و برای حفظ ظاهر است و با کمال احترام برای مدیران نشریات و رسانهها، هیچ رسانه واقعا مستقلی ندیدهام و حتما یک ارگان دولتی یا غیردولتی و عمومی و یا بخش خصوصی نقش اساسی در تیترهای این رسانهها دارد و اگر رسانه مستقلی به معنای واقعی کلمه باشد نیز حقیر ندیدهام و شاید رسانههای مستقلی هستند که تازه در آغاز راه هستند و با تجربهای که دارم، یقین دارم که حتما برای بقا، استقلال خود را از دست میدهند و هزینه بقای خود را میپردازند و این درد بزرگ امروز رسانهها و البته خبرنگارانی است که میخواهند عزتمند باشند اما نمیتوانند.
حقیر کوچکتر از آن هستم که به خبرنگاران عزیز توصیهای کنم، اما از دوستان خبرنگار و عزیزانی که در آغاز راه هستند و میخواهند ادامه دهند، میخواهم که خود را از روزمرگی خلاص کنند و از این فضا و فرصت برای بیان دردهای مردم بهره بگیرند و دین خود را به دنیای دیگران نفروشند.
کوچک همه خبرنگاران صادق و باوجدان
مجید رضایی 17 مرداد 1395
[کد خبر:AJ17458]