ماکیاولی در کتاب «شهریار» خود می آورد وقتی دستورات یک فرمانروا بر زمین می ماند، حاکمیت او بر سرزمینش بی معنا است. مصداق های فراوانی وجود دارد که می توان فرماندار جم را یکی ازپیگیرترین فرمانداران استان در پیگیری مطالبات حوزه استحفاظی اش دانست؛اما چرا برخی از مهم ترین پیگیری های فرماندار در درون وبرون شهرستان منتج به نتیجه ای اثربخش نشده وبا ناکامی همراه بوده است؟

اگر فرماندار می خواهد درپیگیری هایش در استان تمام قد و با صلابت ظاهر شود باید در درون شهرستان و با کمترین تنش، شوراها و مدیرانی همراه و همگام داشته باشد. اما مصداق هایی وجود دارد که روند کلی حاکم بر مناسبات سیاسی شهرستان را غیر از این حکایت می کند.

اول: فرماندار جم در اختلاف کنونی شهردار وشورهای اسلامی شهرالبته با کمی تاخیر ورود جدی می کند. از توصیه اخلاقی گرفته تا اهرم های قانونی به کار می بندد، تلاش های وی در این زمینه به گونه ای بود که به یکی از دغدغه های ذهنی روزانه اش تبدیل شده وشواهد پیداست چالش شوراها با شهردار جم که همچنان ادامه دارد آرامش نسبی را نیز حتی از وی گرفته است. اما هرگز ورود وی به این جریان با همه دغدغه هایی که دارد کارساز نشد و شهردار پس ازاستیضاح نافرجام، همچنان با چالش های متعددی روبروست و اختلاف های میان شورا با شهرداری جم تا حدودی جدی تر شده است وپروژه ها از تحرک لازم برخوردار نیست. به راستی چرا قدرت اجرایی فرماندار شهرستان درحل این موضوع که افکار عمومی را نیز کلافه کرده به کار نمی آید؟

مردم  می پرسند فرمانداری که یک چالش داخلی را نمی تواند با ابزارهایی که در اختیار دارد کنترل و ختم به خیر کند چگونه می خواهد در چالش های استانی وملی موثر واقع شود.

دوم: فرماندار جم تمام قد پیگیر راه اندازی مجدد پروازهای خدماتی درفرودگاه این شهرستان می شود. وی در این امر آنقدر جدی است که به قول خودش نمی خواهد برند شهرستان در دوران مدیریت وی از ذهن ها پاک شود. آقای نوروزی وقتی می بیند پیگیری هایش به نتیجه نمی رسد مصاحبه های انتقادی و تندی نیز در خصوص این مشکل انجام می دهد و خلاصه خیلی تقلا می کند. مدیرعامل پالایشگاه جم در آخرین نشستی که داشته، گزارش خوبی از راه اندازی مجدد پروازهای خدماتی فرودگاه می دهد اما افکار عمومی خوب می دانند که در صورت تحقق این مهم، نقش فرماندار فقط در حد همان مصاحبه های پروپاگاندایی بوده است. 

سوم: فرماندار در برهه ای از زمان مخالف تغییر رییس وقت دانشگاه آزاد جم بود. این مخالفت بسیار شدید بود به گونه ای که اجازه نداد معارفه رییس جدید صورت گیرد. فرماندار شهر خیلی تلاش کرد که قدرتش را به یک رییس دانشگاه مرکز استان تحمیل کند اما در نهایت موفق نشد و رییس جدید از مرکز استان به جم آمد. همین اتفاق درگذشته برای ادارات دیگری مانند فرهنگ وارشاد اسلامی نیز رخ داد. به راستی چرا نظر فرماندار در انتصاب رییس یک اداره ویا نهادی که به قدر انگشتان یک دست نیرو ندارد برای مدیران استانی قابل اعتنا نبوده است.

چهارم: فرماندار جم طبق توصیه ای که استاندار بوشهر به کل مدیران وفرمانداران داشته است، دوست نداشت در شهرستان تحت امرش هیچ مسولی از خبرنگاری شکایت کند. وقتی این دهن کجی توسط یکی از مسولین شهر برای یکی از خبرنگاران شهرستان بابت مقاله ای انتقادی رخ داد (درحالی که امکان ارسال توضیح و جوابیه در همان رسانه را داشتند)، فرماندار ورودی جدی به موضوع داشت. وی علیرغم میل خبرنگار و جهت فیصله دادن به شکایت مذکور، با ریش سفیدی به دنبال حل مشکل بود اما هرگزتوصیه هایش را جدی نگرفتند و حتی دلخوری های او را نیزمورد اعتناء قرار ندادند و نهایتا این پیگیری ها به پرونده ای منجر شد که همچنان در دادگاه کیفری مفتوح است.

