00000000000000000009jgh.jpg

 

 

آینه جم-مصطفی ارجمند
تیرماه ۱۴۰۱، مدیر بومی ورزش و جوانان شهرستان جم با حکم کمال صالح احمدی به سمت معاون توسعه امور ورزش اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر منصوب شد.
مدیریت عباس دراهکی در مرکز استان اما دیری نپایید و وی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ از سوی یاسر جمالی مدیر کل فعلی ورزش و جوانان استان بوشهر برکنار شد و هنوز خبری در مورد سمت جدید مدیریتی اش منتشر نشده است.
به بهانه این مدیریت کوتاه، ذکر چند نکته ضروری است؛
اول: شهرستان جم به لحاظ توش و توان ورزشی از شهرستان های پیشرو در استان و حتی کشور است و در ورزش های انفرادی و و معدود ورزش های جمعی، به ویژه فوتبال، خود را در طراز ملی تعریف کرده است. این نام و نشان به جز مواردی اندک، ریشه ای در اعماق ورزش جم ندارد و درختان تناور برخی ورزش های شهرستان جم، ریشه هایی نازک و کوتاه در فضای گلخانه ای شهرستان دارند نه قطور و عمیق در زمین سخت و سنگلاخ!
فقط کافی است نگاهی به وضعیت برخی تیم های ورزشی شهرستان بیندازیم و شرایط شان را بدون حمایت های جانبی، به ویژه کمک صنعت نفت، تصور کنیم قطعا به جز چند رشته ورزشی به ویژه در بخش انفرادی، حرفی برای گفتن نداریم؛ باشگاه پارس جنوبی و تیم های متنوع و متعدد زیر مجموعه اش نمونه بارز فقر ورزش شهرستان جم در عرصه حرفه ای است.
دوم: عباس دراهکی تنها مدیر ورزشی شهرستان جم است که خود را تا معاونت ورزش و جوانان استان بوشهر ارتقا داد؛ انتصابش به عنوان معاون توسعه امور ورزش اداره کل، خبری مسرت بخش برای اهالی ورزش شهرستان جم بود اما برکناری زودهنگامش از مدیریت استان نشان داد او هم در همین فضای گلخانه ای رشد کرده و آنجا که باید مجموعه ای بزرگ را مدیریت و ساماندهی کرد کمیتش لنگ زده و حالا باید چشم به سمتی همطراز یا پایین تر از سمت معاونت اداره کل بدوزد و شاید دوباره به زادگاهش بازگردد و مدیریت گلخانه ای را ادامه دهد.

 

اینکه پس از انتقالش به مرکز استان و طی دو سال، ۳ مدیر غیر جمی در راس اداره ورزش و جوانان شهرستان منصوب شد گواه صادقی بر همان رویه اتکای فردی و عدم توان کادرسازی است. البته این وضعیت در بسیاری از ادارات شهرستانی هم وجود دارد و برخی مدیران بومی، به دلایلی که گاه علاوه بر ناتوانی در تولید مدیر، ناشی از دو دوتا چهارتای حفظ قدرت و صندلی بی رقیب است از پرورش مدیر بومی خودداری می کنند.

چهارم: مدیریت در ابعاد کلان نیازمند ویژگی های ذاتی و اکتسابی است؛ بخشی از این ویژگی ها را فرد با خود دارد و برخی را نیز در طول مدیریت به دست می آورد. به تعبیر بهتر، مدیریت موفق نیازمند پرستیژ و کاریزمای مدیریت در یک سو و دانش و تجربه در سوی دیگر است.

مدیری موفق است و می تواند خود را به سطح کلان استانی و ملی تحمیل کند که هم پرستیژ مدیریت را داشته باشد و هم برنامه ریز و برنامه باور باشد. کار هیاتی و دلی در کوتاه مدت و محدوده کوچک مدیریتی ممکن است نتیجه بخش باشد اما مدیریت، علم است و باید با آن بسیار حرفه ای تر و بابرنامه تر برخورد کرد.

پنجم: جم شهرستانی صنعتی است؛ چه به لحاظ میزبانی صنعت و چه خانواده های صنعت. از همین روست که وابستگی ادارات و دستگاه های اجرایی مان به نفت از بسیاری نقاط بیشتر است و همانطور که وابستگی به نفت به مانعی برای پیشرفت کشور تبدیل شده، اینجا و در جم هم به قاتل پیشرفت و توسعه شهرستان و البته خلاقیت مدیرانش بدل شده است.

این وابستگی سالیان به نفت، شهرستان جم را از رشد و توسعه متوازن و عمیق به رشدی گلخانه ای رسانده که نه تنها ورزش حرفه ای بلکه همه سطوح آن از آب و راه و برق و … را هم دچار آسیب ساخته است.

اینکه آب و برق و ارتباطات شهرستان مدام با قطعی یا خدمات دهی لاک پشتی مواجه است یا شهرداری ها از ترمیم و بهسازی اصولی معابر عاجزند و یا مدام با آزمون و خطا مدیریت را پیش می برند ارتباط مستقیمی با پرستیژ، دانش باوری و برنامه محوری مدیریت دارد و بهانه هایی چون کمبود اعتبارات، کمبود نیرو و … در اغلب اوقات توجیهی برای ضعف مدیریت حرفه ایست وگرنه مدیر حرفه ای منتظر بحران و غافلگیری نمی ماند و همیشه برنامه کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدتش برای چالش ها را آماده دارد.

در این میان مدیریت تماما جمی اداره گاز را باید به لطف عِدّه و عُدّه و کاربلدی مدیریتی، موفق ترین در خدمات رسانی بدانیم، هر چند که مطمئن نیستم در تولید و پرورش مدیر جمی هم موفق بوده یا اینکه مانند شبکه بهداشت باید نگران بود که اگر مدیرش بازنشسته شد چه کسی سکان دار شود؟!

[کد خبر:AJ45973]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب