بر اساس این گزارش انتخاب بخشی از روستاهای استان هرمزگان و گرفتن یک مصوبه در پایان دولت دهم بخشی از این فرایند بود تا مقدمه چینی برای رسیدن به این هدف از حرف به عمل منهی گردد.

هرچند به دلایلی از جمله مقاومت شدید رسانه ها در استان بوشهر و مردم هرمزگان تا به امروز سبب شده که این مصوبه دولت دهم اجرایی نگردداما این موضوع و مصوبه برای مسئولان استان فارش غیرقابل اغماض و فراموشی است .

 شاید طی سالهای اخیر مکرر اخبار پیوستن فارس به دریا در فضای رسانه برایمان ارسال شده و یا یک مسئول، اقدام به بیان مطالبی کرده و پس از واکنش ها، تا مدتی این موضوع مسکوت مانده است اما به تازگی، پس از دور دوم انتخابات مجلس و راه نیافتن جباری، نماینده کنونی بستک و بندرلنگه و پارسیان در مجلس شورای اسلامی به مجلس جدید بعنوان بزرگترین مخالف و مانع در برابر طرح مذکور، اخبار تازه ای از این موضوع در حال انتشار است.

یکی از حربه هائی که برای اجرای طرحهای حساسیت زا به کار می رود، طولانی کردن موضوع و فرسایشی شدن آن است.

در واقع مصوبه را لغو نمی کنند و به مرور و به تناسب فضا و موقعیت، به تکرار آن می پردازند تا خوب در اذهان جا بیفتد و سپس منتظر فرصت می مانند تا در مقطعی که دیگر میزان حساسیت ها به حداقل رسید و واکنشها ضعیف شد، موضوع را عملی کنند.

روش آن نیز، سنجش بازخوردهای شهروندان بوشهری و هرمزگانی نسبت به اعلام این خبر است.انفعال بوشهر و هرمزگان در قبال اعلام چنین اخباری سبب اجرائی شدن آن می شود و  در حالی که پاسخهای محکم و مداوم نسبت به موضوع و اقدام برای لغو کامل مصوبه سبب پشیمان شدن نهادهای مسئول در قبال اجرای طرح می شود.

شاید تا حالا خوب فکر نکرده ایم که چرا این طرح تاکنون متوقف مانده است .آیا جز این بوده که این موضوع می تواند سبب ایجاد تنش های اجتماعی در جنوب کشور شود. لازم است بدانیم که برنامه فارس ، در اختیار گرفتن مدیریت عسلویه و پارسیان است تا بعنوان بزرگترین منطقه انرژی کشور مطرح گردند و مزایای 2 درصد آن برای منطقه شان باشد و مدیریت انرژی کشور و اراضی و منافع حاصل از آن، در اختیار عده ای از سرشناسان ایشان قرار گیرد؛ موضوعی که نماینده شیراز در مجلس جناب آقای دستغیب، در خصوص زمین خواریها در این منطقه تذکر جدی داد و آنرا رسانه ای کرد.

فاز بعدی اقدام آنها، دست اندازی به بقیه خاک هرمزگان و البته مناطقی از استان بوشهر است هرچند غافلیم از اینکه همه این استانها در یک کشور قرار داشته و این رویکرد استان فارس در حال ایجاد تنش در منطقه و ایجاد و تقویت حس ناسیونالیستی منطقه ای (که زمینه ساز درگیری قومی و حتی خدای ناکرده، ایجاد انگیزه های جدائی طلبانه می شود) می گردد و این جرم و گناه به قدری بزرگ و نابخشودنی است که بایستی به اطلاع مسئولین کشوری برسد.

این موضوع در واقع زیر سوال بردن یکپارچگی ملی و اقتدار نظام است. چرا فارس حاضر نیست به هرمزگان کمک کند تا در این نقطه یک بندر بزرگ شکل بگیرد و فارس نیز از آن بهره مند شود؟؟؟ آیا حتما باید این بخش به فارس ملحق شود؟

منبع: سوک