پنجم: فرماندار به قصه پر چالش دانشکده فنی، مهندسی شهرستان ورود می کند. دانشگاه خلیج فارس بوشهر با دلایلی که عنوان می نماید، احتمال تعطیلی دانشکده را بیش از ماندگاری اش می داند و فرماندار هم نمی خواهد دومین برند شهرستان در طول زمام داری وی حذف گردد. این موضوع آنقدر برایش مهم بود که نشست های متعددی نیز برگزار می کند.فرماندار در این موضوع وقتی با چالش بزرگی روبرو می شود از پای نمی نشیند و وعده می دهد که مسببان و موانع  مشکلات این دانشگاه را به مردم معرفی می کند. اکنون که ماهها از آن روزها می گذرد همچنان مشکل ماندن و رفتن دانشکده فنی و مهندسی از جم جدیست و پیگیری های جناب فرماندارشکل عملی به خود نگرفته است وهرگز ایشان به فرد یا گروهی که مانع تخصیص اعتبار و تعهدات بر جای مانده به این دانشکده شده، اشاره ای نداشته است.

ششم: فرماندار جم گزینه ای جدید برای تصدی اداره فرهنگ وارشاد شهرستان به استان معرفی می کند و بلکه ماههاست پافشاری می کند و پیگیری مستمری در این خصوص دارد. یکی از مهم ترین ادارات  شهرستان، هرگز سروسامانی در خورنداشت اکنون 4 ماه است بی رییس وسرپرست اداره می شود. با همه این اوصاف همچنان پیگیری هایش برزمین مانده و این بارخانم مدیرکل نیز گویی نمی خواهد این طلسم عدم نتیجه بخشی  پیگیری های فرماندار شهرستان باز شود و مردم به شکرانه اش دستی به دعا ببرند. همه منتظرند کی وچگونه این طلسم شکسته و فرماندار شهرستان جم نیز برای خودش و مردمش صاحب جلال وشوکتی خواهد شد.

مصداق های بیشتر وجدی تری نیز وجود دارد که در یادداشت های بعدی بدان اشاره خواهد شد. هدف اصلی نگارنده این بود که اول باید پیگیری و تلاش های مجدانه فرماندار شهرستان را در بسیاری از امور به فال نیک گرفت و دوم به خاطر بر زمین ماندن بسیاری از تصمیمات ایشان در شهرستان وبی اعتنایی به وی، باید نگران بود. باید نگران بود که چرا قدرت اجرایی ایشان موثر واقع نمی شود. راستی چرا قدرت چانه زنی فرماندار جم در پیگیری مطالباتی که گاها خرد و ناچیز به نظر می رسد، کارگر نمی افتد و تلاش های ایشان عموما به نتیجه موردانتظار ختم نمی شود؟

قطعا پیگیری های مداوم یک مشکل شهرستان اگر منجر به نتیجه دلخواه نشود افکار عمومی را نسبت به عملکرد فرماندارشان اقناع نخواهد کرد. به لحاظ آسیب شناسی مدیریتی نیز، بروز این وضعیت نکته خطرناکی است و اگر این روند ادامه داشته باشد مسولین درون شهرستانی نیز در مناسبات خود تنها دل فرمانروا را نمی شکنند ولی در روایت های عینی آنچنان که می بایست وی را جدی نمی گیرند و حوزه استحفاظی دچار آشفتگی در آهنگ توسعه می شود وهر مدیری ساز خود را می زند.

شهرستان جم همیشه در آرزوی فرمانداری با روحیه ای پیگیرانه، تعامل گرا و در عین حال با صلابت بوده است. در دنیای خشن مدیران سیاسی گاهی لابی های قدرتمند ره صد ساله را یک روزه به سرانجام می رساند، گاهی قاطعیت و بی ملاحظه پیش رفتن ناجی بسیار از امور می شود و گاهی باید دست انداخت قبل از آنکه دستت بیندازند ودر وعده های امروز و فردا از صبوری ونجابت شما سوءاستفاده کنند. 

به هر روی، برآیند عملکرد فرماندار جم طی قریب 2 سال حضورش در این مسند آن است که اختیار واراده ایشان در بسیاری از امور با نگرانی همراه شده است.

منبع:خلیج فارس

دیدگاه‌ها